پایداری شهری
امیرحسین پورجوهری
چکیده
امروزه موضوع مدیریت تقاضای تخریب و ساخت به عنوان چالشی برای چگونگی حفاظت از ساختمانهای بادوامی که همچنان قابل استفاده برای زندگی و فعالیت هستند، تبدیل گردیده است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که بر بهره وری شهری مؤثر است. بهره وری شهری، مفهومی کلی است که شهر و تمامی کارکردهایش را در برمی گیرد. ساختمان از جمله عناصر کلیدی ...
بیشتر
امروزه موضوع مدیریت تقاضای تخریب و ساخت به عنوان چالشی برای چگونگی حفاظت از ساختمانهای بادوامی که همچنان قابل استفاده برای زندگی و فعالیت هستند، تبدیل گردیده است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که بر بهره وری شهری مؤثر است. بهره وری شهری، مفهومی کلی است که شهر و تمامی کارکردهایش را در برمی گیرد. ساختمان از جمله عناصر کلیدی در ساختار اقتصادی و همچنین فضایی شهرهاست و نقش تعیین کنندهای در مدیریت و توسعه شهری دارد و بهره وری آنها در مفهوم مدیریت تقاضای تخریب و نوسازی به معنای بهره برداری از تمام ظرفیت های سازه ای و کالبدی آنها تعریف می شود. ساختمان همواره یکی از اولویت های سرمایه گذاری در شهر تهران بوده است. این در حالی است که الگوهای مدیریتی و نظام حقوقی حاکم، فاقد ضوابطی برای مدیریت تخریب و ساخت است. این مهم از آنجایی نشأت میگیرد که فواید سریع الوصول حاصل از تخریب و نوسازی، هزینه های بلندمدت ناشی از آن را پنهان نموده است. براین اساس، در این پژوهش با اتکا بر چند پیش فرض و بهره گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای،چهار هزار و 526 نمونه در سطح مناطق شهر تهران انتخاب و تحلیل روند تغییرات آن را با توجه به مبانی حقوقی و اقتصادی کلان، مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می دهد که غلبه ارزش زمین بر ساختمان، اصلیترین محرک تخریب و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران است؛ به گونه ای که مناطق برخوردار از بافت فرسوده، لزوماً سهم بیشتری از صدور پروانه تخریب و نوسازی نداشته اند. همچنین دوام و سن ساختمان، مانعی از سوی ضوابط حقوقی مدیریت شهری به منظور جلوگیری از تخریب ایجاد نمی کند. این در حالی است که تخریب ساختمان های واجد ظرفیت نگهداشت الزاماً برای مدیریت شهری منفعتی ایجاد نمی کند. بنابراین ایجاد تغییر در تعاریف و ضوابط در ایجاد ارزش افزوده و افزایش تمایل به نگهداشت ساختمان از سوی مالک ضروری است.
پایداری شهری
محمد مهدی عزیزی؛ سمانه خسروانی نژاد
چکیده
از جمله دلایل تغییر نگرش رشته شهرسازی از پارادایم رشد به توسعه پایدار، ناکارآمدی رشته و حرفه در پاسخ به دغدغه های محیطی از نیمه دوم قرن بیستم بود. نتیجه چنین تغییر نگرشی در اواخر قرن بیستم در آموزش رسمی و غیررسمی شهرسازی در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد که انعکاس آن در حرفه، محصول شهرسازی متفاوتی را رقم زد. نوع نگاه به آموزش توسعه پایدار ...
بیشتر
از جمله دلایل تغییر نگرش رشته شهرسازی از پارادایم رشد به توسعه پایدار، ناکارآمدی رشته و حرفه در پاسخ به دغدغه های محیطی از نیمه دوم قرن بیستم بود. نتیجه چنین تغییر نگرشی در اواخر قرن بیستم در آموزش رسمی و غیررسمی شهرسازی در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد که انعکاس آن در حرفه، محصول شهرسازی متفاوتی را رقم زد. نوع نگاه به آموزش توسعه پایدار در کشوهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران موضوعی است که می تواند از منظر تحلیل محتوای برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب دنبال شود. بر این اساس، هدف مقاله حاضر تحلیل جهت گیری آموزش های رشته شهرسازی به سمت مفهوم توسعه پایدار است. در این مقاله که به نوعی تحقیق کاربردی است، با توجه به ماهیت موضوع، از روش کیفی تحلیل محتوا و قابلیت های نرم افزاری SPSS در تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های مورد نیاز از طریق بررسی برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب، که به عنوان کشورهای خاستگاه در توسعه پایدار بوده و برنامه های درسی آنها نیز توسط نهادهای بین المللی اعتبارسنجی شده اند، جمع آوری گردیده اند. نتایج بررسی های این مقاله در 128 دانشگاه از نُه کشور مختلف نشان می دهد که جهتگیری غالب در آموزش توسعه پایدار به ارائه "درسی مستقل با موضوع توسعه پایدار و مفاهیم محیطی" و نیز "تدریس توسعه پایدار در رویه و محتوای دروس شهرسازی" است. نتایج این امر در نمونه ایران حاکی از آن است که اگرچه دروسی با «محتوا و عنوان موضوعات محیطی» در تمامی گرایش های کارشناسی ارشد ارائه شده، اما توجه به موضوع توسعه پایدار را به طور رسمی می توان در گرایش طراحی شهری و برنامه ریزی منطقه ای به ترتیب در یک و دو درس اختیاری مشاهده کرد که در مقایسه با یافته های جهانی محدود و ناکافی است. با این حال، توجه به آموزش توسعه پایدار به عنوان یکی از معیارهای نظام رتبه بندی گرین متریک می تواند درون مایه پژوهشهای کاربردی آتی باشد و گامی به سوی توسعه پایدار قلمداد شود.
برنامه ریزی شهری
سروش خلیلی؛ جمیله توکلی نیا؛ نغمه مبرقعی دینان؛ حمید سلطانی نژاد
چکیده
در چند دهه اخیر تغییرات فضایی ناشی از گسترش کاربریهای تجاری در شهرها، نقش برنامهریزی فضایی را دو چندان کرده است. اگر مراکز بزرگ خرید در مکانهای مناسب شهر مکانیابی و احداث نشوند، مشکلات متعدد محیطزیستی را ایجاد خواهند کرد. ارگ تجاری تجریش یکی از مجتمعهای تجاری شهر تهران است که در محیطی جغرافیایی به نام باغ گیاهی احداث ...
بیشتر
در چند دهه اخیر تغییرات فضایی ناشی از گسترش کاربریهای تجاری در شهرها، نقش برنامهریزی فضایی را دو چندان کرده است. اگر مراکز بزرگ خرید در مکانهای مناسب شهر مکانیابی و احداث نشوند، مشکلات متعدد محیطزیستی را ایجاد خواهند کرد. ارگ تجاری تجریش یکی از مجتمعهای تجاری شهر تهران است که در محیطی جغرافیایی به نام باغ گیاهی احداث گردیده است. احداث این مجتمع با قطع درختان تنومند و قدیمی باغ همراه بوده است. در مقاله پیش رو هدف ارزیابی اثرات محیطزیستی ناشی از احداث مجتمعهای تجاری بزرگ در کلانشهرهای کشور و همچنین ارائه برنامهای مدون برای مدیریت و پایش آنها با تأکید بر ارگ تجریش است. این پژوهش به روش توصیفی و با کاربست مدلهای ارزیابی محیطی انجام شده است. از تکنیک ارزیابی پیامدهای محیطزیستی (EIA) با روش ماتریس سریع پاستاکیا (RIAM) بهره گرفته شده و در نهایت برنامه مدیریت محیطزیست (EMP) نیز به منظور کاهش آثار سوء بر محیط تدوین شده است. از نتایج ماتریس RIAM و مجموع امتیازات به دست آمده در چهار محیط فیزیکی _ شیمیایی، بیولوژیکی _ اکولوژیکی، اجتماعی _ فرهنگی و اقتصادی _ فنی با عدد 737- ، چنین استنباط میشود که اثرات منفی (30 اثر) دارای چیرگی بر اثرات مثبت (11 اثر) بوده است. پس از تحلیل و بررسی تفصیلی هر یک از چهار محیط تحت تأثیر مشخص شد که محدوده –D (در بین کلاسها از +E تا –E) با بازه امتیاز محیطزیستی "36- تا 71-"، دارای بیشترین تعداد اثر سوء است که نشان دهنده شدت پیامدهای منفی به وجود آمده ناشی از احداث مرکز تجاری ارگ در تجریش است؛ افزون بر آن محیط فیزیکی _ شیمیایی دارای بیشترین تعداد مؤلفه منفی در بین سایر محیطهاست. به عنوان نتیجه نهایی با استناد به تمامی تحقیقات صورت گرفته، به این مهم دست یافتهایم که ساخت ارگ تجاری در محل باغ گیاهی با اصول محیطزیست هماهنگ نبوده و از شاخصهای توسعه پایدار پیروی نکرده است. به بیان دیگر بستر مجتمع ارگ و محل استقرار آن دارای توان اکولوژیکی و اجتماعی _ اقتصادی لازم نبوده است؛ بنابراین اقداماتی کاهشی برای این پیامدها در حوزههای آلودگی هوا، صدا، آب، پسماند، صرفهجویی در انرژی، محیط بیولوژیکی، محیط اجتماعی _ اقتصادی و همچنین خدمات آتشسوزی در قالب برنامه EMP و مختص مرحله بهرهبرداری ارگ تجاری ارائه شده است.
محیط زیست شهری
هوشمند علیزاده؛ وریا لطفی؛ صلاح الدین ویسی
چکیده
یکی از ابزارهایی که با دقت بالا اثرات زیست محیطی کاربریهای شهری را ارزیابی میکند و تأثیرات فعالیتهای انسانی را بر محیط زیست اندازهگیری میکند، مدل ردپای اکولوژیکی (Ecological Footprint) است. این مدل مقدار بار وارد شده از سوی یک کاربری مشخص بر محیط زیست را برآورد کرده و سطح زمین موردنیاز برای ارائه خدمات پایدار به جمعیت استفاده کننده ...
بیشتر
یکی از ابزارهایی که با دقت بالا اثرات زیست محیطی کاربریهای شهری را ارزیابی میکند و تأثیرات فعالیتهای انسانی را بر محیط زیست اندازهگیری میکند، مدل ردپای اکولوژیکی (Ecological Footprint) است. این مدل مقدار بار وارد شده از سوی یک کاربری مشخص بر محیط زیست را برآورد کرده و سطح زمین موردنیاز برای ارائه خدمات پایدار به جمعیت استفاده کننده از آن کاربری را نیز تعیین میکند. امروزه کاربرد این مدل در مطالعات شهری و منطقهای فراگیر شده و به همین خاطر در این تحقیق با استفاده از روش مؤلفهای (یکی از دو روش محاسبه ردپای اکولوژیکی) و با اندازهگیری دادههای واقعی، پنج شاخص تأثیرگذار بر محیط زیست (از جمله گاز طبیعی، برق، آب، غذا و زباله)، اثرات زیست محیطی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 2015-2014 ارزیابی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که شاخص ردپای اکولوژیکی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی یاد شده برابر با 56/0- است که نشانگر عملکرد ناپایدار است. مقدار ردپای اکولوژیکی دانشگاه کردستان برابر 16 هزار و 675 هکتار جهانی است، بدین معنی که برای جبران مقدار منابع طبیعی مصرف شده و زبالههای ناشی از آن به زمینی برابر با 165 برابر وسعت دانشگاه کردستان نیاز است. همچنین شاخصهای انرژی (گاز طبیعی و برق) و آب با 03/72 و 97/0 درصد کل ردپای اکولوژیکی به ترتیب بیشترین و کمترین اثر زیست محیطی را در این دانشگاه بر محیط پیرامون داشته است. بنابراین میبایست در این دانشگاه برنامه جامعی به منظور اصلاح الگوی مصرف و در نتیجه کاهش اثرات زیست محیطی این دانشگاه بر محیط پیرامونی ارائه گردد.
پایداری شهری
غلامرضا خوش فر؛ رضا بارگاهی؛ شهاب کرمی
دوره 2، شماره 8 ، آذر 1392، ، صفحه 31-46
چکیده
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ بهگونهای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار ...
بیشتر
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ بهگونهای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاهها چه در بُعد کلان یعنی جامعه و چه در بُعد میانه یعنی بنگاهها و مؤسسات و چه در بُعد خُرد یعنی خانوارها و افراد شناخته شده است. . هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری میباشد. در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعی شامل دو بُعد شناختی و ساختاری و مفهوم پایداری شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، نهادی و کالبدی میباشد که در این پژوهش ارتباط بین مفاهیم و ابعاد نامبرده با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. جهت رسیدن به هدف تحقیق از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل دادههای تحقیق از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال ساکن در سه ناحیه شهر گرگان میشود که 240 نفر از ساکنان با روش نمونهگیری خوشهای توأم با تصادفی سیستماتیک در سه منطقه بالا، متوسط و پایین شهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت پایداری شهری در بین محلات مورد مطالعه متفاوت بوده است. در نهایت از طریق تحلیل دادهها و آزمونهای آماری اینگونه استنباط شد که بین سرمایه اجتماعی و پایداری در شهر گرگان رابطه مثبت و معناداری برقرار است. بنابراین سرمایه اجتماعی بالا وسیلهای برای افزایش پایداری شهری میباشد و بالعکس سرمایه اجتماعی پایین میتواند موجبات ناپایداری را برای ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست فراهم آورد. دلالتهای این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری، لزوم توجه به مؤلفههای سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاستهایی برای حفظ، تقویت و ارتقاء سرمایه اجتماعی در راستای تضمین پایداری در فضای جغرافیایی شهر دو چندان مینماید.
محیط زیست شهری
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1391، ، صفحه 61-72
چکیده
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت در راستای توسعه پایدار، به دنبال سنجش موجودی و توان نهفته سرزمین با ملاکها و معیارهای مشخص و از پیش طرحریزی شده است. ضرورت این پیمایش و کنترل پیامدهای توسعه و سنجش قابلیتهای زمین در شرایطی که ایران یکی از کشورهای در حال توسعه و مواجه با روندهای شهرنشینی شتابان است، بیشتر ...
بیشتر
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت در راستای توسعه پایدار، به دنبال سنجش موجودی و توان نهفته سرزمین با ملاکها و معیارهای مشخص و از پیش طرحریزی شده است. ضرورت این پیمایش و کنترل پیامدهای توسعه و سنجش قابلیتهای زمین در شرایطی که ایران یکی از کشورهای در حال توسعه و مواجه با روندهای شهرنشینی شتابان است، بیشتر مطرح میشود. این پژوهش با هدف کلان حفظ قابلیتهای زیستمحیطی، آزمون و ارزیابی قابلیتسنجی را در حوزه شهر یاسوج، به عنوان یکی از مراکز استانی با آهنگ فزآینده گسترش شهری دنبال نموده است. بنابراین تعیین توان اکولوژیک حوزه شهری یاسوج برای گسترش سکونتگاهی و همچنین مشخص نمودن امکانات، توانمندیها و محدودیتهای منابع سرزمینی ناحیه به عنوان بستر مناسب هر گونه برنامهریزی ، هدف مشخص این پژوهش است. روش مطالعه در تحلیل قابلیتسنجی زمین محدوده پژوهش مبتنی بر یک مدل اکولوژیکی است که بر مبنای روش آمایش سرزمین مخدوم طراحی شد. از بین معیارها و گزینههای مختلف مؤثر در قابلیت زمین، سه گزینه اصلی قابلیت زراعی، جنگلداری و توسعه شهری، سکونتی و فعالیتها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کاربست مدل حکایت از پتانسیلهای وسیع محیطی و اکولوژیک در محدوده مورد مطالعه دارد که عوامل محدود کنندهای برای توسعه شهری به شمار میروند. 82درصد از مجموع سطح محدوده را اراضی با قابلیت کشاورزی، مرتعداری و جنگل تشکیل میدهند. بنابراین حساسیت و آسیبپذیری محیط طبیعی در این حوزه در اولویت اول، توصیه را به سمت اتخاذ سیاستهای محدوده کننده گسترش شهری، هم در محدوده شهر یاسوج و هم در حوزه اطراف آن، استفاده از توان گردشگری ناحیه و در اولویت دوم، سوق دادن گسترش شهری یاسوج به سمت شمالغربی و شهرک مادوان و مهریان است.
پایداری شهری
دوره 1، شماره 4 ، آبان 1391، ، صفحه 23-40
چکیده
ایده "دهکده شهری" به عنوان راهبرد تحقق پایداری در سکونتگاههایی با شرایط مختلف و با انگیزههای متفاوت اقتصادی و اجتماعی، به عنوان راهحلی برای توسعه پایدار شهری و روستایی به کار رفته و موفقیت آن در بسیاری از نمونهها نشان از جهان شمول بودن آن دارد. این ایده به عنوان راهبرد تحقق توسعه پایدار در انگلیس مطرح شد. هدف این الگو، خلق محیطی ...
بیشتر
ایده "دهکده شهری" به عنوان راهبرد تحقق پایداری در سکونتگاههایی با شرایط مختلف و با انگیزههای متفاوت اقتصادی و اجتماعی، به عنوان راهحلی برای توسعه پایدار شهری و روستایی به کار رفته و موفقیت آن در بسیاری از نمونهها نشان از جهان شمول بودن آن دارد. این ایده به عنوان راهبرد تحقق توسعه پایدار در انگلیس مطرح شد. هدف این الگو، خلق محیطی است با کاربریهای متنوع، خودکفا، با اولویت حملونقل عمومی و پیادهروی و دارای فضاهای جمعی و جذاب برایتشویق توسعه اجتماع محلی و مشارکت عمومی. در این مقاله به بررسی و استخراج اصول طراحی د خصوص دهکدههای شهری از طریق مطالعات کتابخانهای، پرداخته شده است. در تدوین تجارب مرتبط با این ایده، پس از معرفی کلی پروژه و تاریخچه آن، دستورالعملها و راهکارهای کلیدی به کار رفته در هر یک، به ویژه از جنبههای معماری و طراحی شهری، دسترسیها و مسیرها، کاربریهای پیشنهادی، نوع ساختمانها و همچنین راهکارهای به کار رفته به منظورارتقای پایداری و کاهش مصرف انرژی مطرح شده است. معیار انتخاب نمونهها نیز جامع بودن اصول و دستورالعملهای ارائه شده در هر مورد، در ارتباط با طراحی شهری و معماری و اصول پایداری بوده است. ایجاد سکونتگاه روستایی پایدار با استفاده از رویکرد دهکده شهری، راهحلی برای مشکلات موجود و کنترل توسعه بافتهای روستایی خواهد بود. در این پژوهش سعی میشود تا با استفاده از مبانی نظری، توضیح مفهوم دهکده شهری و بررسی تجارب موفق جهانی مرتبط با موضوع با توجه به شرایط بومی کشور برای یک نمونه موردی (روستای آق اِولَر از شهرستان تالش)، به ارائه پیشنهادهایی برای دستیابی به راهبردهای کنترل توسعه و ساختوسازهای ناهماهنگ در سکونتگاههای روستایی در کشور پرداخته شود. کاربست اصول این الگو، با توجه به شرایط هر منطقه و بعد از تطبیق با نیازهای ساکنان بومی، قابل تعمیم خواهد بود.
جامعه شناسی شهری
دوره 1، شماره 4 ، آبان 1391، ، صفحه 81-94
چکیده
با توسعه شهرها و مطرح شدن رویکرد توسعه پایدار، توجه و رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن، هرچه بیشتر در برنامهریزی توسعه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که پیمودن این راه بدون آگاهی از وضعیت شهرها در طی مسیر امکانپذیر نخواهد بود، سنجش میزان دستیابی به اهداف توسعه پایدار در دستور کار دولتها قرار گرفته است. سنجش میزان ...
بیشتر
با توسعه شهرها و مطرح شدن رویکرد توسعه پایدار، توجه و رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن، هرچه بیشتر در برنامهریزی توسعه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که پیمودن این راه بدون آگاهی از وضعیت شهرها در طی مسیر امکانپذیر نخواهد بود، سنجش میزان دستیابی به اهداف توسعه پایدار در دستور کار دولتها قرار گرفته است. سنجش میزان پیشرفت پایداری در شهرها از دو بعد اصلی محتوایی و فرایندی قابل بررسی است. بعد محتوایی شامل متغیرهایی است که بر نتیجه نهایی سیاستها تأثیر میگذارند و شامل سنجش شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی توسعه پایدار میشوند. در مقابل بعد فرایندی شامل ابزار، روشها و فرایندهای مختلفی است که برای دستیابی به سیاستهای توسعه پایدار مورد استفاده قرار میگیرند و به عنوان پشتیبان و محرک توسعه پایدار محسوب میشوند. هدف تحقیق حاضر علاوه بر تبیین نظری و تشریح رابطه توسعه پایدار با سرمایه اجتماعی، سرمایه نهادی و ظرفیتسازی توسعه پایدار، ارزیابی و مقایسه شاخصهای بعد فرایندی توسعه پایدار در دو شهر کرج و قزوین بوده است. تکنیکهای اصلی مورد استفاده برای گردآوری دادهها، مصاحبه با مدیران و کارشناسان و استفاده از پرسشنامه بوده است. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آمار استنباطی و آزمون معناداری میانگینها و همچنین از روش توصیفی و کیفی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده تفاوت معناداری بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه نهادی و ظرفیتسازی در دو شهر و سطح بالاتر آنها در شهر قزوین نسبت به شهر کرج است. بدینترتیب به نظر میرسد که شهر قزوین جهتگیری مناسبتری در حرکت به سوی توسعه پایدار در مقایسه با شهر کرج دارد.
اقتصاد شهری
دوره 1، شماره 2 ، خرداد 1391، ، صفحه 41-56
چکیده
سکونتگاههای روستایی موجود در حوزه نفوذ کلانشهر تهران از تنوع بارز مکانی-فضایی برخوردار بوده و مشتمل بر انواع سکونتگاههای کوهستانی و دشتی و نیز عملکردهای مختلف اقتصادی است. در حالی¬که شمال تهران را روستاهای کوهستانی کوچک با عملکردهای خدماتی تشکیل می دهد، غرب و جنوب را روستاهای دشتی بزرگ با عملکردهای صنعتی-کشاورزی و شرق را نیز روستاهای ...
بیشتر
سکونتگاههای روستایی موجود در حوزه نفوذ کلانشهر تهران از تنوع بارز مکانی-فضایی برخوردار بوده و مشتمل بر انواع سکونتگاههای کوهستانی و دشتی و نیز عملکردهای مختلف اقتصادی است. در حالی¬که شمال تهران را روستاهای کوهستانی کوچک با عملکردهای خدماتی تشکیل می دهد، غرب و جنوب را روستاهای دشتی بزرگ با عملکردهای صنعتی-کشاورزی و شرق را نیز روستاهای دشتی و کوهستانی با عملکردهای کشاورزی تشکیل می دهد. این تحقیق بدنبال پاسخگویی به این سوالات است که آیا رابطه معنی داری بین عملکردهای اقتصادی و موقعیت طبیعی سکونتگاههای روستایی و میزان پایداری آنها وجود دارد؟ روش انجام مطالعات در این پژوهش با توجه به ماهیت کار مبتنی بر روشهای توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز در این بررسی از طریق روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. جامعه آماری در این تحقیق منطبق بر حوزه های روستایی کلانشهر تهران است. به منظور انتخاب جامعه نمونه کل سطح کلانشهر تهران به 16 قطاع تقسیم و در هر قطاع تعداد 2 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش انتخاب روستاهای نمونه به صورت تصادفی خوشه¬ای بوده و جامعه نمونه (خانوارهای روستایی) برای تکمیل پرسشنامه خانوارها نیز به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. تحلیل یافته های این تحقیق نشان می دهد که بین موقعیت طبیعی سکونتگاههای روستایی در حوزه کلانشهر تهران و میزان پایداری آنان ارتباط معنی داری وجود دارد ولی بین میزان پایداری و عملکرد اقتصادی سکونتگاههای روستایی بجز در بعد کالبدی هیچ ارتباط معنی داری وجود ندارد.