برنامه ریزی شهری
حمید محمدی؛ سید علیرضا افشانی؛ هادی ترک شوند
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، ، صفحه 65-76
چکیده
چکیده محله را میتوان یکی از مهمترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمیتوان شهرهایی توسعهیافته داشت، درحالیکه محلات توسعهیافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیقتر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایینتر نظام شهری) میتواند به درک درست برنامهریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد ...
بیشتر
چکیده محله را میتوان یکی از مهمترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمیتوان شهرهایی توسعهیافته داشت، درحالیکه محلات توسعهیافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیقتر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایینتر نظام شهری) میتواند به درک درست برنامهریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد اجتماعی موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی است،که ارتباطی اساسی با نظام توسعه محلهای دارد. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محلهای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روششناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعهای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. و حجم نمونه در پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده 365 نمونه انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است، که یافتههای حاصل از پرسشنامه در نرمافزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان می دهد که ارتباط مستقیم و معناداری بین اعتماد اجتماعی و توسعه محلهای وجود دارد. ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی، 30 درصد واریانس توسعه محلهای را تبیین میکند. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در متغیرهای اعتماد نهادی با ضریب (307/0=β)، اعتماد بین شخصی با ضریب (185/0=β) ، اعتماد تعمیم یافته با ضریب بتای(158/0=β) و اعتماد اعتماد به محیط با ضریب بتای(103/0=β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محلهای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان میدهد که با افزایش اعتماد اجتماعی، مولفههای توسعه محله نیز افزایش میباید. کلمات کلیدی: اعتماد اجتماعی، توسعه محلهای ، محله فهادان، شهر یزد.
برنامه ریزی شهری
اعظم افشارنیا؛ سید حسین میرزاده
دوره 5، شماره 20 ، آبان 1395، ، صفحه 65-78
چکیده
یکی از مهمترین مشکلات برنامهریزان در طرحهای جامع شهری، تعیین دقیق مرز محدودههای شهر به ویژه حریم آن است. شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در ماده 7 مصوبه تفویض اختیار تصویب طرحهای جامع شهرهای با جمعیت کمتر از یکصد هزار نفر به شورای برنامهریزی و توسعه استانها (مورخ 15/5/86 و با اصلاحیه مورخ 5/5/88)، کارگروههای تخصصی امور زیربنایی ...
بیشتر
یکی از مهمترین مشکلات برنامهریزان در طرحهای جامع شهری، تعیین دقیق مرز محدودههای شهر به ویژه حریم آن است. شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در ماده 7 مصوبه تفویض اختیار تصویب طرحهای جامع شهرهای با جمعیت کمتر از یکصد هزار نفر به شورای برنامهریزی و توسعه استانها (مورخ 15/5/86 و با اصلاحیه مورخ 5/5/88)، کارگروههای تخصصی امور زیربنایی و شهرسازی و شوراهای برنامهریزی و توسعه استانها را موظف نمود، به هنگام بررسی و تصویب طرحهای جامع شهری، حریم شهرها را متناسب با سطح محدوده و افق طرح، حدوداً سه تا پنج برابر سطح محدوده شهر تعیین نمایند. در این مقاله با هدف بررسی و نقد مصوبه یاد شده شورای عالی و میزان تطابق وضعیت شهرهای ایران با آن، 50 شهر نمونه از سراسر کشور انتخاب گردید. روش نمونهگیری در این پژوهش، انتخاب تصادفی بوده است. از مجموع 1012 شهر کشور در سال 85، 866 شهر دارای جمعیت زیر 50 هزار نفر بوده که با توجه به انتخاب 50 شهر در کل کشور، طرح جامع 77/5 درصد از شهرها که در طی سالهای 88 تا 90 به تصویب رسیده، مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه بررسی بدین صورت بوده که با استفاده از اسناد طرحهای توسعه و عمران (جامع) این شهرها، مساحت محدوده و حریم پیشنهادی استخراج گردیده تا امکان مقایسه با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران فراهم شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که متوسط حریم پیشنهادی در50 شهر مورد نظر، 1/8 برابر محدوده پیشنهادی بوده و در تعیین حریم شهر بیشتر مسائل اقتصادی و اندازه کمی حریم مد نظر، مورد توجه قرار گرفته است. همچنین حریم بیشتر شهرهای مورد بررسی، به شکلی نامتناسب طراحی شده است. به نظر میرسد مصوبه یاد شده باید مورد بازنگری قرار گرفته و تجدید نظر در ملاکهای تعیین اندازه حریم شهرها در چارچوب منطقی برای توسعه آینده و بر مبنای شرایط خاص کالبدی، زیستمحیطی، اقتصادی و حتی سیاسی انجام شود.
برنامه ریزی شهری
محمد سعید ایزدی؛ محمد مسعود؛ امیر محمد معززی مهر طهران
دوره 5، شماره 20 ، آبان 1395، ، صفحه 79-91
چکیده
جدایی اجتماعی_فضایی در شهرها(یا افتراق شهری)، پدیدهای چند بُعدی است که در فضا و زمان حادث میشود. این پدیده تنها به واسطه فضاهای تکهتکه شده یا تمایزات و اختلافات اجتماعی_اقتصادی مشخص نمیشود بلکه در بیشتر مواقع مرزهای تقسیم از برهم کنش جمیع موارد و تمایزات شکل میگیرند؛ اما تاکنون نگرش به این پدیده و مواجهه با آن به صورت جامع صورت ...
بیشتر
جدایی اجتماعی_فضایی در شهرها(یا افتراق شهری)، پدیدهای چند بُعدی است که در فضا و زمان حادث میشود. این پدیده تنها به واسطه فضاهای تکهتکه شده یا تمایزات و اختلافات اجتماعی_اقتصادی مشخص نمیشود بلکه در بیشتر مواقع مرزهای تقسیم از برهم کنش جمیع موارد و تمایزات شکل میگیرند؛ اما تاکنون نگرش به این پدیده و مواجهه با آن به صورت جامع صورت نگرفته است. افتراق شهری به طور ابتدایی مسئله اجتماعی شناخته شدهای است اما به فضا به عنوان عاملی مؤثر در شکلگیری و گسترش آن توجه چندانی نشده است. به همین دلیل نیز برای رفع این پدیده، نام و نشانی از شیوههای تحلیلی توأمان فضایی و اجتماعی_اقتصادی دیده نمیشود. در مقاله حاضر با استفاده از شیوه خط سیر «توسعه نظریه» که مبتنی بر مرور ادبیات موضوع به منظور توسعه و تکامل نظریههای موجود است، مفهوم افتراق شهری، به گونهای که شرح دهنده دقیق و همهجانبهای از واقعیت بوده و از قابلیت بالای پیشبینی در اجرا برخوردار باشد، بسط داده شده است. در فرایند بسط مفهومی، این پدیده به دلیل حمل معانی فضایی نهفته، پدیدهای فضایی و اجتماعی_اقتصادی معرفی شده و با توجه به سهم هریک از ابعاد در ظهور افتراق شهری، مدل بررسی و مطالعه جامعنگر، مشتمل بر چهار بخش (محدودههای دارای ویژگی افتراق فضایی، محدودههای دارای ویژگی جداافتادگی (افتراق کامل)، محدودههای دارای افتراق اجتماعی_اقتصادی و محدودههای فاقد جدایی اجتماعی_فضایی(یا محدودههای یکپارچه)) طراحی و پیشنهاد شده است. به منظور آزمون مدل، محلات شهر اصفهان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. سنجش وضعیت هر یک از 188 محله شهر و جایگاه آنها در مدل، حکایت از انطباق بالای نتایج با واقعیت و کارایی مدل در توصیف شرایط و جایگاه عرصههای شهری دارد. قرارگیری محلات محرومی مانند علیقلیآقا، زینبه، وحید، همتآباد، مارچین، جویباره، کوجان، بابوکان، شهشهان، اطشاران و قائمیه در محدوده افتراق کامل(جداافتادگی) و همچنین واقع شدن محلاتی مانند ملک، محدوده دانشگاه اصفهان، باغ نگار(آئینهخانه)، آبشار، سعادتآباد، هزار جریب، برازنده و شیخ اشراق (که از شرایط مطلوبی در هر دو بعد برخوردارند) در بخش فاقد افتراق مدل، گویای این واقعیت است. بر این اساس مدل جامعنگر پیشنهادی به واسطه ارائه تصویری واقعی از وضعیت افتراق محلات شهری میتواند به عنوان ابزاری در تصمیمسازیها به کار رفته و با توجه به موقعیت قرارگیری محلات در هر یک از بخشهای مدل، پایهای برای تعریف اولویتها و نوع اقدامات در برقراری توازن و برابری شهر به شمار آید.
برنامه ریزی شهری
عیسی پیری
دوره 5، شماره 19 ، مرداد 1395، ، صفحه 5-14
چکیده
شهرسازی مدرن معلول عقلانیت ابزاری و نگاه سودمدار اقتصادی است که زمین شهری را به عنوان کالای ارزشمند اقتصادی در چرخه عرضه و تقاضا وارد می کند و از این رهگذر است که برنامه ریزی شهریِ کالبُدی جایگزین برنامه ریزی شهری اجتماعی می شود. توسعة فضایی کلانشهر تبریز همانند اکثر شهرهای بزرگ ایران مسبوق به همین بنیاد معرفت شناختی و هستی شناختی ...
بیشتر
شهرسازی مدرن معلول عقلانیت ابزاری و نگاه سودمدار اقتصادی است که زمین شهری را به عنوان کالای ارزشمند اقتصادی در چرخه عرضه و تقاضا وارد می کند و از این رهگذر است که برنامه ریزی شهریِ کالبُدی جایگزین برنامه ریزی شهری اجتماعی می شود. توسعة فضایی کلانشهر تبریز همانند اکثر شهرهای بزرگ ایران مسبوق به همین بنیاد معرفت شناختی و هستی شناختی مدرنیستی است. اساسی ترین تراژدی شهرسازی مدرن تخریب و نوسازی واحدهای همسایگی، محلات تاریخی و نیز جابجایی جمعیتها و گروههای انسانی است. ما این پدیده را به وضوح از رهگذر پروژه های وسیع نوسازی کالبدی که در محدودة محلات تاریخی کلانشهر تبریز اجرا شده است مشاهده کردیم. بنابرابن در چارچوب نظریه متاخر سرمایه اجتماعی سعی شده است کیفیت روابط اجتماعی گروههای اجتماعی جابجا شده را در محدودة محلات جدید و حومه ای بررسی کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اغلب گروههای جمعیتی با افزایش تراکم و نوسازی کالبدی در محلاتی نظیر راسته کوچه، دارایی، بازار، امین و ... عمدتاً به سمت محلات جدید نظیر منظریه، ولیعصر، رشدیه، میرداماد و زعفرانیه حرکت کرده اند. در عین حال سرمایة اجتماعی محلات مدرن بسیار پایین تر از محلات قدیمی است.
برنامه ریزی شهری
بهرام امین زاده گوهرریزی؛ سعید توحیدی راد؛ روشنک اسدی
دوره 5، شماره 19 ، مرداد 1395، ، صفحه 15-26
چکیده
مکانیابی کاربریها یکی از مهمترین مسائل شهرسازی است که دارای مقیاسهای متفاوتی میباشد. هنگامیکه با یک مسئلهی مکانیابی کوچک مقیاس با شرایط و محدودیتهای اندک روبهرو باشیم می توان با استفاده از روشهای سنتی به جواب رسید ولی زمانی که با یک مسئلهی بزرگ مقیاس مکانیابی با شرایط و محدودیتهای زیاد روبهرو باشیم، مشکل بتوان ...
بیشتر
مکانیابی کاربریها یکی از مهمترین مسائل شهرسازی است که دارای مقیاسهای متفاوتی میباشد. هنگامیکه با یک مسئلهی مکانیابی کوچک مقیاس با شرایط و محدودیتهای اندک روبهرو باشیم می توان با استفاده از روشهای سنتی به جواب رسید ولی زمانی که با یک مسئلهی بزرگ مقیاس مکانیابی با شرایط و محدودیتهای زیاد روبهرو باشیم، مشکل بتوان بدون استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتمهای تکاملی، مکان بهینه یا حتی نزدیک به آن را در مقیاس زمان و هزینهی قابلقبول بهدست آورد. هدف این مقاله، معرفی یک تکنیک کارآمد و مناسب برای حل مسائل مکانیابی چندهدفه است. در پژوهش حاضر نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به همین منظور یک مسئلهی مکانیابی فرودگاه برای یکی از شهرهای بزرگ کشور، به عنوان مطالعه موردی بر اساس الگوریتم ژنتیک رتبهبندی نامغلوب (NSGA-II) بررسی شده و بنابر بر شاخصهایی مانند دسترسی آسان، کاهش آلودگی صوتی، میدان دید خلبان، دسترسی به تاسیسات و زیرساختها و ... به صورت یک مدل برنامهریزی ریاضی با 6 تابعهدف و تعداد مشخصی شرایط مورد نیاز پیکربندی شده است. در نهایت با حل مسئله از طریق الگوریتم پیشنهادی، از میان 200 جواب نهایی که شامل جبهه جوابهای متفاوت بود، یک جبهه جواب با 4 نقطه بهعنوان مکان بهینه برای احداث فرودگاه برگزیده شد. الگوریتم ژنتیک رتبهبندی نامغلوب(NSGA-II) که جز روشهای مستقیم حل مسائل مکانیابی چندهدفه میباشد، با توجه به سرعت و دقت بیشتر نسبت به سایر روشها و همچنین ارائهی یک سیستم پشتیبان تصمیم، به عنوان رهیافتی تازه در مسائل مکانیابی چندهدفه، جانشین مناسبی برای روشهای تجزیه و روشهای سنتی خواهد بود.
برنامه ریزی شهری
مجتبی رفیعیان؛ شیوا آجیلیان؛ عارف آقاصفری
دوره 5، شماره 19 ، مرداد 1395، ، صفحه 27-36
چکیده
مسکن به عنوان یک نیاز همواره در جوامع مختلف مطرح بوده است. در ایران نیز، سیاست های مختلفی برنامه ریزی و اجرا شده است. یکی از این سیاست ها، برنامه مسکن مهر است. علی رغم آنکه مسکن مهر به عنوان یکی از بزرگترین و پربحث ترین طرح های ملی در جهت حل مشکل مسکن گروه های کم درآمد ارائه شده است، مشکلات اجتماعی و به عبارتی نارضایتی ساکنان را ...
بیشتر
مسکن به عنوان یک نیاز همواره در جوامع مختلف مطرح بوده است. در ایران نیز، سیاست های مختلفی برنامه ریزی و اجرا شده است. یکی از این سیاست ها، برنامه مسکن مهر است. علی رغم آنکه مسکن مهر به عنوان یکی از بزرگترین و پربحث ترین طرح های ملی در جهت حل مشکل مسکن گروه های کم درآمد ارائه شده است، مشکلات اجتماعی و به عبارتی نارضایتی ساکنان را همراه داشته است. لذا پرسش اصلی این است که با بکارگیری چه اصولی میتوان رضایتمندی ساکنان را ارتقاء داد و مانع از بروز مشکلات در این محدوده ها شد. مقاله حاضر با هدف تحلیل برنامه ریزی مسکن مهر و سنجش رضایتمندی سکونتی در شهرک مهرگان تدوین شده است. همچنین به شناسایی اصول، ابعاد و متغیرهای آن می پردازد. بررسی ها طبق روش تحقیق بنیادی، تحلیل قیاسی و استنتاجی صورت پذیرفته است و در ادامه متغیرهای دستیابی به رضایتمندی سکونتی در مسکن مهر در قالب پرسشنامه و از ساکنان مورد نظرسنجی قرار گرفتند. سپس، اطلاعات حاصل با استفاده از روش های آماری تحلیل عاملی، تحلیل رگرسیونی، تحلیل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند و از نرم افزارهای Lisrel، Spss و Smart PLS استفاده شده است. در این میان "جامعنگری" به عنوان یکی از اصول مهم معرفی شده که به موجب ایجاد نگاهی یکپارچه به مسائل، از تمرکز صرف به بخشی از مشکلات جلوگیری کرده است. از سوی دیگر "توسعة اجتماعمبنا" موجب میشود تا با حضور ساکنان در تمام فرآیند مسکن مهر، ضمن بهرهمندی از داراییهای جامعة محلی و سرمایههای اجتماعی، اقدامات مسکن مهر به دیدگاههای ساکنان نزدیک شده و در نهایت رضایتمندی آن ها حاصل شود، به عبارت دیگر دو اصل جامعنگری و توسعة اجتماعمبنا از اصول مهم در سیاست های مسکن مهر میباشند که در کنار اصل "فرآیندمحوری"، میتوان انتظار رضایتمندی ساکنان را از نتایج آن داشت. در انتها تاثیر اصل توسعه اجتماع مبنا بر اصل جامع نگری مورد بررسی قرار گرفته است.
برنامه ریزی شهری
جواد خدائی؛ مریم خزاعی
دوره 5، شماره 18 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 5-20
چکیده
در تاریخ شهرهای اسلامی ، سه عنصراصلی محله ، مسجد و بازار همواره نقش کلیدی و تعیین کننده در رشد و تکامل این شهرها داشته اند .در این میان مساجد محله ای به عنوان فضاهای عمومی با رویکردهای متعدد اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جایگاه والایی برای ارائه ارزشهای فرهنگی و سنتهای اسلامی داشته و باعت هویت بخشی به محلات شهرهای کوچک و بزرگ شده است.با ...
بیشتر
در تاریخ شهرهای اسلامی ، سه عنصراصلی محله ، مسجد و بازار همواره نقش کلیدی و تعیین کننده در رشد و تکامل این شهرها داشته اند .در این میان مساجد محله ای به عنوان فضاهای عمومی با رویکردهای متعدد اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جایگاه والایی برای ارائه ارزشهای فرهنگی و سنتهای اسلامی داشته و باعت هویت بخشی به محلات شهرهای کوچک و بزرگ شده است.با این وجود ،آنچه در روند شکل گیری و احداث مساجد محله ای معاصر به چشم می خورد، عدم استقرار مناسب مساجد در بافتهای محله های جدید و از میان رفتن ساختار هویتی محلات به عنوان مکانی برای سکونت است. این تحقیق سعی بر آن دارد با ارزیابی مکان گزینی مساجد محله ای براساس شاخصهای مطلوبیت ،سازگاری و آسایش ،میزان دستیابی محلات به ساختار هویتی به عنوان مکانی برای سکونت را بررسی نماید.که برای این منظور در ابتدا به ارائه مدلی مفهومی از مقایسه تطبیقی شاخصهای مکان گزینی و معیار های هویت بخشی به محلات پرداخته می شود، سپس از میان مناطق سیزده گانه کلان شهر مذهبی مشهد ، منطقه مطلوب و مساجد مورد نظر بر اساس نوع بافت و میزان برخورداری مذهبی انتخاب می گردد و داده های لازم از طریق پرسشنامه و مشاهده به صورت ترکیبی کمی و کیفی جمع آوری می شود. سپس با روش توصیفی- تحلیلی ، مدل مفهومی پژوهش مورد ارزیابی قرار می گیرد . نتایج تحقیق میزان اثر بخشی معیار های هویت بخشی به محلات را در مکان گزینی مساجد محله ای نشان میدهد .
برنامه ریزی شهری
فاتح حبیبی
دوره 5، شماره 18 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 37-50
چکیده
صنعت گردشگری در دو دهه گذشته رشد سریعی داشته و امروزه گردشگری بعد از صنعت کارخانه ایی یکی از بزرگترین صنایع در جهان به شمار می رود. گردشگری یکی از بخش های اصلی اقتصادی است و بخش عمده ای از درآمدهای ارزی کشورها از این طریق حاصل می شود. وجود جاذبه های گردشگری به عنوان یکی از ارکان اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مولفه ها از جمله جامعه میزبان ...
بیشتر
صنعت گردشگری در دو دهه گذشته رشد سریعی داشته و امروزه گردشگری بعد از صنعت کارخانه ایی یکی از بزرگترین صنایع در جهان به شمار می رود. گردشگری یکی از بخش های اصلی اقتصادی است و بخش عمده ای از درآمدهای ارزی کشورها از این طریق حاصل می شود. وجود جاذبه های گردشگری به عنوان یکی از ارکان اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مولفه ها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می نماید. در این میان رفتار و نگرش جامعه میزبان در تعامل با گردشگران تاثیر بسیار مهمی در رونق گردشگری دارد. با توجه به افزایش ورود گردشگران داخلی و خارجی به شهرستان مریوان ، هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش سرمایه اجتماعی ساکنان محلی بر گرایش آنها نسبت به ورود گردشگران می باشد. بیش از 90 درصد پاسخ گویان نسبت به ورود گردشگر تمایل متوسط به بالایی را اظهار داشته اند. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که برای اطمینان از پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ (78/0) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی ( فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل رگرسیون دومتغیره ) با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سرمایه اجتماعی ( اعتماد، انسجام و مشارکت) ، تحصیلات و گرایش آن ها به ورود گردشگر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین جنسیت و وضعیت شغلی افراد و میزان گرایش آن ها به ورود گردشگر رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل 13 در صد از متغیر وابسته ( گرایش به ورود گردشگر ) را تبیین می کنند.
برنامه ریزی شهری
محمد جواد نوری؛ کاوه اسدپور
دوره 5، شماره 18 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 63-76
چکیده
مسکن بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای انسان، در پایینترین سطح خود در قالب صرفا یک سرپناه و در سطوح بالاتر جهت تعالی انسان مطرح میگردد. در قرن اخیر با ادامه روند گسترش شهرنشینی در جهان، شهرهای بزرگ و کوچک با مشکلی نهچندان تازه اما بسیار مهم روبهرو شدهاند. طبقات اجتماعی در شهرهای امروزی بهشدت در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. ...
بیشتر
مسکن بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای انسان، در پایینترین سطح خود در قالب صرفا یک سرپناه و در سطوح بالاتر جهت تعالی انسان مطرح میگردد. در قرن اخیر با ادامه روند گسترش شهرنشینی در جهان، شهرهای بزرگ و کوچک با مشکلی نهچندان تازه اما بسیار مهم روبهرو شدهاند. طبقات اجتماعی در شهرهای امروزی بهشدت در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. داشتن مسکن مناسب، حق هر شهروند است. در قانون اساسی ایران، بر تأمین مسکن برای تمامی اقشار جامعه تأکید شده است. دراینبین اقشار کمدرآمد جامعه با مشکلات متعددی جهت تأمین مسکن روبهرو هستند. این موضوع سبب سیاستگذاریهای مختلف در بخش تأمین مسکن نظیر مسکن اجتماعی، مسکن قابل استطاعت و مواردی چون آن شده است. در سالهای اخیر، یکی از بزرگترین تصمیمات دولتی اخذشده در بخش مسکن ایران، مسکن مهر است، که در راستای تأمین مسکن اقشار کمدرآمد جامعه تدوین شده است. هدف مهم این مقاله ارزیابی میزان رضایت قشر کمدرآمد ساکن در مجتمعهای مسکنمهر از متغیرهای کیفی و کمی سکونت است. در این مقاله ابتدا شاخصهای کیفیت سکونت در مطالعات پیشین بررسی شده، سپس متغیرهای لازم (71 متغیر) جهت ارزیابی میزان رضایت ساکنین از طریق پرسشنامه تبیین و مورد ارزیابی قرارگرفتهاند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، 22 عامل در قالب چهار سطح واحد مسکونی، ساختمان مسکونی،سایت مسکن مهر و محدوده بلافصل سایت مسکن مهر به عنوان عوامل موثر بر رضایتمندی ساکنین مسکن مهر شناساییشدهاند. در این مقاله پروژه مسکن مهر شهر دهاقان با 609 واحد مسکونی مورد مطالعه قرار گرفته است. حجم نمونه مورد مطالعه برابر با 150 خانوار بوده که با به کارگیری آزمون کرویت بارتلت(sig<0.05) و معیار کیسر-مه یر- اولکین(KMO=0.611)، مناسب بودن حجم نمونه جهت انجام تحلیل عاملی مورد تایید قرار گرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد که نبود دسترسی مطلوب به خدمات رفاهی پایه (آموزشی، مذهبی، امنیتی) و مراکز عمده فعالیتی، عدم مطلوبیت وضعیت پیاده مداری(وضعیت معابر) و اختلاط کاربری، فقدان مراقبت و نگهداری از فضای داخلی مجتمع، وجود آلودگیهای زیست محیطی در مجاورت سایت و درون آن، فقدان فضای گذران اوقات فراغت و پرورش استعدادها از مهمترین عوامل در نارضایتی ساکنین مجتمع مسکن مهر دهاقان است. جهت محاسبه میزان رضایت مندی ساکنین از وضعیت سکونت، مجموع امتیازات عاملی هر عامل نرمال شده و عوامل به صورت نسبی بر حسب امتیازات نرمال شده سطح بندی شده اند. همچنین خروجی های تحلیل خوشه ای بیانگر آن است که 76درصد از ساکنین از وضعیت سکونت خود ناراضی می باشند.
برنامه ریزی شهری
مصطفی طوقی؛ میثم اکبرزاده؛ علی صبوحانیان
دوره 5، شماره 17 ، بهمن 1394، ، صفحه 5-14
چکیده
افزایش تراکم جمعیت مناطق شهری در کنار فراهم آوردن مزایایی همچون کوتاه نمودن فاصلهها، باعث آسیبپذیری بیشترِ ساختارهای شهری در هنگام بروز حوادث میشود. ازجمله، تخلیه اضطراریِ مجتمعهای ساختمانی شهری با دشواریهای زیادی روبرو است که عمدتا به علت تلاش شمار زیاد افراد برای خروج بهموقع با استفاده از راهرو، دستگاه پلهها و خروجیهای ...
بیشتر
افزایش تراکم جمعیت مناطق شهری در کنار فراهم آوردن مزایایی همچون کوتاه نمودن فاصلهها، باعث آسیبپذیری بیشترِ ساختارهای شهری در هنگام بروز حوادث میشود. ازجمله، تخلیه اضطراریِ مجتمعهای ساختمانی شهری با دشواریهای زیادی روبرو است که عمدتا به علت تلاش شمار زیاد افراد برای خروج بهموقع با استفاده از راهرو، دستگاه پلهها و خروجیهای کمعرض است. بر این اساس، بررسی چگونگی رفتار جریان پیادهها در شرایط تخلیه اضطراری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله، ارزیابی معابر پیاده مجموعه اداری شهر اصفهان -به عنوان نمونهای از مجتمعهای ساختمانی پر جمعیت و با اهمیت- با استفاده از شبیهسازی تردد در شرایط تخلیه اضطراری است. دلیل استفاده از روش شبیهسازی نیز آن است که گردآوری دادههای پیشینی رفتاری و بازتولید شرایط واقعی تخلیه با دقت مناسب، در مواردی غیرممکن و یا اغلب پرهزینه و زمانبر است. درنتیجه امروزه پژوهشهای زیادی مرتبط با موضوع تخلیه، با روش شبیهسازی شرایط تخلیه، به تحلیل رفتارها و سناریوهای محتمل میپردازند. در این مقاله، ضمن توصیف روشهای موجودِ شبیهسازی تردد پیادهها، روش مورداستفاده (رویکرد عاملمبنا) شرح داده شده است. سپس نرمافزار مورد استفاده معرفی و روش تحلیل آن ارائه شده است. در ادامه کلیه تهدیدات و مخاطرات برای مجموعه اداری شهر اصفهان بررسیشده و بهمنظور تعیین محتملترین آنها، از نظر کارشناسان این حوزه استفاده شده است. سپس هفت سناریو متناسب با مخاطرات محتملتر تعریف و در نرمافزار، شبیهسازیشده است. از نتایج اصلی این پژوهش، شناسایی شش معبر بحرانی (گلوگاه تخلیه)، ارزیابی خروجیهای فعلی و تعیین مکان دقیق احداث یک خروجی جدید در ضلع شرقی مجموعه اداری شهر اصفهان میباشد.
برنامه ریزی شهری
محمدرضا ضمیری؛ مهسا ضمیری؛ مهین نسترن
دوره 5، شماره 17 ، بهمن 1394، ، صفحه 67-76
چکیده
مسکن به عنوان یکی از اصلیترین نیازهای انسانی و یکی از مهمترین عناصر شکل دهندهی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامهریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامهریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبههای فضایی توسعهی مسکن شهری ضروری به نظر میرسد. شهر بجنورد ...
بیشتر
مسکن به عنوان یکی از اصلیترین نیازهای انسانی و یکی از مهمترین عناصر شکل دهندهی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامهریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامهریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبههای فضایی توسعهی مسکن شهری ضروری به نظر میرسد. شهر بجنورد پس از ارتقا به مرکزیت استان خراسان شمالی در سال 1383، رشد و توسعهای همه جانبه از جمله در جمعیت و فعالیت و به تبع آن در بخش مسکن شهری خود تجربه کرده است. بررسی روند این رشد و توسعه از دیدگاه برنامهریزی فضایی و نحوهی تغییر این روند، هدف اصلی این پژوهش است. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق روش مورد استفاده در آن، توصیفی – تحلیلی است و برای یافته اندوزی علاوه بر سالنامههای آماری استان از دادههای مربوط به پروانههای صادر شدهی شهرداری بجنورد در بازهی زمانی 1384 تا 1393 بهره گرفته شده است. روند کلی توزیع فضایی توسعههای جدید مسکن در سه رده در سطح 26 واحد فضایی شهر بجنورد با استفاده از آنتروپی شانون و ضریب جهانی موران تحلیل گردید. همچنین از تحلیل همبستگی برای بررسی عوامل اثرگذار بر روند تغییرات توزیع فضایی مسکن شهری بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش بیانگر آن هستند که توزیع فضایی مسکن جدید در بجنورد با افزایش ساخت و سازها به سوی تمرکز بیشتر میل میکند و این روند بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل محلی و داخلی همچون قیمت زمین و جمعیت باشد، از عوامل خارجی و کلان اقتصادی پیروی کرده است. در نهایت چنین نتیجه گیری و پیشنهاد شده است که هرگونه برنامهریزی برای موضوع مسکن ضرورت دارد رویکردی فضایی در پیش بگیرد و علاوه بر آن نمیتواند تنها متکی بر متغیرها و مؤلفههای داخلی ارزیابی گردد.
برنامه ریزی شهری
نگین مظفری؛ بیتا لطیفی؛ ناصر برکپور
دوره 5، شماره 17 ، بهمن 1394، ، صفحه 77-92
چکیده
سنجش رضایتمندی سکونتی، که به عنوان جز مهم کیفیت محیط زندگی افراد شناخته شده، به مثابه ابزاری برای ارزیابی تصمیمات و سیاستگذاریهای شهری است تا با مشخص کردن بازخورد آنها، زمینهای برای اقدامات و پیشنهادات آینده فراهم نماید. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی و سنجش میزان آن در دو محله از ...
بیشتر
سنجش رضایتمندی سکونتی، که به عنوان جز مهم کیفیت محیط زندگی افراد شناخته شده، به مثابه ابزاری برای ارزیابی تصمیمات و سیاستگذاریهای شهری است تا با مشخص کردن بازخورد آنها، زمینهای برای اقدامات و پیشنهادات آینده فراهم نماید. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی و سنجش میزان آن در دو محله از شهر تهران صورت گرفته است. برای این منظور از طریق بررسی رویکردهای پژوهشگران مختلف مدل عملیاتی سنجش رضایتمندی استخراج گردید، در این مدل معیارهای موثر بر رضایتمندی در پنج دسته معیارهای عینی فرد، عینی محیط، عینی مسکن، ذهنی فرد و ذهنی محیط طبقهبندی شدهاند و از طریق روش پیمایشی و تبدیل این معیارها به سوالات پرسشنامه، میزان رضایتمندی محله1 (واقع در منطقه سه) و محله2 (واقع در منطقه 11) با یکدیگر مقایسه شده است. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که در محله1 بیشترین و کمترین میزان رضایتمندی مربوط به معیارهای عینی مسکن و عینی محیط است و در محله2 مربوط به معیارهای ذهنی محیط و ذهنی فرد میباشد و بطور کلی میزان رضایتمندی در محله1 (بین سطح متوسط و راضی) بیشتر از محله2 (بین سطح ناراضی و متوسط) میباشد.
برنامه ریزی شهری
حسین معروفی؛ گلدیس وحیدی برجی
دوره 4، شماره 16 ، آبان 1394، ، صفحه 5-14
چکیده
"حق شهری" همانگونه که توسط هانری لفور در دهه شصت میلادی رقم خورد، نیاز به تغییرات اجتماعی_فضایی به منظور بهرهمندی ساکنان شهر از زندگی شهری و امکانات مربوط به آن را ضروری میداند. با وجود تأثیر بسیار زیاد مفهوم حق شهر در نظریات علوم اجتماعی، جغرافیا و شهرسازی، بررسی مقایسهای و به کارگیری چارچوبهای نظری این مفهوم در نمونههای ...
بیشتر
"حق شهری" همانگونه که توسط هانری لفور در دهه شصت میلادی رقم خورد، نیاز به تغییرات اجتماعی_فضایی به منظور بهرهمندی ساکنان شهر از زندگی شهری و امکانات مربوط به آن را ضروری میداند. با وجود تأثیر بسیار زیاد مفهوم حق شهر در نظریات علوم اجتماعی، جغرافیا و شهرسازی، بررسی مقایسهای و به کارگیری چارچوبهای نظری این مفهوم در نمونههای موردی کمتر به چشم میخورد. این کاستی، اطلاقپذیری ایدههای لفور را در بسترهای اجتماعی_سیاسی مختلف دچار ابهام نموده است .از آنجایی که فضای شهر نقش چشمگیری در مفهوم حق شهری و برخورداری ساکنان از مزایا و امکانات شهری دارد، ایدههای لفور میتواند معیاری برای ارزیابی مداخلات فضایی در شهرها باشد. هدف کلی پژوهش، شناسایی ارتباط بین معماری، طراحی و برنامهریزی شهر، به عبارتی هرگونه فعالیت کنترل فضایی با مفهوم حق شهری است. برای دستیابی به این هدف، پس از بررسی اندیشههای لفور به استخراج نمودهای فضایی ایده حق شهری به عنوان مدل مفهومی پژوهش، به منظور بررسی دو نمونه موردی (پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس) پرداخته میشود. نمودهای فضایی برآمده از مفهوم حق شهری عبارتند از: کنترل فضایی، مرکزیت فضایی، تراکم فضایی، سیالیت فضایی و تداوم فضایی.روش مورد بررسی در این پژوهش ارزیابی و مقایسهای است. نخست دو پروژه یاد شده به طور مستقل براساس اصول و شاخصهای فضایی حق شهری مورد ارزیابی قرار گرفته و مزایا و معایب آنها شناسایی میگردد. سپس با مقایسه آن دو تأثیر هر معیار در تولید کیفیت فضایی مورد نظر تحلیل میشود. یافتههای حاصل از پژوهش در قالب دو اصل معرفی میشوند: ۱. حق شهری میتواند به عنوان معیاری برای ارزیابی پروژههای شهری قرار گیرد و ۲. مداخلات کالبدی به دلیل تغییر در شیوه زندگی و حقوق اجتماعی افراد و گروهها تأثیری مستقیم بر حق شهری دارند.
برنامه ریزی شهری
محمد شیخی؛ ساسان روشناس
دوره 4، شماره 16 ، آبان 1394، ، صفحه 15-26
چکیده
به نظر میرسد تمرکز بیبرنامه جمعیت، بدون در نظر گرفتن تمهیدات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، ریشه بسیاری از بحرانها و مشکلاتی است که بشر به تازگی با آنها برخورد کرده است. با اهمیت پیدا کردن محدودیت منابع، اندیشمندان و نظریهپردازان بسیاری رشد ناموزون شهرها را پدیدهای غیر قابل پذیرش معرفی کردهاند و در جستجوی راهی برای اصلاح ...
بیشتر
به نظر میرسد تمرکز بیبرنامه جمعیت، بدون در نظر گرفتن تمهیدات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، ریشه بسیاری از بحرانها و مشکلاتی است که بشر به تازگی با آنها برخورد کرده است. با اهمیت پیدا کردن محدودیت منابع، اندیشمندان و نظریهپردازان بسیاری رشد ناموزون شهرها را پدیدهای غیر قابل پذیرش معرفی کردهاند و در جستجوی راهی برای اصلاح روندهای موجود میباشند. در همین راستا اتوماتای سلولی، به عنوان مدلی که رشد آتی شهر را با استفاده از پنج عامل ویژگی سلول، اندازه سلول، همسایگی، قوانین گذار و زمان پیشبینی میکند، معرفی میشود. در این مقاله سعی شده است که رشد شهر به وسیله مدل اتوماتای سلولی و معیارهایی مانند کاربری اراضی، شبکه ارتباطی، قابلیت اراضی، منظر طبیعی، خطر زلزله و رانش، فاصله از مناطق حفاظت شده و ... پیشبینی شود. این پیشبینی به گونهای است که رشد تلفیقی از جهت بهینه رشد شهر میباشد. برای نشان دادن چگونگی کاردکرد مدل، شهر چالوس با توجه به قرار گرفتن در جلگه ساحلی شمال کشور و ارزشمند بودن اراضی از لحاظ زیست محیطی و زراعی و همچنین وجود دو قطعه اراضی بزرگ زراعی در داخل محدوده شهر، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. پس از اجرای مدل در ArcGis، با توجه به ملاحظات زیست محیطی و قوانین تدوین شده اتوماتای سلولی نشان داد که رشد آتی شهر در سال 1405، به سمت جنوب و در حاشیه کمربندی شهر چالوس، شکل خواهد گرفت.
برنامه ریزی شهری
مرتضی میرغلامی؛ مهسا شکرانی دیزج؛ امین صدیق فر؛ سیده مریم موسویان
دوره 4، شماره 16 ، آبان 1394، ، صفحه 55-66
چکیده
امنیت جزو نیازهای اولیه انسانی و در سلسله مراتب نیازهای انسانی مازلو، بعد از نیازهای اولیه، در رده دوم قرار دارد. اهمیت موضوع سبب شده تا مفهوم امنیت به یکی از اولویتهای اساسی نظریهپردازان شهری تبدیل شود. جدای از اثرات اجتماعی ناشی از وجود محیطهای امن شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان و بهبود کیفیتهای محیطی، تبیین نقش کالبدی شهر ...
بیشتر
امنیت جزو نیازهای اولیه انسانی و در سلسله مراتب نیازهای انسانی مازلو، بعد از نیازهای اولیه، در رده دوم قرار دارد. اهمیت موضوع سبب شده تا مفهوم امنیت به یکی از اولویتهای اساسی نظریهپردازان شهری تبدیل شود. جدای از اثرات اجتماعی ناشی از وجود محیطهای امن شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان و بهبود کیفیتهای محیطی، تبیین نقش کالبدی شهر بر کاهش جرائم، موضوع با اهمیتی است که در قالب نظریههای نوین شهرسازی مورد بحث قرار گرفته است. ایده مجتمعهای محصور و دروازهدار یکی از این نظریههاست. این مطالعه در نظر دارد تا با توجه به شرایط متفاوت اجتماعی حاکم بر جامعه محلی ایران، به کاربست این نظریه پرداخته و میزان انطباقپذیری آن را در شهر ارومیه مورد آزمون قرار دهد. برای انجام این مطالعه، مجتمعهای محصور به تعداد 268 مورد در شهر ارومیه شناسایی شده و اطلاعات مربوط به جرائم بر مبنای اطلاعات مکان بروز سرقت از منازل گردآوری گردیدهاند. در این پژوهش که از نوع کاربردی میباشد، از روشهای تعیین ضریب مکانی و کانونهای جرمخیز استفاده شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که ایجاد حصار و دروازههای ورودی در مجتمعهای محصور توانسته است نقش قابل ملاحظهای در کاهش جرائم در مقایسه با کل شهر داشته باشد؛ به طوری که با احتمال بالای 99 درصد، به میزان 57 درصد از مجتمعهای محصور و 49 درصد از واحدهای مسکونی کل شهر از میزان جرمخیزی پایینتری برخوردارند. در نقطه مقابل، با احتمال بالای 99 درصد، به میزان 16 درصد مجتمعهای محصور و 33 درصد واحدهای مسکونی کل شهر از میزان جرمخیزی بالاتری برخوردار بودند.
برنامه ریزی شهری
ابوالقاسم اژدری؛ علی اکبر تقوایی؛ عارف ظهیرنژاد
دوره 4، شماره 16 ، آبان 1394، ، صفحه 67-80
چکیده
توسعه و شکلگیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بینالمللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعهای از خروجیهای فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلانشهرهاست. از ملموسترین اثرات عدم برنامهریزی مناسب برای روبهرو ...
بیشتر
توسعه و شکلگیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بینالمللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعهای از خروجیهای فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلانشهرهاست. از ملموسترین اثرات عدم برنامهریزی مناسب برای روبهرو شدن با این تحولات، عدم توزیع مناسب منابع میان گروهها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابریها و جداییگزینیهای اجتماعی_اقتصادی است. کلانشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گستردهای را طی سالهای اخیر تجربه نموده است. توسعهای که علاوه بر دستاندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جداییگزینی گروههای مختلف اجتماعی شهر از یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جداییگزینی اجتماعی_فضایی گروههای اجتماعی کلانشهر شیراز در سال 1390 با روش توصیفی_تحلیلی است. به طوری که بتوان علاوه بر بیان کمی تفرقهای اجتماعی موجود، توزیع فضایی گروههای مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از شاخصهای جداییگزینی، تفرقهای اجتماعی به صورت کمی بررسی میشود و سپس با استفاده از شاخص موران محلی انسلین، خوشههای شکل گرفته از این تفرق فضایی در سطح کلانشهر شیراز استخراج میشود. دادههای مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 دو شهر شیراز و صدرا و بر مبنای 505 حوزه آماری است. یافتههای پژوهش حاکی از جداییگزینی گروههای تحصیلکرده، طبقات بالا و طبقات متوسط از گروهها و اقشار کم برخوردار جامعه شیراز است. به طوری که گروههای برخوردارتر (با شاخص جداییگزینی 0.51 برای گروههای تحصیلی و 0.35 برای گروههای شغلی) در نواحی شمال غربی و غربی و اقشار ضعیفتر (با شاخص جداییگزینی 0.38 برای گروههای تحصیلی و 0.35 برای گروههای شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نمودهاند. در واقع در حالی که اقشار ضعیفتر جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیهای جنوبی و گاهی خارج از محمدوده خدماتی شهر با سطح خدمات بسیار پایینتر سکنی گزیدهاند، اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به سکونت در نواحی گرانقیمتتر شمال غربی، با سطح خدمات بالاتر و با آبوهوایی بهتر هستند.
برنامه ریزی شهری
سجاد فلاح زاده؛ فرزین محمودی پاتی
دوره 4، شماره 15 ، مرداد 1394، ، صفحه 5-16
چکیده
یکی از دلایل اصلی شکست برنامههای بازآفرینی شهری، ناسازگاریهایی است که بر سر منافع، میان بهرهوران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاستهای مشارکت محور آن رخ میدهد.از پیامدهای این وقوع ناسازگاری میتواند به تأخیر افتادن جدول زمانبندی اجرا، افزایش هزینهها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف ...
بیشتر
یکی از دلایل اصلی شکست برنامههای بازآفرینی شهری، ناسازگاریهایی است که بر سر منافع، میان بهرهوران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاستهای مشارکت محور آن رخ میدهد.از پیامدهای این وقوع ناسازگاری میتواند به تأخیر افتادن جدول زمانبندی اجرا، افزایش هزینهها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف خود باز خواهد ماند. برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل نیز از این امر مستثنی نبوده و سیاستهای آن به علت دارا بودن ماهیت مشاجرهای از خطر شکست برخوردارند.در همین راستا مقاله حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن(FMEA) و ترکیب آن با روش رتبهبندی VIKOR تحت محیط فازی، در قالب یک فرآیند پیشنهادی به ارزیابی و رتبهبندی پنج سیاست مشارکتی از برنامه یاد شده بر اساس میزان ریسک وقوع ناسازگاری و شکست آنها بپردازد. روش تحقیق مقاله مبتنی بر تحلیل و ارزیابی بوده و روششناسی آن از نقطه نظر مدیریت پروژه به ویژه در زمینه ناسازگاری با عنوان روش مدیریت ریسک مطرح است. روش نمونهگیری نیز به روش هدفمند و غیرتصادفی میباشد. یافتههای مقاله در برنامه بازآفرینی شهر آمل نشان میدهد که سیاست سوم یعنی اقدام به تملک اراضی مجاور خیابان 30 متری (طبرسی) به دلیل دارا بودن پیچیدگیها و کشمکشها در زمینههای مالی، قانونی و اجتماعی_فرهنگی با بیشترین ریسک ناسازگاری میان بهرهوران مواجه بوده و نیازمند بازنگری و در نظر گرفتن تمهیدات ویژه به هنگام اجراست.
برنامه ریزی شهری
شهرام پشاه آبادی؛ کرامت اله زیاری؛ مهسا حاجی؛ اسعد مرادی
دوره 4، شماره 15 ، مرداد 1394، ، صفحه 37-52
چکیده
مسکن نقش مهمی در رضایت جسمی، روانی و نیازهای اجتماعی افراد دارد. مسکن علاوه بر این که میتواند در خدمت ترویج عدالت اجتماعی و کاهش نسبی شکاف بین طبقات مختلف اجتماعی درآید، نقش عمدهای در استحکام اقتصادی، ثبات اجتماعی جامعه و توسعه ملی دارد. در این میان شاخصهای کمی و کیفی مسکن یکی از کلیدیترین ابزار سنجش توسعه در کشورها محسوب میشود. ...
بیشتر
مسکن نقش مهمی در رضایت جسمی، روانی و نیازهای اجتماعی افراد دارد. مسکن علاوه بر این که میتواند در خدمت ترویج عدالت اجتماعی و کاهش نسبی شکاف بین طبقات مختلف اجتماعی درآید، نقش عمدهای در استحکام اقتصادی، ثبات اجتماعی جامعه و توسعه ملی دارد. در این میان شاخصهای کمی و کیفی مسکن یکی از کلیدیترین ابزار سنجش توسعه در کشورها محسوب میشود. گرچه در دنیا اهمیت تحلیل شاخص مسکن و نقش آنها پذیرفته شده، اما این شاخصها در ایران چندان مورد مطالعه و استفاده در تدوین سیاستهای مسکن قرارنگرفتهاند. همین مسئله باعث شده که سیاستگذاران و تصمیمگیران آگاهی چندانی نسبت به آنها در تصمیمگیری روزمره و نقش و اثر آنها بر ساکنان نداشته باشند. هدف این تحقیق دستیابی به یک شناخت جامع از وضعیت مسکن در نقاط شهری کشور، استان کردستان و شهر مریوان از طریق بررسی و ارزیابی تطبیقی روند تحولات شاخصهای کمی و کیفی مسکن طی دوره 90-1345 با شرایط مطلوب میباشد. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و بر تحلیل دادههای ثانویه پایهگذاری شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که شاخصهای کمی مسکن از سال 1345 تا 1390روند مطلوبی را طی کرده است. هرچند که محدودههای مورد بررسی از نظر تولید مسکن و تراکم خانوار در واحد مسکونی به شرایط نسبتاً مطلوب رسیده، اما از نظر سایر شاخصهای کمی ( تراکم نفر و خانوار در اتاق و واحد مسکونی و...) تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله دارد. همچنین از نظر شاخصهای کیفی نیز هر چند در طی 45 ساله اخیر روند مناسبی طی شده، اما هنوز در نقاط شهری کشور برخی از واحدهای مسکونی با مصالح بیدوام و نیمه بادوام ساخته شدهاند. همچنین در نقاط شهری کشور بخش عمدهای از واحدهای مسکونی عمر مفید خود را طی کردهاند و نیازمند نوسازی و بهسازی هستند. به علاوه میزان اجارهنشینی از سال 1365 تا 1390 یک روند صعودی را طی کرده است (18/33 درصد). این وضعیت با توجه به شرایط فرهنگی کشور به معنای افزایش شکاف و فاصله طبقاتی و عدم توان گروههای کم درآمد در دستیابی به مسکن است.
برنامه ریزی شهری
کاظم افرادی؛ فرشاد نوریان
دوره 4، شماره 15 ، مرداد 1394، ، صفحه 93-105
چکیده
کاربرد مجدد پهنه های متروکه، از جمله پروژه های شهری است که به دلیل ماهیت پیچیده و چند بُعدی مسئله پهنه های متروکه، نیازمند توجه به دسته ای از ملاحظات کیفی می باشد. تاکنون صاحب نظران حوزه کاربرد مجدد در قالب پژوهش ها و پروژه های مختلفی به معرفی این ملاحظات پرداخته اند. در این میان، یکی از مسائل قابل پیگیری درباره ملاحظات ارائه ...
بیشتر
کاربرد مجدد پهنه های متروکه، از جمله پروژه های شهری است که به دلیل ماهیت پیچیده و چند بُعدی مسئله پهنه های متروکه، نیازمند توجه به دسته ای از ملاحظات کیفی می باشد. تاکنون صاحب نظران حوزه کاربرد مجدد در قالب پژوهش ها و پروژه های مختلفی به معرفی این ملاحظات پرداخته اند. در این میان، یکی از مسائل قابل پیگیری درباره ملاحظات ارائه شده، نحوه ساماندهی و اولویت بندی آنها برای کیفیت سنجی پروژه های کاربرد مجدد در داخل کشور است. هدف از پیگیری این مسئله، فراهم سازی زمینه ای برای آشناسازی متخصصان داخلی با ملاحظات کیفی قابل توجه در کاربرد مجدد پهنه های متروکه و تسهیل امر کیفیت سنجی پروژه های داخلی است. این مقاله از نوع کاربردی و روش آن در بخش چارچوب نظری، توصیفی- تحلیلی است و با پیمایش کتابخانه ای در میان 52 مورد متن و گزارش در حوزه کاربرد مجدد پهنه های متروکه، به دست می آید. روش مقاله در بخش چارچوب مفهومی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و داده های به دست آمده درباره پادگان دوشان تپه انجام می شود. این مقاله مشخص کرد که تاکنون محققان، به ملاحظات مختلفی برای استفاده در فرآیند کاربرد مجدد پهنه های متروکه اشاره کرده اند. برخی از این موارد عبارتند از: توجه به برنامه ریزی یکپارچه، نوآوری، انتخاب و ترکیب مناسب کاربری های نهایی، توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و خدماتی بافت، شرایط تاریخی و زیست محیطی پهنه، حفظ و گسترش زیرساختها و ساختمانهای موجود، استقرار اختلاط کاربری، استفاده از کاربریهای شرطی، موقتی و با زمانبری کم و ... . مناسب سازی این ملاحظات برای استفاده در ارزیابی کیفی پروژه های توسعه مجدد در قالب یک چارچوب کیفیت سنجی سه حوزه ای (محتوایی، رویه ای و اجرایی) و سه مقیاسی (خود پهنه، محدوده بلافصل و محدوده شهری) حاکی از این نکته است که کیفیت طرح حداقل مستلزم سه اقدام جداگانه است؛ تهیه طرحی که به توسعه پایدار پهنه متروکه و بافت پیرامونی منجر شود، یکپارچه سازی طرح کاربرد مجدد با سایر برنامه های شهری مرتبط با پهنه متروکه و محدوده پیرامونی آن و تهیه طرح با توجه به جایگاه و اولویت توسعه ای هر پهنه متروکه در میان سایر پهنه های متروکه موجود در مقیاس منطقه یا شهر. کاربست چارچوب کیفیت سنجی پیشنهاد شده در این مقاله درباره برنامه های مرتبط با کاربرد مجدد پادگان دوشان تپه نشان داد، در عین حالی که در این برنامه ها به ملاحظات محتوایی توجه کافی شده است، اما به دلیل غفلت و یا عدم وجود موضوعیت، ملاحظات کیفی در حوزه رویه ای و اجرایی کمرنگتر است.
برنامه ریزی شهری
نازیلا رشیدپور؛ نوید سعیدی رضوانی
دوره 4، شماره 14 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 5-18
چکیده
فضاهای شهری برای موفقیت باید پاسخگوی کاربران خود باشند و طوری طراحی و مدیریت شوند که نیازهای استفادهکنندگان خود را برطرف سازند. آگاهی از نیازها و ترجیحات مردم و طراحی فضا با در نظر گرفتن این نیازمندیها یکی از مهمترین شروط موفقیت فضای عمومی است. مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف، رفتار مردم در شهرهای بزرگ را بسیار شبیه هم میداند، ...
بیشتر
فضاهای شهری برای موفقیت باید پاسخگوی کاربران خود باشند و طوری طراحی و مدیریت شوند که نیازهای استفادهکنندگان خود را برطرف سازند. آگاهی از نیازها و ترجیحات مردم و طراحی فضا با در نظر گرفتن این نیازمندیها یکی از مهمترین شروط موفقیت فضای عمومی است. مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف، رفتار مردم در شهرهای بزرگ را بسیار شبیه هم میداند، در حالی که براساس این ادعا، این همانندی میان مردمی که با همان ملیت در شهرهای کوچک زندگی میکنند، بسیار کمتر است. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق مقایسه تطبیقی میزان این همانی عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی در ذهن و رفتار شهروندان و قیاس نقش بالقوه نظام برنامهریزی در ارتقای موفقیت فضای عمومی در دو شهر تهران و آنکارا میباشد. در این تحقیق که براساس ماهیت و روش توصیفی و از نظر شیوه نگارش توصیفی _ تحلیلی است، به منظور شناسایی مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی از دیدگاه کاربران (جنبه ذهنی)، میزان تطابق عوامل ذهنی یاد شده با ویژگیهای عینی فضاهای منتخب کاربران (جنبه عینی) و مقایسه تطبیقی میزان شباهت نتایج در دو شهر یاد شده از روش کیفی ریپ (تحقیق توصیفی موردی) و ابزار مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. به منظور بررسی مقایسهای نقش نظام برنامهریزی در موفقیت فضاهای عمومی نیز روش تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی بهکار رفته است.حجم نمونه در این تحقیق براساس روش ریپ 300 نفر میباشد که از جامعه آماری دانشجویان رشته معماری و طراحی صنعتی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز(150 نفر) و متو آنکارا (150نفر) به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج تحقیق فرض یکسان بودن اولویتها و نیازهای مردم در شهرهای بزرگ را تأیید نموده و نشان میدهد که تفاوت اندکی میان ذهنیت شکل گرفته از یک فضای موفق با ترجیح فضا برای حضور در اوقات فراغت وجود دارد و ذهنیت شهروندان با عینت اتفاق افتاده تقریباً منطبق است. یکسان بودن افق طرح در برنامهریزی از مقیاس ملی تا محلی، وجود برنامهریزی در سطح ملی برای جذب توریست و مطرح شدن آنکارا به عنوان یک شهر جهانی و تلاش برای کسب جایگاه در میان کشورهای اروپایی از مواردی است که توجه به کیفیت فضای عمومی در آنکارا را ارتقا داده؛ هر چند برنامهریزی جامع مستقلی برای فضاهای عمومی در این شهر همانند تهران وجود ندارد.
برنامه ریزی شهری
هاشم داداش پور؛ سپیده تدین
دوره 4، شماره 14 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 61-76
چکیده
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجاییهای فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل میگیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجاییهای ...
بیشتر
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجاییهای فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل میگیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجاییهای فضایی و الگوهای سفر شکل گرفته است. شناسایی پهنههای همگن جریانی در این منطقه، علاوه بر آنکه درکی از ساختار فضایی منطقه به دست میدهد، میتواند موجب برنامهریزی برای الگوهای بهینه جابجایی فضایی در سطح منطقه شود. از این رو، در این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه، بر اساس دادههای مرتبط با جریان سفر افراد در سال 1385 به عنوان در دسترسترین و مستندترین آمار موجود تا زمان انجام پژوهش، به شناسایی پهنههای همگن جریانی و ویژگیهای آنها پرداخته شده است. در این راستا چگونگی برقراری پیوندهای ارتباطی میان شهرها در سطح منطقه کلانشهری و شکلگیری سطوح مختلفی از کانونهای جذب و تولید سفر، راهنمای این پژوهش بوده است. نتایج یافتههای حاصل از این مطالعه، به شناسایی سه پهنه همگن در سطح منطقه کلانشهری تهران منجر شده است که در هر یک از پهنهها جابجاییهای صورت گرفته بیشتر و منسجمتر از سایر پهنهها بوده است. پهنه نخست به مرکزیت کلانشهر تهران و کلانشهر کرج، بیشترین سطح از میزان روابط و جابجاییها را به خود اختصاص داده و همچنین پیوندهای قویتری را با سایر پهنهها برقرار کرده است، اما پهنههای شرقی و غربی به دلیل فاصله زیاد از یکدیگر رابطه جریانی قوی را با همدیگر شکل ندادهاند.
برنامه ریزی شهری
مهین نسترن؛ کامران ربیعی؛ کامیار عبدخدا
دوره 4، شماره 14 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 91-101
چکیده
مبادلات تجاری و مرزی شهر بانه تا پایان دهه شصت در مقیاس محدود انجام میشد اما در اولین سالهای دهه هفتاد و با ایجاد بازارچه مرزی سیرانبند مبادلات تجاری در این شهر رونق یافت. با افزایش ورود کالاهای قاچاق و ورود سالانه میلیون ها مسافر به این شهر ،زمینه برای ایجاد مشاغل غیررسمی مانند دستفروشی، اجاره سویت و... فراهم شد. اگرچه ...
بیشتر
مبادلات تجاری و مرزی شهر بانه تا پایان دهه شصت در مقیاس محدود انجام میشد اما در اولین سالهای دهه هفتاد و با ایجاد بازارچه مرزی سیرانبند مبادلات تجاری در این شهر رونق یافت. با افزایش ورود کالاهای قاچاق و ورود سالانه میلیون ها مسافر به این شهر ،زمینه برای ایجاد مشاغل غیررسمی مانند دستفروشی، اجاره سویت و... فراهم شد. اگرچه رونق تجارت در شهر بانه اثرات مثبت همچون ایجاد اشتغال ، افزایش توان اقتصادی و .. داشته است با وجود این تمرکز شدید فعالیت های غیر رسمی در محدوده کوچکی از شهر بانه سبب ایجاد مشکلات فراونی از جمله ازدحام جمعیت ، آلودگی صوتی و هوا ،ترافیک وکاهش کیفیت زیستی در محدوده مرکزی شده است بنابراین به نظر می رسد انجام پژوهشهای در جهت کاهش مشکلات ناشی از تمرکز فعالیت های غیر رسمی در محدوده مرکزی شهر بانه به عنوان محدوده ای که بیشترین تاثیر را از این فعالیت ها می پذیرد ضروری می نماید.هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تمرکز اشتغال غیر رسمی در شهرهای مرزی بانه و ارائه راهکارهای جهت کاهش اثرات منفی آن می باشد. در پژوهش حاضر با توجه به ابعاد گسترده مسأله ی تحقیق، از ابزارها و روش های متنوعی از قبیل مصاحبه های میدانی با اهالی، فروشندگان و کارشناسان و تحلیل ثانویه استفاده شد.در این پژوهش ابتدا با استفاده از شاخص های مستخرج از مبانی نظری تحقیق، محدوده تمرکز تجارت غیر رسمی در شهر بانه تعیین و تدقیق گردیده و تاثیرات تمرکز تجارت غیر رسمی بر این محدوده مورد بررسی قرار می گیرد .نتایج تحقیق نشان می دهد نزدیکی به مرز و وجود تعلقات اجتماعی با آنسوی مرز ، کمبود فرصتهای شغلی در منطقه و قاچاق کالا از عوامل اصلی تمرکز اشتغال غیر رسمی در این شهر می باشد. در نتیجه افزایش اشتغال غیر رسمی سبب تغییرات کاربری از مسکونی به تجاری و رشد قارچ گونه مجتمع های تجاری ،توسعه افقی و عمودی شهر ، افزایش مشاغل کاذب و ازدحام و ترافیک در شهر شده است. جهت کاهش مشکلات ناشی از تمرکز اشتغال غیر رسمی در شهر بانه می توان به مدیریت صحیح بازارچه ، تسریع در توسعه زیر ساخت ها، کاهش تمرکز مجتمع های تجاری و خدمات در هسته مرکزی و تهیه طرح ساماندهی ترافیک هسته مرکزی اشاره نمود.
برنامه ریزی شهری
رسول بابانسب؛ اصغر ضرابی
دوره 4، شماره 13 ، بهمن 1393، ، صفحه 57-70
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر شاخص های شهروند الکترونیکی از نظر شهروندان در شهر تبریز تدوین یافته است. نوع تحقیق با توجه به هدف؛ کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش های اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر شاخص های شهروند الکترونیکی از نظر شهروندان در شهر تبریز تدوین یافته است. نوع تحقیق با توجه به هدف؛ کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش های اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در مناطق دهگانه شهر تبریز می باشند که با استفاده از فرمول برآورد نمونه کوکران تعداد و حجم نمونه افراد مورد مطالعه برابر با 322 نفر تعیین و برای اطمینان بیشتر با 10 درصد افزایش، تعداد نهایی نمونه آماری به 354 نمونه افزایش یافته است. تعداد نمونه برای هر منطقه از طریق روش وزن دهی متناسب با جمعیت آن منطقه مشخص شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری پیرسون و تی تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کیفیت دسترسی شهروندان به امکانات ICT و مراکز خدمات رسانی الکترونیک، پس از انجام آزمون تی تک نمونه ای، میانگین و میزان T به ترتیب برابر با 19/3 و 13/5 بوده که دسترسی نسبتاً مناسبی را به این امکانات نشان می دهد. از نظر شاخص های شهروند الکترونیکی میانگین بدست آمده 79/2 با در نظر گرفتن زیرساخت ها؛ در سطح مطلوبی قرار دارد. از دید شهروندان در استفاده ای که از فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند نتایج نشان می دهد که استفاده بهینه از آن و شکل گیری شهر الکترونیک می تواند آثار مثبتی بر ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی توسعه پایدار شهر بر جای نهد. پس از انجام آزمون تی تک نمونه ای، میانگین و میزان T به ترتیب برابر با 71/3 و 03/19 بوده است. با توجه به تجربه استفاده از ICT، بالای 79 درصد شهروندان موافق با ضرورت استفاده از ICT و ایجاد شهر الکترونیک هستند؛ در نتیجه رابطه معناداری بین آمادگی الکترونیکی شهروندان و پذیرش اثرات استفاده از ICT و گسترش شهر الکترونیک وجود دارد، شدت همبستگی 433/0 r= حاکی از رابطه مثبت و رو به بالای بین این دو متغیر است. بنابراین شهروندان ضمن متوجه بودن به ضرورت آموزشهایی با متد و محتوایی نوین، نقش ICT را کاربرد بسیار ارزشمندی به منظور تجربه زندگی بهتر می دانند.
برنامه ریزی شهری
محمود محمدی؛ احمد شاهیوندی؛ شهرام محمدی
دوره 4، شماره 13 ، بهمن 1393، ، صفحه 71-82
چکیده
مراکز شهری در ایران نهتنها از تحولات مدرنیته به دور نبودهاند بلکه بیشترین میزان تحولات و مسائل شهری را به خود دیدهاند. امروزه محدوده مرکزی شهر زنجان با مسائل و مشکلات عدیدهای از جمله تمرکز و اختلاط بیبرنامه انواع کاربریها، آلودگی صوتی و ازدحام جمعیت، کمبود فضاها و سرانههای خدمات عمومی و وجود ترافیک در ساختار فضایی _کالبدی ...
بیشتر
مراکز شهری در ایران نهتنها از تحولات مدرنیته به دور نبودهاند بلکه بیشترین میزان تحولات و مسائل شهری را به خود دیدهاند. امروزه محدوده مرکزی شهر زنجان با مسائل و مشکلات عدیدهای از جمله تمرکز و اختلاط بیبرنامه انواع کاربریها، آلودگی صوتی و ازدحام جمعیت، کمبود فضاها و سرانههای خدمات عمومی و وجود ترافیک در ساختار فضایی _کالبدی خود مواجهه میباشد. وجود پیوندهای چند سویه بین قابلیتها و محدودیتهای محدوده مرکزی شهر زنجان با نگاهی به وضعیت ناخواسته موجود، اندیشهای است که موانع بهبود وضعیت این محدوده به چالش میکشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل ساختار فضایی _ کالبدی محدوده مرکزی شهر زنجان با رویکرد تفکر راهبردی میباشد. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و روش جمعآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانهای و میدانی بوده است. مشاهده و استفاده از پرسشنامه از روشهای میدانی مورد استفاده میباشند. تعداد نمونه آماری مورد بررسی برای تکمیل پرسشنامه شامل 153 نفر از شهروندان زنجانی میگردد. نتایج پژوهش نشان میدهد مسائل و مشکلات ساختار فضایی _ کالبدی محدوده مرکز شهر زنجان در ارتباط با امکان تحقق منافع حاصل از فرصتهای راهبردی مفهوم مییابند. میزان تلاش مورد نیاز برای رفع هر کدام از مسائل و مشکلات با توجه به میزان پیچیدگی هر یک از مسائل و مشکلات میباشد. با تحقق منافع حاصل از فرصتهای راهبردی محدوده مرکزی شهر زنجان به عنوان مکانی مطلوب که حداکثر توانهای خود را عرضه میدارد، تولدی مجدد خواهد یافت.
مدیریت شهری
احمد خلیلی؛ حانیه نورالهی؛ نعیمه رشیدی؛ مریم رحمانی
دوره 4، شماره 13 ، بهمن 1393، ، صفحه 83-92
چکیده
مسکن مهر موضوعی است که در سالهای اخیر در راستای بهبود وضعیت مسکن از سوی دولت در دستور کار قرار گرفته است. این طرح با هدف تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد جامعه، قیمت زمین را از قیمت مسکن حذف نموده و واحدهای مسکونی را به صورت اجاره 99 ساله در اختیار آنها قرار داده است. این واحدها در کلانشهرها، شهرهای بزرگ و شهرهای میانی با شرایط و وضعیت ...
بیشتر
مسکن مهر موضوعی است که در سالهای اخیر در راستای بهبود وضعیت مسکن از سوی دولت در دستور کار قرار گرفته است. این طرح با هدف تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد جامعه، قیمت زمین را از قیمت مسکن حذف نموده و واحدهای مسکونی را به صورت اجاره 99 ساله در اختیار آنها قرار داده است. این واحدها در کلانشهرها، شهرهای بزرگ و شهرهای میانی با شرایط و وضعیت گوناگونی در اختیار متقاضیان قرار گرفته است. مقاله حاضر بر آن است تا با مطالعه و ارزیابی سیاستهای مسکن مهر در ایران، نقاط ضعف آن را دریافته و راهکارهایی برای رفع آنها و تدوین شرایط مسکن مطلوب ارائه دهد. به منظور دستیابی بدین مهم، ابتدا با مطالعه ویژگیهای مسکن ایران و جهان، شاخصهایی برای آن استخراج شده و سپس 36 شاخص مسکن به کمک روش تحلیل عاملی به نُه عامل تقلیل یافته و درجه تأثیرگذاری هر عامل بر سیاستهای مسکن مهر مشخص شده است. در گام بعدی به کمک تحلیل رگرسیونی اثر عوامل مربوطه اندازهگیری شده و درجه اهمیت هر کدام محاسبه شده است. سپس اولویت اصلاح سیاستها با توجه به این رتبهبندی تعیین گردیده است. نتایج به دست آمده گویای این است که عامل« طراحی و ساخت مسکن و محیط پیرامونی » در اولویت نخست، عامل « مکان و موقعیت » در اولویت دوم، «تسهیلات و خدمات» در اولویت سوم، «اندازه واحدهای مسکونی» اولویت چهارم، «پوشش گروههای نیازمند» اولویت پنجم، «توجیه اقتصادی» اولویت ششم، «تراکم» اولویت هفتم، «تأسیسات و تجهیزات زیربنایی» اولویت هشتم و «فضای شهری» در اولویت نهم اصلاحات قرار دارند. در نهایت بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهایی از قبیل بهبود وضعیت ساخت واحدهای مسکونی و نوع مصالح مورد استفاده، نظارت بر عملکرد پیمانکاران، تعبیه کاربریهای آموزشی، بهداشتی، اداری و تجاری در پروژههای مسکن مهر و ... برای ارتقای پروژههای مسکن مهر تدوین شده است.