طراحی شهری
تکتم روشن دل؛ بختیار بهرامی؛ مهدی سعیدی؛ گوران عرفانی
چکیده
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیتها در همسایگیها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راههای جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگیهای محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محلههایشان ترغیب میکنند. بدینمنظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا ...
بیشتر
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیتها در همسایگیها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راههای جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگیهای محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محلههایشان ترغیب میکنند. بدینمنظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا 13 سال (8/43 درصد دختر و 2/56 درصد پسر) را درباره مجموعهای از این ویژگیها در شهر مشهد جمعآوری کرده است. در نهایت پاسخهای کودکان بهکمک تحلیل عامل اکتشافی دستهبندی و در قالب یک مدل توسعه یافت. این مدل نشان میدهد که تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محلههایشان میتواند متأثر از هفت عامل زیر باشد: 1) اجازه والدین برای حضور بیرون از خانه، 2) مسیر پیاده امن و لذتبخش بهویژه از خانه به مدرسه و برعکس، 3) امنیت اجتماعی بهکمک فضاهای شاد و اجتماعپذیر، 4) قابلیتهای محیطی قابل استفاده در شب و روز، 5) خوانایی به کمک مغازهها در تراز همکف درکنار ساختمانهای نشانهای، 6) محیط متنوع و طبیعی برای کاوشگری و ماجراجویی و 7) ایمنی هنگام حرکت در فضا و بازی با وسایل. نکته مشترک این هفت عامل، تقاضای مکرر برای انجام فعالیتهای بازیوار حین فعالیت فیزیکی (تفریح، شادابی و بازی با دوستان) بود. سیاستگذاران حوزه سلامت و برنامهریزان و طراحان شهری زمانی میتوانند به خلق یک محله حامی تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان نزدیک شوند که شرایط لذتبخشی را برای حضور و فعالیت مستقل آنان در فضاهای باز آن محله فراهم کنند.
محیط زیست شهری
الهام قاسمی؛ زهرا ناظمی؛ صفورا مختارزاده؛ مهدی سلیمانی
چکیده
جزیره گرمایی شهری (UHI) یکی از مهمترین مشکلات شهرها در قرن جدید است که در نتیجه شهرنشینی و صنعتی شدن ایجاد شدهاست. شکلگیری جزایر گرمایی تحت تأثیر عوامل مختلف محیط طبیعی و مصنوع شهر است که باعث افزایش درجه دمای یک منطقه شهری در مقایسه با محیط اطراف میشود. مهمترین عوامل شامل پوشش سبز، پوشش آبی، فشردگی ساخت، نوع کاربری زمین و... است. ...
بیشتر
جزیره گرمایی شهری (UHI) یکی از مهمترین مشکلات شهرها در قرن جدید است که در نتیجه شهرنشینی و صنعتی شدن ایجاد شدهاست. شکلگیری جزایر گرمایی تحت تأثیر عوامل مختلف محیط طبیعی و مصنوع شهر است که باعث افزایش درجه دمای یک منطقه شهری در مقایسه با محیط اطراف میشود. مهمترین عوامل شامل پوشش سبز، پوشش آبی، فشردگی ساخت، نوع کاربری زمین و... است. از این رو این مطالعه با هدف یافتن رابطه بین شدت جزایر گرمایی و عوامل کلانمقیاس محیط طبیعی و مصنوع در کلانشهر اصفهان انجام شدهاست. سئوالات تحقیق در پنج سناریو برای شهر اصفهان مطرح شدهاند. این سناریوها بر مبنای دمای سطح زمین در «چهار فصل سال» و یک سناریو برای بررسی «تفاوت دمای سطح زمین در هنگام جاری بودن رودخانه زایندهرود» در بازه زمانی 2011 تا 2020 بوده و همبستگی آنها با متغیرهای «فشردگی ساخت»، «پوشش سبز»، «پوشش آبی» و «آلودگی هوا» ارزیابی شدهاست. روش تحقیق در بررسی ادبیات موضوع، روش مروری ساده بوده و در راستای ارزیابی متغیرها و بررسی رابطه میان جزایر گرمایی با متغیرهای مستقل پژوهش از روش ضریب همبستگی پیرسون، در محیط نرمافزار SPSS استفاده شده و نوع و میزان ارتباط هر عامل با شکلگیری جزایر گرمایی شهر اصفهان شناسایی گردیدهاست. نقشههای جزایر گرمایی، بر مبنای نقشههای دمای سطح زمین (LST) بر اساس تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS، نقشه ساختار سبز بر اساس پراکندگی پوشش گیاهی (NDVI) و نقشه پوشش آبی بر اساس شاخص نرمالشده پراکندگی آبی (NDWI)، بر مبنای تصاویر ماهوارهای Landsat 8 با پردازش در محیط نرمافزار ENVI 5.3 تهیه شدهاست. نتایج نشان میدهد در هنگام شب در محدوده شهر اصفهان در تمامی سناریوها، جزایر گرمایی و در هنگام روز، جزایر سرمایی پدید میآید. اصلیترین عامل تشدیدکننده جزایر گرمایی در شهر اصفهان، فشردگی ساخت (نسبت توده به فضا) است؛ آلودگی هوا نیز ارتباط اندکی با افزایش دمای سطح در هنگام روز و تابش خورشید دارد. آنچه مشهود است، پوشش گیاهی در شهر اصفهان با توجه به شرایط اقلیمی نقش مؤثرتری به نسبت عوامل دیگر در تعدیل جزایر گرمایی شهر دارد.
بازآفرینی و تجدید حیات بافت تاریخی
مریم همتیان دهکردی؛ افسون مهدوی؛ محمدرضا ایروانی
چکیده
بازآفرینی شهری یک زمینه متقاطع از سیاستهای شهری و یک گزینه راهبردی مهم در ارتقای توسعه شهری در سطح جهانی است. بررسی سیر تحول تجارب بازآفرینی شهری و ارزیابی آنها نشان داده است که موفقیت در محدودههای شهری تنها با بهبود کالبدی حاصل نمیشود، بلکه از وجه اجتماعی نیز برخوردار است که بر مبنای آن مردمان ساکن نیز عملاً در فرایند باز آفرینی ...
بیشتر
بازآفرینی شهری یک زمینه متقاطع از سیاستهای شهری و یک گزینه راهبردی مهم در ارتقای توسعه شهری در سطح جهانی است. بررسی سیر تحول تجارب بازآفرینی شهری و ارزیابی آنها نشان داده است که موفقیت در محدودههای شهری تنها با بهبود کالبدی حاصل نمیشود، بلکه از وجه اجتماعی نیز برخوردار است که بر مبنای آن مردمان ساکن نیز عملاً در فرایند باز آفرینی وارد می شوند. مؤلفه های غیرکالبدی همانند ساختار اجتماعی بافت ها، کمیت و کیفیت روابط و مشارکت ساکنان که تا پیشازاین در برابر نگاه صرفاً کالبدی طرحها نادیده انگاشته میشد، میتواند در قالب سرمایههای اجتماعی، ابزار و محرکی برای نوسازی مطلوبتر و مقبولتر ازنظر ساکنان بافت باشد. متأسفانه در ایران بسیاری از رهیافتهای بازآفرینی شهری باهدف ساماندهی مناطق فرسوده بانگرش تکبعدی (کالبدی) و کمتوجهی به نقش مردم در تصمیمگیریها و سایر بیتوجهی به ساختارهای انسانی زمینه فرسودگی بیشتر را فراهم کرده است. در شهر شهرکرد نیز عدم هماهنگی میان سازمانها، متولیان و اجراکنندگان طرحها و نادیده انگاشتن نظر و نیازهای ساکنان و گروههای ذی نفع در تصمیمگیریها، هسته مرکزی شهر رابا طیف وسیعی از انواع مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی روبه رو کرده است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی مؤلفههای مؤثر بر توسعه فرهنگ جامعه محلی، معیارهای تحقق رویکرد بازآفرینی را در محدوده موردمطالعه معرفی و بررسی نماید. بهگونهای که متناسب با زیرساختها و بسترهای شهر بهرهمندی از ظرفیت نهادی بخش فرهنگ محلی، زمینههای رشد اقتصادی،اجتماعی و سیاسی محقق شود. جامعه آماری این پژوهش، مردم ساکن هسته مرکزی شهرکرد و نمونههای انتخابی 16 نفرازاهالی محل هستند که به کمک روش نمونهگیری هدفمند وراهبردگلوله برفی انتخابشدهاند. رویکرد پژوهش انجامشده کیفی و باراهبردمردم نگاری است و به کمک مصاحبههای عمیق ونیمه ساختارمند و کدگذاری مفاهیم، مقولات نهایی بهدستآمده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که برای تحقق موفقیتآمیز رویکرد بازآفرینی شهری، مؤلفههای مؤثر بر توسعه فرهنگ جامعه محلی شامل مؤلفههای معنایی، کالبدی، عملکردی و اجتماعی نقش مهمی در توانمندسازی ساکنان، جلب اعتماد آنان، افزایش تعلقخاطر و بهطورکلی تحققپذیری بازآفرینی شهری در هسته مرکزی شهرکرد دارند.
مدیریت شهری
بهناز امین زاده؛ سید هادی حسینی؛ سیدرضا موسویپور
چکیده
نمای ساختمانها به عنوان یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده سیما و منظر شهر، دارای مؤلفههای هویتی است. در سالهای اخیر، مسئله هویت شهرهای ایران و به خصوص تأثیر نمای ساختمانها بر هویت شهر تهران در کانون توجه مراکز علمی و اجرایی بوده و قوانین، مقررات و دستورالعملهای اجرایی مختلفی برای سامانبخشی به وضعیت نابسامان نمای ساختمانها ...
بیشتر
نمای ساختمانها به عنوان یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده سیما و منظر شهر، دارای مؤلفههای هویتی است. در سالهای اخیر، مسئله هویت شهرهای ایران و به خصوص تأثیر نمای ساختمانها بر هویت شهر تهران در کانون توجه مراکز علمی و اجرایی بوده و قوانین، مقررات و دستورالعملهای اجرایی مختلفی برای سامانبخشی به وضعیت نابسامان نمای ساختمانها وضع شده است. اما همچنان آشفتگی قابل توجهی، به خصوص در نماهای ساختمانهای جدید شهر تهران مشهود است. هدف این پژوهش آسیبشناسی قوانین و مقررات تأثیرگذار بر نمای ساختمانهای جدید از طریق سنجش تطبیقی مؤلفههای اصلی هویتساز نما در ادبیات پژوهشی از یک طرف و قوانین و مقررات (اسناد رسمی) کشور از طرف دیگر و نحوه کارکرد آنهاست تا بدین ترتیب چگونگی و چرایی رسیدن به وضع موجود و دلایل آن تحلیل شود. همچنین به دلیل سنجش میزان اثرگذاری و تحقق مؤلفههای مستخرج از اسناد، محله حکیمیه واقع در منطقه 4 شهرداری تهران که در سالهای اخیر بیشترین آمار صدور پروانه و ساخت و ساز آپارتمانی را به خود اختصاص داده، انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل دادههای اسنادی به روش تحلیل محتوا، تعیین حجم نمونه مطالعاتی بر اساس فرمول کوکران و تحلیل دادههای حاصل از مشاهدات میدانی و مؤلفههای سازنده هویت نمای حدود 300 ساختمان با کمتر از سه سال سن، واقع در محله حکیمیه شهر تهران در خصوص تحقق و یا عدم تحقق مؤلفهها، با استفاده از روشهای آماری و تحلیل متون استخراج شده از مصاحبهها به روش تفسیری نشان میدهد، میزان تحقق الزامات و توصیههای مدنظر اسناد رسمی در زمینه مؤلفههای نمای ساختمانهای نمونه در محله حکیمیه، 58 درصد است و سه عامل 1. ضعف محتوایی و ساختاری اسناد، 2. نبود اختیارات و ضمانت اجرایی کافی و 3. ضعف در نظارت و سیاستهای بازدارنده (به ترتیبِ بیشترین به کمترین اهمیت) سبب عدم تطبیق یا کاهش میزان تحقق مؤلفههای هویتساز نمای ساختمانها از منظر اسناد رسمی بوده است.
برنامه ریزی شهری
علی اکبر سالاری پور؛ زهرا سیف ریحانی؛ نرگس طالب ولی اله
چکیده
همان طور که مؤلفه هایی هستند که از دلبستگی به مکان تأثیر می پذیرند، مؤلفه هایی هم وجود دارند که بر دلبستگی به مکان تأثیر میگذارند. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا عوامل مثبت و منفی تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان را تعیین نماید. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش ترکیبی کیفی_کمی بهره گرفته شده است. همچنین تصاویر گردآوری شده، بر اساس نوع ...
بیشتر
همان طور که مؤلفه هایی هستند که از دلبستگی به مکان تأثیر می پذیرند، مؤلفه هایی هم وجود دارند که بر دلبستگی به مکان تأثیر میگذارند. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا عوامل مثبت و منفی تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان را تعیین نماید. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش ترکیبی کیفی_کمی بهره گرفته شده است. همچنین تصاویر گردآوری شده، بر اساس نوع مکان و مقیاس جغرافیایی دسته بندی شدند. در پژوهش حاضر، 23 عامل مثبت( خاطرات، شباهت، نماد، احساسات مثبت، آرامش، راحتی، امنیت، تعادل شهر و طبیعت، ارتباط با طبیعت، بوی مطلوب، چشایی، لامسه، شنوایی، زیبایی شناختی، هویت منحصر به فرد، پشتیبانی از علایق، موقعیت مکانی، نوع مسکن، رشد شخصی ، حفظ میراث گذشته، حریم خصوصی، قدمت و انسجام اجتماعی) و هفت عامل منفی(آسیب دیدن محیط زیست، رکود اقتصادی، ناکارآمدی مدیریت شهری، تنهایی، ناآگاهی و بی توجهی به جامعه، فراموش شدن فعالیت های فرهنگی و احساسات منفی) تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان شناسایی شد. نتایج حاصل از پژوهش بیان می دارد که عوامل زیبایی شناختی، خاطرات و احساسات مثبت بیشترین تأثیر مثبت را بر دلسبتگی به مکان و ناکارآمدی مدیریت شهری، احساسات منفی و رکود اقتصادی بیشترین تأثیر منفی را بر دلبستگی به مکان میگذارند. فضای تفریحی، خانه، محله، مکان تجاری، فضای شی، کاربری های فرهنگی،آموزشی،اداری و مکان اجتماعی، به ترتیب، بیشترین میزان فراوانی را کسب نمودند. فضای محیطی، رایج ترین نوع مکان بود که شامل مکان هایی مانند خانه چند طبقه، مسیر کنار دریا، بازار و غیره می شود. مدیریت شهری می تواند با مورد توجه قرار دادن عوامل مثبت و منفی، میزان دلبستگی شهروندان به شهر را افزایش دهد.
برنامه ریزی شهری
سحر فهیمی حمیدآباد؛ توحید حاتمی خانقاهی؛ وحید وزیری
چکیده
پیشبینیهای علمی بیانگر افزایش قابل توجه جمعیت سالمندان در سالهای پیشِرو بوده و بر لزوم توجه به نیازهای متنوع و زندگی اجتماعی آنها تأکید میکند. عدم توجه به نیازهای اجتماعی سالمندان، پتانسیل سالمندان را برای مشارکت در جامعه محدود میکند. مطالعات موجود اغلب به نیازهای کالبدی سالمندان پرداخته و در زمینه نیازهای اجتماعی آنها ...
بیشتر
پیشبینیهای علمی بیانگر افزایش قابل توجه جمعیت سالمندان در سالهای پیشِرو بوده و بر لزوم توجه به نیازهای متنوع و زندگی اجتماعی آنها تأکید میکند. عدم توجه به نیازهای اجتماعی سالمندان، پتانسیل سالمندان را برای مشارکت در جامعه محدود میکند. مطالعات موجود اغلب به نیازهای کالبدی سالمندان پرداخته و در زمینه نیازهای اجتماعی آنها (بهویژه در فضاهای عمومی )کمبود مطالعات مشهود است. هدف تحقیق ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر بهزیستی اجتماعی سالمندان در کالبد فضاهای عمومی شهری در نمونه موردی تحقیق بود. این مطالعه از نوع توصیفی _ تحلیلی است که در بوستان مصلی و پیادهراه شیخ صفی در شهر اردبیل طی دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست تعداد 47 عامل کالبدی درپنج شاخص دستهبندی گردید و 50 نفر از متخصصان معماری عوامل کالبدی مؤثر بر بهزیستی اجتماعی را در دو نمونه موردی تحقیق مقایسه نمودند. در مرحله دوم 74 نفر از سالمندان حاضر به پرسشنامه استاندارد بهزیستی اجتماعی Keyes دارای پنج شاخص پاسخ دادند. در نهایت دادههای به دست آمده در نرم افزار26 SPSS آنالیز گردید. در مرحله نخست آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون برای مقایسه عوامل کالبدی بین دو نمونه موردی انجام شد. عوامل کالبدی در پیادهراه شیخ صفی نسبت به بوستان مصلی دارای وضعیت مطلوبتری است و در مرحله دوم آزمون کاکران_ منتل_ هانزل برای به دست آوردن میزان اثرپذیری بهزیستی اجتماعی سالمندان از عوامل کالبدی در نمونههای موردی انجام گردید. طبق نتایج، سالمندان در پیادهراه شیخ صفی از بهزیستی اجتماعی بهتری برخوردارند. یافتهها نشان داد، کیفیت عوامل کالبدی و بهبود این عوامل در فضای باز منجر به تأثیر مثبت در بهزیستی اجتماعی سالمندان میگردد.