.
قابل توجه نویسندگان و پژوهشگران گرامی
مقالات ذیل پس از طی فرایند داوری، جهت انتشار در نشریه پذیرفته شده اند که حسب زمان پذیرش نهایی، قوانین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، سیاست های نشریه و سایر ملاحظات در شمارگان آتی منتشر خواهد شد و هیچ ترتیبی برای انتشار آنها در این بخش لحاظ نشده است.
.
معماری شهری
علی اکبر حیدری؛ ملیحه تقی پور؛ مریم باقری
چکیده
حضورپذیری مردم در فضاهای عمومی یکی از مهمترین عوامل در ایجاد سرزندگی در چنین فضاهایی است. این موضوع به ویژه در بازارها و مراکز تجاری، یکی از مهمترین پارامترهایی است که باعث رونق اقتصادی و در نتیجه پاسخده بودن چنین فضاهایی در سطح شهرها میشود. از همین رو مجموعه عواملی که باعث ارتقا حضورپذیری طیفهای مختلف جامعه در چنین فضاهایی میشود، ...
بیشتر
حضورپذیری مردم در فضاهای عمومی یکی از مهمترین عوامل در ایجاد سرزندگی در چنین فضاهایی است. این موضوع به ویژه در بازارها و مراکز تجاری، یکی از مهمترین پارامترهایی است که باعث رونق اقتصادی و در نتیجه پاسخده بودن چنین فضاهایی در سطح شهرها میشود. از همین رو مجموعه عواملی که باعث ارتقا حضورپذیری طیفهای مختلف جامعه در چنین فضاهایی میشود، در طراحی چنین فضاهایی حائز اهمیت میباشند. از سویی در هر مجموعه معماری، ورودی آن به عنوان نقطه اصلی نفوذپذیری به آن، از اهمیت ویژهای برخوردار است به نحوی که کیفیت ورودی میتواند نشاندهنده شخصیت یک بنا و کارکرد فضایی درون آن باشد. بر همین اساس چنین به نظر میرسد که کیفیت ورودی در یک بنا میتواند تاثیر بسزایی در دعوتکنندگی و تمایل به حضورپذیری در آن فضا داشته باشد. با این توضیح، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که "کیفیت نفوذپذیری به یک بنا" چگونه میتواند باعث "افزایش تمایل به حضورپذیری" افراد در آن فضا شود؟ به منظور بررسی این موضوع، فضایی به عنوان بستر مکانی تحقیق انتخاب شد که اولا تنوع ورودی در آن زیاد باشد و در ثانی، حضورپذیری در آن مسئلهای حیاتی در تداوم کارکرد آن به شمار آید. بر همین اساس مجموعه بازار سنتی شیراز به عنوان نمونه موردی در تحقیق حاضر انتخاب گردید. روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی از روشهای کمی و کیفی است که در بخش کمی با استفاده از مطالعات میدانی و نیز ابزارهای رایانهای همچون نرمافزار Depthmap به تحلیل ساختار کالبدی فضا پرداخته و در بخش کیفی با استناد به مشاهدات میدانی و نیز مصاحبه با استفادهکنندگان از بازار، به تحلیل نتایج بخش کمی و نیز عوامل مؤثر بر این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه مؤلفه دسترسیپذیری، پیوستگی فضایی و کیفیت همجواریها، مهمترین عوامل در ارتقا حضورپذیری در بازار هستند که در این ارتباط امکان رؤیت مجاری ورودی از بافت اطراف، میزان سازگاری و وابستگی میان کاربریهای موجود در راستههای منتهی به ورودیها، میزان تراکم و تنوع این کاربریها و در نهایت ویژگیهای هندسی و فضایی ورودیهای بازار بهعنوان مهمترین عوامل مرتبط با کیفیت نفوذپذیری ورودیها است که بر میزان حضور پذیری افراد در بازار تأثیرگذار هستند.
مریم شعبانی؛ محمود شارع پور
چکیده
خیابانها محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیتهای شهری به یکدیگرند. یان گِل این بحث را مطرح میکند که فعالیتهای موجود در فضای عمومی بهطور خاص در درک این فضا مهم هستند. مطابق با نظر گِل، فعالیت مردم در فضاهای عمومی را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد: نخست، فعالیتهای ضروری: صرفاً تا حدودی تحت تأثیر کیفیت کالبدی محیط قرار میگیرند، ...
بیشتر
خیابانها محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیتهای شهری به یکدیگرند. یان گِل این بحث را مطرح میکند که فعالیتهای موجود در فضای عمومی بهطور خاص در درک این فضا مهم هستند. مطابق با نظر گِل، فعالیت مردم در فضاهای عمومی را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد: نخست، فعالیتهای ضروری: صرفاً تا حدودی تحت تأثیر کیفیت کالبدی محیط قرار میگیرند، زیرا انجام دادن آنها برای ادامه زندگی ضروری است. دوم، فعالیتهای اختیاری: تنها در شرایط بهینه روی میدهند، ازاینرو ابزار سنجش مستقیم کیفیت فضای عمومی بهحساب میآیند. این فعالیتها ضمناً درک کاربران از فضا را تحت تأثیر قرار میدهند. سوم،فعالیتهای اجتماعی: تقریباً در تمام موارد از فعالیتهای پیوندیافته با دودسته دیگر ناشی میشوند. پژوهش حاضر سعی دارد به بسط نظری مفاهیم کلیدی یان گل در بستر مطالعات شهر ایرانی کمک نماید. روش پژوهش، ترکیبی- اکتشافی متوالی است. در مرحله اول (بخش کیفی) از تحلیل مشاهدهای و برای تحلیل دادههای آن از تحلیل تماتیک استفادهشده و مرحله دوم (بخش کمی) به روش پیمایشی انجامگرفته است. در بخش کیفی 5 خیابان شهر تهران با استفاده از نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند و در بخش کمی با استفاده از نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم و تصادفی ساده تعداد (302 نفر) بهعنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. جمعیت تحقیق کلیه شهروندان شهر تهران با ضابطه سنی 15 سال و بالاتر میباشند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS23 و PLS3 استفادهشده است. یافتهها بیانگر وقوع بیشتر فعالیتهای ضروری نسبت به فعالیتهای انتخابی است که کیفیت منظر خیابانهای شهر تهران را در هالهای از ابهام قرا میدهد و بهنوعی دلالت بر این مسئله دارد که خیابانهای شهر تهران شرایط مساعد برای وقوع فعالیتهای اجتماعی را ندارند؛ این مهم همان شرایط نامساعدی است که یان گل بدان اشاره نموده است. همچنین از نتایج قابلتوجه دیگر در این زمینه، بحث وقوع فعالیتهای انتخابی در میان ساکنین شمال تهران و وقوع فعالیتهای ضروری در میان ساکنین جنوب تهران است که دلالت مبرهن بر نوعی تمرکزگرایی در کیفیت منظر خیابانهای مناطق شمالی کلانشهر تهران دارد.
اسکان غیر رسمی
زهرا اسکندری دورباطی؛ مهرداد جواهری پور؛ فرح ترکمان
چکیده
هدف این مقاله ادراک پویایی گروه های اجتماعی- معیشتی در سکونتگاههای غیررسمی در پیوند متقابل با فضای اجتماعی- کالبدی آنها است. در پژوهشهای انجام شده در باره این محدودهها رویکرد آسیبشناسی اجتماعی و روشهای پیمایشی- کمی غلبه دارد، از این رو آگاهی از توانها و چگونگی عاملیت ساکنان در مواجهه با موانع ساختاری اندک است. در ...
بیشتر
هدف این مقاله ادراک پویایی گروه های اجتماعی- معیشتی در سکونتگاههای غیررسمی در پیوند متقابل با فضای اجتماعی- کالبدی آنها است. در پژوهشهای انجام شده در باره این محدودهها رویکرد آسیبشناسی اجتماعی و روشهای پیمایشی- کمی غلبه دارد، از این رو آگاهی از توانها و چگونگی عاملیت ساکنان در مواجهه با موانع ساختاری اندک است. در طی چهار دهه گذشته، این گروههای اجتماعی پس از مهاجرت به این سکونتگاهها، به سامان دادن زندگی روزمره خود پرداخته و فضای محروم از امکانات اولیه را به فرصتی برای ارتباط با بازار و ارتقای معیشت خود تبدیل کردهاند. محدوده مکانی این پژوهش هسته مرکزی نسیمشهر است که در سال 1375 با نام شهر اکبرآباد در سرشماری ثبت شده است. این شهر که با دسترسی مناسب در 15 کیلومتری غرب کلانشهر تهران قرار دارد، به دلیل متوسط نرخ رشد جمعیت بیش از41 درصد در 1375-1355 و داشتن پیشینه مطالعاتی در مقایسه با 11 سکونتگاه غیررسمی در منطقه شهری تهران برای مورد پژوهی انتخاب شد.این بررسی با رویکرد نظری پدیدارشناسی و طرحریزی تجربی مبتنی بر تلفیقی از روشهای کیفی شامل مشاهده، مصاحبههای عمیق و بررسیهای اسنادی، انجام شده است. دادههای ثانویه برای تدقیق بررسیهای انجام شده، شامل عکسهای هوایی از مراحل گسترش اکبرآباد و فضاهای شهری مردم ساخت طی سالهای 1356 تا 1381، مصاحبه با مطلعین کلیدی در باره تاریخ مالکیت و آمار سرشماری کارگاههای سال 1381 مرکز آمار ایران و 1400 اتاق اصناف شهرستان بهارستان است.یافتهها نشان میدهد که گروههای معیشتی بازارهای متمایز و مستقلی را در ارتباط با فضای اجتماعی- کالبدی اکبرآباد شکل دادهاند. از جمله این بازارها تولید و دوزندگی لباس مرتبط با صنعت پوشاک است که از ابتدای دهه 1370 از تفکیک واحدهای مسکونی در اطراف معابر و استفاده از فضای سرپناه شکل گرفت. در سال 1400 حدود 5800 نفر در 800 کارگاه رسمی ثبت شده و در حال ثبت فعالند که با احتساب بخش غیررسمی نزدیک به 15000 تا 18000 نفر را در بر میگیرد. درک پدیده فضا در نسیمشهر(اکبرآباد) بدون شناخت ساز و کار معیشت امکانپذیر نیست. پویاییاجتماعی نسیمشهر(اکبرآباد) حاصل در هم تنیدگی و ارتباط متقابل گروههای اجتماعی-معیشتی ساکن با فضای منعطف غیررسمی در اکبرآباد است. این ارتباط، و تعامل با بازار تهران امید دستیابی گروه اجتماعی-معیشتی تولید لباس را به پایداری درونگروهی تقویت کرده است.واژگان کلیدی: اسکان غیررسمی، گروههای اجتماعی- معیشتی، پویایی اجتماعی، روستای اکبرآباد، نسیمشهر، تجربه زیسته، فضای اجتماعی – کالبدی
مدیریت شهری
داود جمینی؛ علی شمس الدینی؛ علیرضا جمشیدی
چکیده
مشارکت شهروندان در امور مختلف فضاهای شهری یکی از مهمترین ارکان دستیابی به توسعه پایدار شهری بوده و رسیدن به سطح قابل قبولی از آن، از مهمترین دغدغههای سیاستگذاران و برنامهریزان شهری است. در راستای نیل به توسعه پایدار شهر ایلام، به-عنوان یکی از شهرهای مرزی ایران، بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری از اهمیت و جایگاه ...
بیشتر
مشارکت شهروندان در امور مختلف فضاهای شهری یکی از مهمترین ارکان دستیابی به توسعه پایدار شهری بوده و رسیدن به سطح قابل قبولی از آن، از مهمترین دغدغههای سیاستگذاران و برنامهریزان شهری است. در راستای نیل به توسعه پایدار شهر ایلام، به-عنوان یکی از شهرهای مرزی ایران، بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. لذا، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و شناسایی تعیینکنندههای آن در شهر ایلام است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 194030 نفر از شهروندان ایلامی بوده که از میان آنها، با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامهی محقق ساختهای است که روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و سازهای و پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل دادهها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. نتایج اولیه ارزیابی مدل مورد مطالعه در این پژوهش نشان داد، مدل از شاخصهای برازندگی قابل قبولی برخوردار میباشد. نتایج آزمون بررسی میانگین نشان داد، سطح مشارکت شهروندان در محدوده مورد مطالعه با میانگین 62/2، پایینتر از حد متوسط قرار دارد. همچنین، مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد، متغیرهای کیفیت زندگی (35/0= γ، 22/9 = t)، رضایت از عملکرد مدیران شهری (05/0= γ، 62/2 = t)، سرمایه اجتماعی (075/0-= γ، 44/2 = t)، رضایت شغلی (131/0= γ، 59/3 = t)، حکمروایی خوب شهری (372/0= γ، 81/11 = t) و تعلق مکانی (163/0= γ، 47/5 = t) تبیین کنندهی 8/75 درصد از تغییرات واریانس مشارکت شهروندان در مدیریت شهری هستند.
پایداری شهری
امیرحسین پورجوهری
چکیده
امروزه موضوع مدیریت تقاضای تخریب و ساخت به عنوان چالشی برای چگونگی حفاظت از ساختمان های بادوامی که همچنان قابل استفاده برای زندگی و فعالیت هستند، تبدیل گردیده است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که بر بهره وری شهری موثر است. بهره وری شهری؛ مفهومی کلی است که شهر و تمامی کارکردهایش را در برمی گیرد. ساختمان از جمله عناصر کلیدی در ساختار ...
بیشتر
امروزه موضوع مدیریت تقاضای تخریب و ساخت به عنوان چالشی برای چگونگی حفاظت از ساختمان های بادوامی که همچنان قابل استفاده برای زندگی و فعالیت هستند، تبدیل گردیده است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که بر بهره وری شهری موثر است. بهره وری شهری؛ مفهومی کلی است که شهر و تمامی کارکردهایش را در برمی گیرد. ساختمان از جمله عناصر کلیدی در ساختار اقتصادی و هم چنین فضایی شهرها است و نقش تعیین کنندهای در مدیریت و توسعه شهری دارد و بهرهوری آن ها در مفهوم مدیریت تقاضای تخریب و نوسازی به معنای بهره برداری از تمام ظرفیت های سازه ای و کالبدی آن ها تعریف می شود. ساختمان همواره یکی از اولویت های سرمایه گذاری در شهر تهران بوده است. این در حالی است که الگوهای مدیریتی و نظام حقوقی حاکم، فاقد ضوابطی جهت مدیریت تخریب و ساخت می باشد. این مهم از آنجایی نشات می گیرد که فواید سریع الوصول حاصل از تخریب و نوسازی، هزینه های بلندمدت ناشی از آن را پنهان نموده است. براین اساس، در این پژوهش با اتکا بر چند پیش فرض و بهره گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای، 4526 نمونه در سطح مناطق شهر تهران انتخاب و تحلیل روند تغییرات آن را با توجه به مبانی حقوقی و اقتصادی کلان، مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می دهد که غلبه ی ارزش زمین بر ساختمان، اصلیترین محرک تخریب و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران می باشد. به گونه ای که مناطق برخوردار از بافت فرسوده، لزوماً سهم بیش تری از صدور پروانه تخریب و نوسازی نداشته اند. همچنین دوام و سن ساختمان، مانعی از سوی ضوابط حقوقی مدیریت شهری به منظور جلوگیری از تخریب ایجاد نمی کند. این در حالی است که تخریب ساختمان های واجد ظرفیت نگهداشت الزاما برای مدیریت شهری منفعتی ایجاد نمی کند. لذا؛ ایجاد تغییر در تعاریف و ضوابط در ایجاد ارزش افزوده و افزایش تمایل به نگهداشت ساختمان از سوی مالک ضروری است.
برنامه ریزی منطقه ای
فردیس سالاریان؛ مهین نسترن؛ هاشم داداش پور
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی به تفکیک زیرسیستمهای برنامهریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکلگیری پراکندهرویی و دستیابی به شرایط زمینهای، علّی و تداوم آن در شهر- منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی- تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای- اسنادی و پیمایشی است. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی به تفکیک زیرسیستمهای برنامهریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکلگیری پراکندهرویی و دستیابی به شرایط زمینهای، علّی و تداوم آن در شهر- منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی- تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای- اسنادی و پیمایشی است. در بخش اول پرسشنامهای از متغیرهای موثر بر شکلگیری پراکندهرویی که مستخرج از مطالعات داخلی و خارجی هستند با نمونهگیری هدفمنددر اختیار کارشناسان قرار گرفته و سپس با استفاده از روش دلفی فازی به تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش دوم با استفاده از مصاحبه ساختارمند از متخصصین در دستگاه نظریه زمینهای و با استفاده از نرم افزار Max qda به بررسی، تحلیل و کدگذاری مصاحبهها پرداخته شده است. برای بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی 38 متغیر در 6 عامل به صورت پرسشنامه در اختیار 25 نفر از متخصصین که براساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، قرار داده شد. در راستای تحلیل پیامدهای پراکندهرویی؛ با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 34 نفر از مشارکت کنندگان در محدوده مطالعاتی به بررسی پیامدهای فضایی پراکندهرویی در شهر- منطقه مورد مطالعه پرداخته شده و 249 کد اولیه و 28 کد کانونی تعیین گردید. بیشترین علل شکلگیری پراکندهرویی در محدوده مطالعاتی شامل سرانه درآمد خانوار، سوداگری زمین و مسکن، قیمت زمین است. در تحلیل پیامدهای پراکندهرویی؛ شرایط زمینهای توسعه و تغییر ساختار اقتصادی، شرایط علی ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت، شرایط تداوم شامل تحول اجتماع بومی و تخریب ساختار طبیعی و پیامد تغییر ساختار کالبدی و فضایی منطقه تبیین شد.
منظر شهری
هاجر اسدپور؛ محمود قلعه نویی؛ آرمین بهرامیان
چکیده
باوجود گذشت سالیان طولانی از ورود مفهوم منظر به ادبیات معماری و شهرسازی ایران، هنوز از جانب نظریهپردازان و پژوهشگران توافق معنایی بر سر مفهوم آن وجود ندارد. بااینحال میتوان گفت که منظر شهری واجد جنبه عینی شهر است که کاربران شهری با آن مواجه میشوند و آن را تجربه میکنند و بازنماییهای شکلگرفته در ذهن که حاصل تجربه محیط است ...
بیشتر
باوجود گذشت سالیان طولانی از ورود مفهوم منظر به ادبیات معماری و شهرسازی ایران، هنوز از جانب نظریهپردازان و پژوهشگران توافق معنایی بر سر مفهوم آن وجود ندارد. بااینحال میتوان گفت که منظر شهری واجد جنبه عینی شهر است که کاربران شهری با آن مواجه میشوند و آن را تجربه میکنند و بازنماییهای شکلگرفته در ذهن که حاصل تجربه محیط است به جنبه ذهنی منظر اشاره دارد. بطور کلی منظر شهری از تعامل عینیت و ذهنیت شکل میگیرد. برای پژوهش در حوزه منظر شهری مانند هر مفهوم دیگری روشها و فرآیندهایی مطرح است. بااینحال مدلی جامع از روند پژوهش در منظر شهری موضوعی است که کمتر بدان پرداخته شده و ضرورت پژوهش حاضر را مطرح میکند. پیاز پژوهش بهعنوان راهنمای طراحی پژوهش ابزاری است که به سازماندهی تحقیق و توسعه طرح تحقیق به دنبال لایههای خود بهصورت مرحلهبهمرحله کمک میکند. از آنجائیکه پیاز پژوهش ارائهشده توسط ساندِرز و همکارانش همه روشها / رویکردهای تحقیق در منظر شهری را در برنمیگیرد. این مقاله باهدف ایجاد تغییراتی در آن سعی در تدوین مدل پیاز پژوهش منظر شهری دارد. ازاینرو پس از انجام مرور سیستماتیک در مقالات منتشرشده در این حوزه، با بکار گرفتن روش کیفی و تحلیل محتوا فرآیند پژوهش پیش برده شده است و ساختار و محتوای مقالات حوزه منظر شهری مورد بررسی قرار گرفتند. در انتها نتایج نشان داد که مدل پیاز پژوهش منظر شهری دارای هفت لایه به شرح زیر است: فلسفه (دولایه اول)، رویکرد، انتخاب روششناختی و فرآیند انجام، راهبرد، افق زمانی، تکنیکها و رویهها. با بکارگیری این مدل میتوان مسیر پژوهش را متناسب با پرسش مطرحشده و مسأله پژوهش مشخصتر و هدفمندتر پیش برد.
اسکان غیر رسمی
مجتبی آراسته؛ محمدحسین پورحسن زاده؛ مریم بقایی
چکیده
آسیبهای ناشی از بحران جهانی بیماری کرونا، شهرها و مدیریت شهری را با وضعیت دشواری روبهرو کرده است. درجه و شدت این آسیب ها در اسکانهای غیررسمی و زاغه ها به دلیل خصوصیات و ویژگیهای کمی و کیفی پایین این مناطق، بیشتر میباشد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش سازمانهای مردم نهاد در ارتقاء تابآوری سکونتگاههای غیررسمی شهر ارومیه ...
بیشتر
آسیبهای ناشی از بحران جهانی بیماری کرونا، شهرها و مدیریت شهری را با وضعیت دشواری روبهرو کرده است. درجه و شدت این آسیب ها در اسکانهای غیررسمی و زاغه ها به دلیل خصوصیات و ویژگیهای کمی و کیفی پایین این مناطق، بیشتر میباشد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش سازمانهای مردم نهاد در ارتقاء تابآوری سکونتگاههای غیررسمی شهر ارومیه در برابر پاندمی کووید- 19 میباشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی با رویکرد کمّی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سازمانهای مردم نهاد فعال در شهر ارومیه با زمینه فعالیتی مقابله با کووید-19 بوده است. شیوه نمونهگیری تحقیق نیز به صورت تصادفی ساده و به روش قرعهکشی میباشد. دادهها و اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش، با استفاده از آمار توصیفی میانگین و آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف و فریدمن در نرمافزار Spss تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج نشان میدهد که میزان نقش و فعالیت سازمانهای مردم نهاد جهت ارتقاء تاب آوری سکونتگاههای غیررسمی شهر ارومیه در برابر کووید-19 در مولفه اجتماعی-فرهنگی با میانگین 66/3 متوسط رو به بالا، در مولفه اقتصادی-معیشتی با میانگین 95/2 متوسط رو به پایین و در مولفه کالبدی - محیطی با میانگین 11/3 در حد متوسط بوده است. بدین منظور پیشنهاد میشود که با توجه به تاثیری که بیماری فراگیر کووید-19 بر اقتصاد و گسست سرمایه اجتماعی شهروندان ساکن در سکونتگاههای غیررسمی میگذراد، سازمانهای مردمنهاد تمرکز خود را بر روی جذب حمایتهای اقتصادی و اجتماعی بخشهای دولتی، عمومی و خصوصی قرار دهند. همچنین لازم است توجه ویژه ای به ارائه مشوقها و بسته های حمایت مالی برای حفاظت از سلامت و امنیت اقتصادی و اجتماعی مردم ساکن در این سکونتگاهها شود.
منظر شهری
آیدا ارجمندتبار؛ راحله رستمی
چکیده
سنجش و ارزیابی ماتریکس ترجیحات بصری برگرفته از نظریۀ کاپلانها در مناظر طبیعی و غیرشهری نشانداده مناظری برای مردم ارجح هستند که نیازهای مخاطبین را در چهار کیفیت ادراکی همچون انسجام، پیچیدگی، خوانایی و رازگونگی برآوردهسازند. اما این نظریه در مناظر شهری بهطور مؤثری مورد بررسی قرار نگرفتهاست. با توجه به تثبیت این نظریه در مناظری ...
بیشتر
سنجش و ارزیابی ماتریکس ترجیحات بصری برگرفته از نظریۀ کاپلانها در مناظر طبیعی و غیرشهری نشانداده مناظری برای مردم ارجح هستند که نیازهای مخاطبین را در چهار کیفیت ادراکی همچون انسجام، پیچیدگی، خوانایی و رازگونگی برآوردهسازند. اما این نظریه در مناظر شهری بهطور مؤثری مورد بررسی قرار نگرفتهاست. با توجه به تثبیت این نظریه در مناظری همچون مرغزارها، جنگلها و چمنزارها، و از طرف دیگر وجود تراکمهای ساختمانی در مناظر شهری و عاریبودن آنها از پوشش گیاهی مناسب، و همچنین اهمیّت مناظر خیابانهای مسکونی بواسطۀ در معرض دید قرارداشتن هر روزه برای شهروندان، این تحقیق برآن شد تا با تأکید بر میزان شاخص سبزینگی به معنای سبزینگی قابل رؤیت برای شهروندان و قِرابت آن با مناظر طبیعی از آن قِسم، ماتریکس ترجیحات بصری را در چنان مناظر شهری مورد ارزیابی قرار دهد. جهت آزمون این نظریه، تصاویر مناظر خیابانی مسکونی متعلق به پرتراکمترین محلّه مسکونی شهر ساری (ناحیه بخش هشت) معیار قیاس برای قضاوت عموم گشت و نظرات مخاطبین بواسطه پرسشنامههای ساختار-یافته در یک رویکرد کمّی گردآوریشد. در روش تحقیقی از نوع توصیفی- همبستگی، تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده بواسطه نرمافزار آماری spss نشان داد که ماتریکس ترجیحات بصری با وجود افزایش شاخص سبزینگی در مناظر شهری همانند مناظر طبیعی موثر واقعنشده و چهار متغیّر این ماتریکس بر ترجیح بصری نهایی عموم بهطور معناداری موثر نبودهاند، هرچند آن ترجیح نهایی با افزایش شاخص سبزینگی بهطور مستقل ارتباط نشان داده و افزایش یافتهاست. همچنین نتایج نشان داد عوامل ساختاری مناظر معابر مسکونی همچون عرض معابر بر نحوۀ اثرگذاری چهار متغیّر این ماتریکس بر ترجیح بصری نهایی مؤثر بوده، بهگونه ای که معابر با عرض کمتر بهطور مشخّص تابع قویتری از ماتریکس کاپلانها هستند.
برنامه ریزی بافت فرسوده شهری
علی شجاعیان؛ عامر نیک پور؛ ناصر علیقلی زاده فیروز جایی؛ محمد سلیمانی
چکیده
توسعه میان افزا که بخش اساسی انگاره رشد هوشمند شهری است، راهکاری عملی برای جلوگیری از گسترش کالبدی شهر در زمین های خالی و متروکه داخل مناطق شهری است که می تواند به احیا و تجدید حیات شهری کمک نماید . زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی پدیدار شود، می توان گفت که درون شهر، فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآمد و فرسوده ...
بیشتر
توسعه میان افزا که بخش اساسی انگاره رشد هوشمند شهری است، راهکاری عملی برای جلوگیری از گسترش کالبدی شهر در زمین های خالی و متروکه داخل مناطق شهری است که می تواند به احیا و تجدید حیات شهری کمک نماید . زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی پدیدار شود، می توان گفت که درون شهر، فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآمد و فرسوده شکل می گیرد، از این روست که توجه و برنامه ریزی جهت استفاده از این فضاها اهمیت پیدا می کند. در واقع رشد هوشمند شهری یکی از راهکارهای اساسی در پاسخ به پراکنده رویی است؛ بنابراین توجه به اصول توسعه میان افزا در محدوده های دارای ظرفیت شهر مانند: بافت های فرسوده، مخروبه ها، اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری می تواند به عنوان یکی از راهبرد های اساسی برای دستیابی به رشد هوشمند شهری کمک نماید. هدف پژوهش حاضر نیز شناسایی محدوده های با قابلیت توسعه درونزا با تاکید بر شاخصهای قابل دست یابی از داده های دورسنجی شامل بخش های فرسوده و زمین های بایر در محدوده قانونی شهر اهواز است. برای این منظور پس از تهیه و استانداردسازی تصاویر لندست و IRS، با استفاده از مدلهای WS و MLC به طبقه بندی و استخراج بافت های مورد نظر پرداخته و سپس در GIS با ترکیب خروجیهای پیشین، نقشه کلاسهبندی مناطق قابل پیشنهاد توسعه میانافزا ارایه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که از مساحت 18650 هکتاری محدوده قانونی شهر اهواز، بیش از 6726 هکتار (شامل مناطق شناسایی شده بایر و بافت فرسوده) قابلیت توسعه میانافزا را دارا میباشند. این مقدار 36.2 درصد از مساحت شهر را شامل میشود.
طراحی شهری
یاسمن قادری؛ سید مهدی خاتمی
چکیده
چکیدهبیان مسئله: حواس پنجگانه بعنوان دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته میشود، از اینرو درک فضاهای شهری از طریق کانالهای حسی مختلف، مانند: بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت میگیرد. دریافتهای ناشیاز محرکهای حسی، با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، به نظر میرسد که ...
بیشتر
چکیدهبیان مسئله: حواس پنجگانه بعنوان دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته میشود، از اینرو درک فضاهای شهری از طریق کانالهای حسی مختلف، مانند: بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت میگیرد. دریافتهای ناشیاز محرکهای حسی، با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، به نظر میرسد که امروزه کمتر مورد توجه طراحان شهری و معماران منظر قرار گرفتهاست؛ در حالی که یکی از راههای ارتقاء کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور بکارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، حس تعلق به محیط، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کمتوان از نظر ادراک و حواس مانند: افراد نابینا، ناشنوا و معلول، میباشد.هدف: پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضا و نقشی که این ادراک میتواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از طریق شناسایی و رتبهبندی دریافتهای حسی گوناگون در فضاهای تجاری میپردازد. از همین روی محدوده بازار بزرگ تهران و مرکز خرید باملند جهت مقایسه تطبیقی سطح کیفی مؤلفههای غنای حسی دو فضای شهری تجاری مدرن و سنتی انتخاب شدهاند، تا به این مهم پرداختهشود که توجه به کیفیت غنای حسی در طراحی فضاهای تجاری از گذشته تا به امروز دستخوش چه تغییراتی شدهاست؟ روش پژوهش: در راستای دستیابی به هدف پژوهش در بخش مبانی نظری و پیشینه تحقیق از روش کتابخانهای و در بخش مطالعات میدانی، از دو روش «حس گردی » و «یادداشتبرداری حسی » استفاده شدهاست. نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که به طور کلی سطح کیفی مؤلفههای غنای حسی در بازار بزرگ تهران بیشتر از مرکز خرید باملند بوده و در هر دو نمونه، حس بینایی بیشترین تحریک حسی و حس چشایی، کمترین میزان تحریک را داشته است. از طرفی امتیاز مربوط به تحریک حس بینایی در مرکز خرید باملند بیشتر از بازار بزرگ تهران بوده که این امر خود گویای توجه بیشتر به بعد بصری محیط در طراحیهای امروزین فضاهای تجاری میباشد.
جامعه شناسی شهری
پرستو محمدیان محمدیان؛ نسیبه زنجری؛ یدالله ابوالفتحی ممتاز؛ احمد دلبری
چکیده
چکیده:مقدمه:رضایت از محل سکونت یکی از عواملی است که تاثیر زیادی بر سلامت، عملکرد، بهزیستن و نهایتا کیفیت زندگی افراد سالمند می گذارد. اما در ایران مطالعات کافی در حوزه محیط و سالمندی وجود ندارد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان رضایت از محل سکونت و عوامل مرتبط با آن در سالمندان شهر سنندج می باشد.روش کار:مطالعه حاضر به روش مقطعی و ...
بیشتر
چکیده:مقدمه:رضایت از محل سکونت یکی از عواملی است که تاثیر زیادی بر سلامت، عملکرد، بهزیستن و نهایتا کیفیت زندگی افراد سالمند می گذارد. اما در ایران مطالعات کافی در حوزه محیط و سالمندی وجود ندارد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان رضایت از محل سکونت و عوامل مرتبط با آن در سالمندان شهر سنندج می باشد.روش کار:مطالعه حاضر به روش مقطعی و از نوع توصیفی-تحلیلی است که بر روی 280 سالمندان شهر سنندج در سال 1400 انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه سالمندان 60 ساله و بالاتر ساکن شهر سنندج بودند. در این مطالعه از روش نمونه گیری چند مرحله ای- خوشه ای استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت از محل سکونت توسط پرسشگر جمع آوری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه24 استفاده شد.یافته ها:میانگین سنی سالمندان در پژوهش حاضر (68.34±7.26) بود و 55% مشارکت کنندگان را مردان تشکیل می دادند. میانگین رضایت از محل سکونت در این مطالعه 3.65±0.54))بود که کمترین میانگین نمره مربوط به بعد کیفیت محیط پیرامون(3.51±0.90) و بیشترین میانگین مربوط به بعد تسهیلات و امکانات(3.85±0.78) بود. طبق نتایج تحلیل دو متغیره بین جنس(t=2.47,p=0.01)، وضعیت تاهل(t=4.52, p<0.001)، سطح تحصیلات(f=22.62,p<0.001)، وضعیت اشتغال(f=10.96,p<0.001)، وضعیت اقتصادی(f=60.81,p<0.001)، طول مدت اقامت درمحله(r=-0.29,p<0.001)، بهزیستن عمومی(r=0.60,p<0.001)، بهزیستن اقتصادی(f=60.10,p<0.001) و وضعیت سلامت خودادراک(f=32.58,p<0.001) با رضایت از محل سکونت ارتباط معناداری یافت شد. بر اساس مدل رگرسیون چند خطی با کنترل اثر همزمان متغیرهای پیش بینی کننده،سالمندان مشارکت کننده ای که بهزیستن عمومی، بهزیستن اقتصادی و وضعیت سلامت بهتری داشتند، رضایت از محل سکونت بیشتری داشتند. همچنین سالمندانی که در منزل آپارتمانی زندگی می کردند، نسبت به سالمندانی که در منزل ویلایی زندگی می کردند، رضایت از محل سکونت بیشتری داشتند. در کل مدل رگرسیونی 59 درصد از تغییرات رضایت مسکونی سالمندان مورد بررسی را تبیین کرده است.نتیجه گیری:نتایج این پژوهش نشان داد که رضایت از محل سکونت سالمندان در حد متوسط می باشد. نتایج مطالعه می تواند به سیاست گذاران در حوزه مسکن و شهرسازی کمک کند تا برنامه ریزی به میزان رضایت سالمندان و وضعیت سلامت و بهزیستن آنان توجه نمایند.
پایداری شهری
علی ریاحی دهکردی؛ مهدی منتظرالحجه.
چکیده
محلات در همهگیری ویروس کرونا می توانند با بالا بردن کیفیت زندگی ساکنین نقش مهمی در مقابله با ویروس داشته باشند. از میان ابعاد موثر بر کیفیت زندگی در محلات، بعد کالبد به دلیل دخیل بودن در ساماندهی محیط و پاسخگویی به نیازهای ساکنین بهمنظور خود کفایی محلات ، جلوگیری از رفت و آمد به داخل شهرها و کاهش تراکم جمعیتی در مراکز شهری در جهت ...
بیشتر
محلات در همهگیری ویروس کرونا می توانند با بالا بردن کیفیت زندگی ساکنین نقش مهمی در مقابله با ویروس داشته باشند. از میان ابعاد موثر بر کیفیت زندگی در محلات، بعد کالبد به دلیل دخیل بودن در ساماندهی محیط و پاسخگویی به نیازهای ساکنین بهمنظور خود کفایی محلات ، جلوگیری از رفت و آمد به داخل شهرها و کاهش تراکم جمعیتی در مراکز شهری در جهت قطع زنجیره انتقال ویروس تاثیرشگرفی دارد. از همین رو پژوهش حاضر سعی دارد به مقایسه کیفیت کالبدی زندگی ساکنین محلاتِ معاصر سه مقیاس کلان شهری، شهرهای میانی و شهر کوچک در ایران بپردازد. روش پژوهش مقاله علی- قیاسی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و پرسشنامه اینرنتی استفاده شده است. حجم جامعه آماری بر اساس فرمول دوم کوکران که به دلیل نامشخص بودن جمعیت 90 عدد نمونه رامطرح میکند، مشخص گردید. اما برای بالا بردن اعتبار پژوهش 300 پرسشنامه با شیوه نمونهگیری طبقه بندی شده توزیع گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون کروسکال- والیس و تحلیل واریانس یک طرفه بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین شش دسته عوامل کالبدی، در کلان شهرها طبق میانگین نظرات، سلامت روانی(29/170)، طراحی محیطی(28/159)، نورپردازی(19/178) و سکونتی(01/188) ، در شهرهای میانی بهداشت محیطی (55/171) و در شهر های کوچک دسترسی (48/159) اولویت داشته اند. علاوه بر این دسته های بهداشت محیطی، نورپردازی، دسترسی،طراحی محیطی و سکونتی تفاوت چشمگیری بین سه گروه شهری ندارند و فقط دسته سلامت روانی با آماره خی دو (163/14) و سطح معناداری 001/ در بین سه مقیاس شهری دارای تفاوت معناداری است.
پایداری شهری
علی اسدی؛ سعید صالحی مرزیجرانی؛ حسن سجادزاده؛ حسین کلانتری خلیل آباد
چکیده
امروزه موضوع تحرک سکونتی در نواحی مختلف شهر، به دلیل رابطه اجتنابناپذیر علت و معلولی بین جابهجایی مسکونی و ساختار اجتماعی فضایی آن، به ویژه در تحلیل جغرافیای اجتماعی شهرها، مورد توجه قرار گرفته است. اما علیرغم تاثیر بسزای حرکتهای سکونتی بر ساختار اجتماعی فضایی شهر، به موضوع جابه جایی، توجه کمتری شده است.، بررسی چرایی و چگونگی ...
بیشتر
امروزه موضوع تحرک سکونتی در نواحی مختلف شهر، به دلیل رابطه اجتنابناپذیر علت و معلولی بین جابهجایی مسکونی و ساختار اجتماعی فضایی آن، به ویژه در تحلیل جغرافیای اجتماعی شهرها، مورد توجه قرار گرفته است. اما علیرغم تاثیر بسزای حرکتهای سکونتی بر ساختار اجتماعی فضایی شهر، به موضوع جابه جایی، توجه کمتری شده است.، بررسی چرایی و چگونگی جابهجایی سکونتی، برای دستیابی به قانونمندیهای حاکم بر آن، از ضرورت و اهمیت خاصی بر خوردار است و کشف عوامل موثر بر بی ثباتی سکونتی و تمایل به جابه جایی به ویژه در کیفیت محیط مجتمع های مسکونی در شهر اراک توسط ساکنین از اهمیت خاصی برخوردار است و این سوال پیش می آید که چه عواملی در بی ثباتی و جابه جایی سکونتی در مجتمع های مسکونی از نظر ساکنین موثر هستند؟ در این رساله با استفاده از روش زمینه ای و مصاحبه کیفی با ساکنین از طریق انتخاب تصادفی خوشه ای به بررسی مساله پرداخته شد و نتایج نشان داد کیفیت خوب ساختمانی و سطح فرهنگی و همگونی اولویت های اول و دوم ساکنین در ثبات سکونتی بودند. اما نکته مهم میزان بالای اشاره به آرامش و امنیت، سطح دسترسی مناسب، مدیریت خوب و عدم توانایی اقتصادی به جابجایی است که از دلایل مهم پاسخگویان بوده است. از موارد دیگر اشاره شده می توان به محلیت خوب آپارتمان و مجتمع اشاره داشت.همچنین مصاحبه با ساکنین مجتمع های مسکونی نشان داد بیش از همه دستیابی به آپارتمان با مساحت بالاتر برای جابجایی ساکنین اهمیت دارد. شرایط علی بیشترین تاثیر را در وهله اول و در وهله دوم شرایط مداخله گر و راهبردی در ثبات سکونتی تاثیر گذار هستند و عوامل ایجاد ثبات سکونتی با عوامل ایجاد میل و گرایش به جابه جایی متفاوت است و دلیل آن است که عوامل ایجاد ثبات سکونتی بر اساس واقعیات و نیازها بیان شده است ولی عوامل گرایش به جابه جایی بر اساس آرزوها، ایده آل ها و آرمانی و ذهنی و انتظارات بیان شده است و هر چه فاصله بین این دو ( درخواستهای واقعی و آرزوها ) بیشتر شود میل به جابه جایی بیشتر می شود.
معماری شهری
محمد تقی زاده کردی؛ محمود رضا ثقفی؛ محسن افشاری؛ سعید صفایی موحد
چکیده
پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که الزامات معماری جهت تحقق «مدرسه بعنوان کانون محله» چیست؟ مطابق دیدگاه برخی از محققین، رویکرد بومشناسی یادگیری و نیز سند تحول، معماری هر دوره محصول فلسفه تربیتی آن دوره میباشد؛ لذا برای طراحی مدرسه باید از فلسفهی تربیتی آن شروع کرد که فیشر آن را پداگوژی روانی- اجتماعی فضا مینامد. ...
بیشتر
پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که الزامات معماری جهت تحقق «مدرسه بعنوان کانون محله» چیست؟ مطابق دیدگاه برخی از محققین، رویکرد بومشناسی یادگیری و نیز سند تحول، معماری هر دوره محصول فلسفه تربیتی آن دوره میباشد؛ لذا برای طراحی مدرسه باید از فلسفهی تربیتی آن شروع کرد که فیشر آن را پداگوژی روانی- اجتماعی فضا مینامد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی از نوع اسنادی- تحلیلی، با هدف کاربردی و با استفاده از رویکرد بومشناسی یادگیری و برنامهریزی به روش دورک بدینصورت انجام گرفته که ابتدا سند تحول جهت استخراج مأموریت، مبانی، اصول و اهداف مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. سپس دادههای لازم از طریق سندکاوی و مصاحبههای نیمهساختاریافته و غیررسمی با اطلاع رسانها اخذ شد. اطلاع رسانها شامل 23 نفر از معلمین بودند که بصورت هدفمند و با بکارگیری راهبرد نمونهگیری ملاک محور، گلوله برفی و با حداکثر تنوع جهت تأمین مقبولیت دادهها، انتخاب شدهاند. جهت تحلیل دادهها، از روش تحلیل محتوا و برای باورپذیری یافتهها، از راهبردهای چندسویه سازی و ممیزی همگنان بهرهگرفته شد. به منظور تأمین معیار اعتمادپذیری، فرایند تحلیل دادهها تا حد ممکن توصیف شد. درنهایت فهرستی از الزامات معماری جهت تحقق مدرسه بعنوان کانون محله در سه مقوله اصلی و نه زیرمقوله شامل ویژگی محیط فیزیکی (عملکردی، انعطافپذیری، تنوع و خوشایند بودن)، تأمین نیاز کاربر (فیزیکی و فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی و مشارکت) و ویژگیهای سازمانی (فرهنگی و همهجانبهنگری) ارائه شد. الزامات معماری ارائه شده شباهتها و تفاوتهایی با اسناد قبلی داشته که با توجه به منبع جمعآوری دادهها، به سه گروه مصاحبهها (ناشی از تأثیر فرهنگ و تمدن اسلامی – ایرانی)، اسناد قبلی (شامل نیازهای ردههای بالاتر هرم مازلو) و مشترک (شامل نیازهای ردههای پایینتر هرم مازلو) تقسیم شدند. مهمترین ویژگی مدارس محله برای موفقیت، گسترش و تأمین همه جانبه عدالت بوده که برجستهترین اصل آن تنوع و انعطافپذیری در همه ابعاد آن از جمله معماری میباشد.
جامعه شناسی شهری
امیر ابراهیمی حسنکلو؛ ناصر بنیادی؛ آتوسا مدیری
چکیده
بحران دلبستگی به مکان به مفهوم بحران معنی اجتماعی از فضا و زمان، از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر است. بحرانی که در ایجاد محلات شهری، فاقد تاریخ و فاقد ارتباط تبلور یافته است. شهرسازی سده بیستم بیش از آنکه معطوف به کیفیت ارتباطات باشد، متوجه کمیت ارتباطات بوده و از این رو پیوستگی احساسی با مکان یا به عبارتی دلبستگی مکان به عنوان مهم ...
بیشتر
بحران دلبستگی به مکان به مفهوم بحران معنی اجتماعی از فضا و زمان، از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر است. بحرانی که در ایجاد محلات شهری، فاقد تاریخ و فاقد ارتباط تبلور یافته است. شهرسازی سده بیستم بیش از آنکه معطوف به کیفیت ارتباطات باشد، متوجه کمیت ارتباطات بوده و از این رو پیوستگی احساسی با مکان یا به عبارتی دلبستگی مکان به عنوان مهم ترین ابعاد ارتباط انسان و محیط فضایی در آن مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است.کمااینکه با بررسی محلاتی با سطح بالای دلبستگی به مکان میان ساکنین و بررسی و شناسایی ابعاد موثر میتوان به افزایش دلبستگی مکانی و تقویت ارتباطات عاطفی در محلاتی با سطوح پایین از ارتباطات دامن زد. از این رو، این پژوهش با هدف ارزیابی عوامل موثر بر دلبستگی مکانی ساکنان در محله هفت چنار در ناحیه یک از منطقه ده شهرداری تهران انجام گرفته است. حجم نمونه 687 عدد بوده و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نسخه 22نرمافزار Spss انجام شد. بدین منظور از تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هریک از ابعاد چهارگانه تایین شده شامل هویت مکانی، وابستگی مکانی، پیوند اجتماعی با مکان و عاطفه مکانی مناسب ارائه ساختار دلبستگی مکانی به عنوان یک مولفه درجه دوم در مطالعات محلات شهری هستند. علاوه بر آن، مدل مدلات ساختاری پژوهش حاکی از برازش خوب مدل و تائید نقش همه ابعاد در شکل گیری دلبستگی مکانی می باشد. همچنین در میان چهار بعد شناسایی شده عاطفه مکانی و پیوند اجتماعی با مکان بیشترین امتیازات و به ترتیب وابستگی مکانی و هویت مکانی کمترین امتیازات را به خود اختصاص دادند.
محیط زیست شهری
مهرداد کریمی مشاور؛ مهسا صمدپور شهرک
چکیده
فضای باز دربرگیرندۀ بخشی از فعالیتهای روزمره میباشد که یکی از اصول طراحی در آن توجه به آسایش حرارتی و در نتیجه افزایش حضور افراد است که می تواند منجر به سرزندگی بیشتر فضاهای شهری گردد. در این محیط پوشش گیاهی و درختان نقش عمدهای در بهبود شرایط محیطی دارند. به نظر می رسد که افزایش یا تغییر الگوی میزان پوشش گیاهی در شهرها امری ضروری ...
بیشتر
فضای باز دربرگیرندۀ بخشی از فعالیتهای روزمره میباشد که یکی از اصول طراحی در آن توجه به آسایش حرارتی و در نتیجه افزایش حضور افراد است که می تواند منجر به سرزندگی بیشتر فضاهای شهری گردد. در این محیط پوشش گیاهی و درختان نقش عمدهای در بهبود شرایط محیطی دارند. به نظر می رسد که افزایش یا تغییر الگوی میزان پوشش گیاهی در شهرها امری ضروری به نظر میرسد. حال در اینجا این سوال مطرح میشود الگوی متفاوت کاشت درخت تا چه میزان میتواند بر آسایش حرارتی افراد در فضای باز، تاثیرگذار باشد. تحقیق حاضر با هدف یافتن الگوی مناسب چیدمان درختان در جهت بهبود شرایط آسایش افراد در فضای باز با فرض اینکه تغییر الگوی چیدمان درختی، در شرایط آسایش حرارتی تاثیرگذار میباشد، انجام گرفته است. به این منظور چهار نوع الگوی کاشت متفاوت، چهارتایی، ششتایی، ردیفی و پراکنده و شرایط بدون درخت با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. جهت دستیابی به این منظور از نرمافزار انویمت مدل 4.4.5 استفاده شده است. برای اعتبارسنجی دادههای نرمافزار انویمت از مقایسه آن با دادههای محلی بهره گرفته شد. جهت سنجش آسایش حرارتی الگوی متوسط نظرسنجی پیشبینی شده (PMV )، به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار بر آسایش حرارتی، مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در فضای باز اطراف یکی از مجتمعهای مسکونی در شهر تبریز در یکی از گرمترین روزهای سال، صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است تغییر الگوی کاشت در بهبود شرایط منطقه تاثیرگذار است و الگوی کاشت ردیفی و پراکنده، مناسبترین الگو در جهت بهبود شرایط محیطی میباشند.
پایداری شهری
محراب محرابی؛ مجید انصاری؛ محسن رفیعیان
چکیده
پایداری مفهومی پیچیده است و در مناطق شهری کاربرد فراوانی دارد. در نگاه پایداری شهرهای میراث جهانی همچون یزد جایگاه ویژهای دارند. مطالعات پایداری شهرهای میراثی همچون شهر یزد با توجه به وجود عناصر میراث تاریخی-فرهنگی در آنها به نسب سایر شهرها متفاوتتر است. بر این اساس با توجه به اینکه شهر یزد حاوی میراثی گرانبهاء است که از نسلی به ...
بیشتر
پایداری مفهومی پیچیده است و در مناطق شهری کاربرد فراوانی دارد. در نگاه پایداری شهرهای میراث جهانی همچون یزد جایگاه ویژهای دارند. مطالعات پایداری شهرهای میراثی همچون شهر یزد با توجه به وجود عناصر میراث تاریخی-فرهنگی در آنها به نسب سایر شهرها متفاوتتر است. بر این اساس با توجه به اینکه شهر یزد حاوی میراثی گرانبهاء است که از نسلی به نسل امروز به ارث رسیده است و براساس نگاه پایداری این ضرورت وجود دارد، نسل حاضر نیز در حفظ و انتقال آن به نسل آتی کوشا باشد و همچنین تغییرات روزافزون بافت میراث جهانی شهر یزد این ضرورت را ایجاد میکند تا از آیندههای پیش روی این بافت ارزشمند آگاه شد و بر اساس این شناخت، بر تحولات آتی محدوده مورد مطالعه فائق آمد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر روند توسعه پایدار بافت میراث جهانی شهر یزد و همچنین ترسیم سناریوهای آینده این میراث جهانی زنده با تاکید بر توسعه پایدار صورت پذیرفته است. در این پژوهش ابتدا با مطالعه اسناد مربوط، 24 متغیر به عنوان عوامل موثر بر روند توسعه پایدار بافت میراث جهانی شهر یزد شناسایی شدند. سپس با هدف شناسایی پیشرانهای محدوده مورد مطالعه، میزان اثرگذاری و اثرپذیری این عوامل بر روی ابعاد توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی و زیست-محیطی) به کمک تکنیک تاپسیس فازی و نظرخواهی از متخصصین صاحبنظر این حوزه، بر اساس طیف لیکرت (طیف 7تایی) و در دو پرسشنامه مجزا، مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به یافتههای پژوهش جمعیت، مشارکت ساکنین، مهاجرت، رقابتپذری، خدمات گردشگری، حفاظت از بافت میراث جهانی (کالبدی-عملکردی) و اشتغال بیشترین نقش را در وضعیت آتی بافت میراث جهانی شهر یزد ایفا میکنند. در تحلیل وضعیت سناریوهای بافت میراث جهانی شهر یزد شرایط حاضر میراث تاریخی شهر یزد با سناریوی ایده آل فاصله دارد و بیشتر به سوی سناریوی بحرانی تمایل دارد و برای حفظ پایداری راه پر فراز و نشیبی پیش روی خود میبیند. اگر صحنه برنامهریزی را در قالب طیفی از شرایط بحرانی تا مطلوبیت کامل فرض کنیم و شـرایط بحرانـی را دوری کامل از اهداف آرمانی و مطلوبیت را نزدیکی کامل با اهداف آرمانی بدانیم، باید گفت بافت تاریخی در حال حاضر مسیر درستی را طی نمیکند و از شرایط خوبی برخوردار نیست.
برنامه ریزی شهری
رقیه حیدری؛ اسماعیل علی اکبری؛ احمد پوراحمد
چکیده
شهر در طی حیات خود تحت تأثیر عوامل درونی ـ بیرونی، در بستر مکان و در گذر زمان، دستخوش تغییرات فراوانی قرار گرفته و به رشد و توسعه خود در جهات مختلف شکل و ابعاد بخشیده است. بنابراین، توجه به الگوی رشد و گسترش شهر، پایش تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهرهای بزرگ، برای مدیریت رشد و پایداری اکوسیستم شهری امری حیاتی است. بر این اساس، پژوهش ...
بیشتر
شهر در طی حیات خود تحت تأثیر عوامل درونی ـ بیرونی، در بستر مکان و در گذر زمان، دستخوش تغییرات فراوانی قرار گرفته و به رشد و توسعه خود در جهات مختلف شکل و ابعاد بخشیده است. بنابراین، توجه به الگوی رشد و گسترش شهر، پایش تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهرهای بزرگ، برای مدیریت رشد و پایداری اکوسیستم شهری امری حیاتی است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تحلیل پویش فضایی شهرهای منطقهای در گذار به کلانشهر(مورد مطالعه: شهر رشت) و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. دادههای حاصل از پژوهش با روش اسنادی و با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست جمع آوری شده است. برای پردازش دادهها از مدل دیویس، تصاویر ماهوارهای(ایجاد نقشههای کاربری و پوشش اراضی شهر رشت در چهار کلاس) و همچنین کاربست متریکهای فضایی در سطح کلاس، با استفاده از نرم افزار FRAGSTATS استفاده شده است. یافتههای کیفی پژوهش نشان داد، پویش فضایی شهر رشت، پویش فشرده و مبتنی بر گذار سریع بوده است. این پویش، تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون نیروها و توانهای طبیعی، مؤلفههای سیاسی، سیاستهای اقتصادی و طرحهای توسعهای، توسعه زیرساختها و نظام ارتباطات، ادغام پدیدههای فضایی پیرامونی در محدوده کالبدی شهر، گسترش اسکان غیررسمی و همچنین جریانهای مهاجرتی، همواره دستخوش تحول و دگرگونی شده و بازتابهایی را به دنبال داشته است. از جمله مشخصههای عینی و بازتابهای آن میتوان، به تغییرات نظام کاربری و پوشش زمین، پراکنده رویی شهری، عدم تعادل در سازمان فضایی شبکه و سلسله مراتب شهری، خدماتی شدن و گسترش بنیادهای اقتصاد شهر اشاره نمود. یافتههای کمی پژوهش نیز مؤید افزایش سطوح کلاس کاربری شهری از 4915 هکتار به 9960 هکتار و در مقابل کاهش پوشش کشاورزی از 29504 به 28233 هکتار و آهنگ کاهشی مشابه در پوشش شالیزار و مناطق جنگلی طی سالهای 1398-1372 است. همچنین نتایج متریکهای فضایی بیانگر افزایش 103 درصدی مناطق شهری وگسیختگی زمینهای کشاورزی و شالیزارها است که؛ آهنگ پرشتاب پویش فضایی شهر به پراکندگی کالبدی را به دنبال دارد.
جامعه شناسی شهری
سارا فرهپور؛ سینا رزاقی اصل
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 آبان 1401
چکیده
بیان مسأله: فضاهای شهری بهویژه در بافتهای تاریخی، تحولی را از سر گذراندهاند که حاصل فرآیندهای معنازدایی و ارائه صورتبندیهای جدید از بافتهای ناکارآمد شهری است. فرآیندی که به افول کیفیت و بهتبع آن دگرگونی زندگی روزمرة ساکنین در این بافتها میانجامد. از آن روی که فضاهای سینماتیک بهعنوان یک فضای برساخته، به بهترین نحو، ...
بیشتر
بیان مسأله: فضاهای شهری بهویژه در بافتهای تاریخی، تحولی را از سر گذراندهاند که حاصل فرآیندهای معنازدایی و ارائه صورتبندیهای جدید از بافتهای ناکارآمد شهری است. فرآیندی که به افول کیفیت و بهتبع آن دگرگونی زندگی روزمرة ساکنین در این بافتها میانجامد. از آن روی که فضاهای سینماتیک بهعنوان یک فضای برساخته، به بهترین نحو، منطق سرشتنمای بازنمایی زندگی روزمرة شهری را منعکس میکنند، نگاه به فضاهای شهری از دریچة سینما، شاید رهیافتی باشد که شیوة نوینی از مواجهه با فضا و تاریخ را ممکن میکند.
هدف: شناسایی و طبقهبندی مضامین شهری و الگوهای غالب زیست روزمرة ساکنین بافت تاریخی تهران، از خلال دادههای تصویری و روایی فیلمهای سینمای ایران هدف اصلی پژوهش است.
روش: نوشتار حاضر از روششناسی تحلیل مضمون بهره میبرد و میکوشد تا نگرشی نوین نسبت به تحولات فضایی در محدوده تاریخی تهران اتخاذ نماید. برای این منظور تعداد 30 اثر سینمایی داستانی از سینمای ایران بین سالهای 1398- 1343 بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، سینمای ایران تصویری واجد معنا از ارتباط میان سیر تحول فضاهای شهری و الگوهای زیست روزمرة ساکنین بافت تاریخی تهران، ارائه مینماید. این الگوها در قالب پنج مضمون با عناوین استحالة شهری، تحولات بافت اجتماعی محلات تاریخی تهران، گشتن و کاویدن در شهر، زندگی جمعی در خانة کاروانسراگونه و مقاومت در متن زندگی روزمرة محلات تاریخی تهران صورتبندی میگردد. به نظر میرسد که تصویر بازنماییشده از زندگی روزمرة ساکنین این محدوده در فیلمهای سینمای ایران، با عبور از دهههای 70 و 80 به شدت دچار خدشه شده و فضاهایی که روزگاری به عنوان جایگاه تعاملات روزمره و شکلگیری کنش و دادخواهی بازتاب مییافتند، امروزه با تزریق معنای جدید به درون بافت و دستکاری تصویر ذهنی شهروندان از این محدوده، به فضاهایی ناامن و جدا افتاده از جریان زندگی شهر بدل شدهاند.
پایداری شهری
حسین دانش مهر؛ سعید خانی؛ وریا ملاسلیمی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 آبان 1401
چکیده
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که میتوان زیستِ ساکنان آنرا بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست (جامعهشناختی) با وضعیت سرمایه اجتماعی ...
بیشتر
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که میتوان زیستِ ساکنان آنرا بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست (جامعهشناختی) با وضعیت سرمایه اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر بهاران شهر سنندج است. متغیرهای عمده پژوهش بر اساس چارچوب نظری پاتنام، بوردیو، فوکویاما و کلمن صورتبندی شده است و به لحاظ روششناسی این پژوهش در سنت کمی و براساس روش پیمایش صورت پذیرفته و از ابزارِ پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی مسکن مهر شهر سنندج در سال 1399 است و تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران و شیوه نمونهگیری نیز بهصورت دو مرحلهای ابتدا نمونهگیری خوشهای و سپس نمونهگیری تصادفی انجام شد که بر اساس آن 420 نفر افراد بالای 18 سال انتخاب شدند. صحت دادهها با استفاده از تکنیکهای اعتبار صوری و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گفت و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSPSS Ver23 انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سطح فرهنگآپارتماننشینی، درجه روابط همسایگی، سطح آشنایی با محیط اجتماعی، رضایت از محل سکونت، دسترسی به امکانات و کیفیت خدمات شهری و زیرساختها و متغیرهای زمینهای (سابقه سکونت، درآمد و وضعیت تأهل) با سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از آماره نشان داد که بین متغیرهای روابط اجتماعی، نوع سکونت و متغیرهای زمینهای (سن، جنسیت، شغل، تحصیلات) با سرمایه اجتماعی ساکنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز حاکی از آنست که متغیرهای فرهنگ آپارتماننشینی، روابط همسایگی و سطح آشنایی بر سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر تاثیرگذار بوده و حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح تبیین نمودهاند.
طراحی شهری
فائزه رحمانی جامی؛ مریم محمدی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 16 آبان 1401
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر احساسات در فضاهای شهری و اولویتبندی آنها در فضای منتخب است. در این پژوهش ابتدا به مرور ادبیات موضوع پرداخته شده و سپس مدل سنجش احساسات در شهر ارائه شده که بر اساس آن، میتوان احساسات را در سه لایهی فیزیولوژیکی، ادراکی و رفتاری مورد سنجش قرار داده و از برآیند آن، پاسخ عاطفی کاربران در فضای شهری ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر احساسات در فضاهای شهری و اولویتبندی آنها در فضای منتخب است. در این پژوهش ابتدا به مرور ادبیات موضوع پرداخته شده و سپس مدل سنجش احساسات در شهر ارائه شده که بر اساس آن، میتوان احساسات را در سه لایهی فیزیولوژیکی، ادراکی و رفتاری مورد سنجش قرار داده و از برآیند آن، پاسخ عاطفی کاربران در فضای شهری را بررسی نمود. نمونهی موردی، بخشی از خیابان امامت در شهر مشهد است. روش پژوهش آمیخته بوده و برای جمعآوری دادهها در سطح بیولوژیکی، از دستگاه حسگر بیومتریک (مچبند امپتیکا-ای4)، در سطح ادراکی، دادههای شناختی از طریق مصاحبه در حال پیادهروی و بازبینی ویدئوی پیادهروی، جمعآوری شده و نیز در سطح رفتاری از سنجش سرعت پیادهروی استفاده شده است. دادههای حاصل بهصورت کمی، کیفی و اکتشافی تحلیل شده و در نهایت عوامل موثر بر پاسخ عاطفی در محدودهی مورد نظر شناسایی شدهاند. عوامل شناسایی شده در نتیجهی تحلیل در سه سطح مذکور با یکدیگر انطباق یافته و با استفاده از تحلیل اکتشافی، عوامل موثر بر پاسخ عاطفی در محدوده، اولویتبندی شدهاند. در این آزمون 20 نفر مشارکت داشتهاند که مسیری حدود یک کیلومتر را برای انجام پژوهش پیمودهاند. تحلیل دادهها نشان داد که بهطورکلی در این خیابان، پاسخ عاطفی کاربران نسبت به فضا مطلوب بوده است. براساس نتایج دادهها در سطح بیولوژیکی مسیر با کاراکتر غالب طبیعی، آرامش بیشتری را انتقال میدهد و مسیر با ترافیک و یا محیط یکنواخت تاثیر منفی در احساسات فرد دارد. براساس تحلیل دادههای ادراکی مشخص شد که پوشش گیاهی و خردهفروشی بیشترین تاثیر مثبت بر احساس را دارند. تحلیل سرعت حرکت آزمون شوندگان نشان داد که عواملی چون جذابیت، تنوع و آرامش منجربه کاهش سرعت و مکث برای لذت از فضا میشود. برآیند تحلیلها نشان داد که عواملی از جمله پوشش گیاهی، ترافیک سواره، کاربری و فعالیت، الگوهای رفتاری، ازدحام، آلودگی صوتی و... بر پاسخ عاطفی و در نتیجه بر احساس افراد از فضا تاثیرگذار هستند. برای اولویتبندی عوامل موثر بر پاسخ عاطفی در فضای مذکور، دادهها در دو لایهی فیزیولوژیکی و ادراکی در نرمافزار اس.پی.اس.اس. بررسی شدند که نتایج هر دو لایه بسیار مشابه بود. بر این اساس عوامل غیرکالبدی، بیش از عوامل کالبدی از جمله نوع کفسازی، نمای جدارهها و... بر پاسخ عاطفی تاثیر دارند.
طراحی شهری
مرضیه شفیعی؛ بهادر زمانی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 16 آبان 1401
چکیده
فضاهای شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی ساختار شهر، نقش مهمی در ارتقای کیفی زندگی شهری به عهده دارند. در گذشته طراحان شهری، بیشتر بر مفاهیم بصری و کالبدی فضاهای شهری معطوف بوده و به مفاهیمی همچون کیفیت صوتی فضاهای شهری کمتر پرداخته اند. بی توجهی به نقش صوت در طراحی و برنامه ریزی شهری ، افزایش آلاینده های صوتی محیطی همچون صدای ناشی از ...
بیشتر
فضاهای شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی ساختار شهر، نقش مهمی در ارتقای کیفی زندگی شهری به عهده دارند. در گذشته طراحان شهری، بیشتر بر مفاهیم بصری و کالبدی فضاهای شهری معطوف بوده و به مفاهیمی همچون کیفیت صوتی فضاهای شهری کمتر پرداخته اند. بی توجهی به نقش صوت در طراحی و برنامه ریزی شهری ، افزایش آلاینده های صوتی محیطی همچون صدای ناشی از ترافیک را دربرداشته و همین امر، ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در میان شهروندان بوجود آورده است. همه این موارد، لزوم مطالعات منظر صوتی در طراحی محیط های شهری را روشن می سازد.در پژوهش حاضر، کیفیت منظر صوتی پیاده راه چهارباغ عباسی اصفهان به عنوان یکی از ارزشمندترین فضاهای شهری تاریخی-فرهنگی در ایران، در راستای پاسخ به پرسش های زیر بررسی شده است: 1) مؤلفه های صوتی مؤثر بر خوشایندی منظر صوتی در محدوه کدام اند؟ 2) کیفیت کلی فضای شنیداری در پیاده راه چهارباغ عباسی چگونه ارزیابی می شود؟ 3) مؤلفه های نقش انگیز صوتی در پیاده راه چهارباغ عباسی کدام اند؟ از این رو برای شناخت سنجه های کیفی،ابتدا با کاربست پیاده روی صوتی و ضبط اصوات به شناسایی منابع صوتی در محدوده اقدام شد. سپس 384 پرسش نامه توسط افراد حاضر در محدوده تکمیل شد. آوابرداشت ها در روزهای هفته در فصل بهار 1401 انجام گردیدند. از افراد خواسته شد تا در مسیرهای دلخواه خود به طوری که بازدید از همۀ فضاها را شامل شود، راه بروند. نتایج ارزیابی ها، ادراک افراد از فضای شنیداری محدوده را به صورت مثبت نشان داد. نتایج همچنین نشان داد که صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای پرندگان مؤثرترین منابع صوتی در تبیین خوشایندی منظر صوتی محدوده می باشند. همچنین، مؤلفه های نقش انگیز صوتی شامل: نشانه های صوتی از قبیل صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای دوچرخه؛ ریتم های صوتی شامل صدای اذان و فواره های آب؛ اصوات پس زمینه شامل صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای پرندگان؛ سیگنال های صوتی شامل صدای اذان، صدای بازی کودکان و مکالمه افراد می باشند. اذان به عنوان صدایی پر معنا در فرهنگ اسلامی و صدای بازی کودکان بعنوان نشانه ای از فضاهای شهری سرزنده از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. لذا، حفظ این اصوات در فضا ضروری می باشد. صدای مکالمه و قدم زدن افراد و پرندگان، هویت صوتی محدوده می باشند. در مجموع، یافته ها نشان داد که ادراک افراد مهم ترین رکن در خوشایندی منظر صوتی می باشد.
طراحی شهری
احمد شاهیوندی.؛ شیرین اسلامی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 17 آبان 1401
چکیده
امروزه فقدان مضمون مکان و حسمکان از مهمترین مسائل پیشِروی شهرهای معاصر بوده و چالش بسیاری از متخصصان شهری است. این مفهوم، برآیندی از احساسات و ادراکات آدمی نسبت به محیط پیرامونش است و مهمترین عاملی است که موجب شکلگیری رابطهی خاص بین فرد- محیط و تبدیل یک فضا به مکانی ویژه با خصوصیات و ادراکات حسی- رفتاری میگردد. مقاله حاضر ...
بیشتر
امروزه فقدان مضمون مکان و حسمکان از مهمترین مسائل پیشِروی شهرهای معاصر بوده و چالش بسیاری از متخصصان شهری است. این مفهوم، برآیندی از احساسات و ادراکات آدمی نسبت به محیط پیرامونش است و مهمترین عاملی است که موجب شکلگیری رابطهی خاص بین فرد- محیط و تبدیل یک فضا به مکانی ویژه با خصوصیات و ادراکات حسی- رفتاری میگردد. مقاله حاضر در نظر دارد تا به شناسایی شاخصهای تأثیرگذار و سنجش حسمکان در توسعههای جدید شهری بپردازد؛ به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه مطالعاتی این پژهش انتخاب شدهاست. این مطالعه، ابتدا به تشریح مفهوم حس مکان، سطوح و مؤلفههای تشکیلدهنده آن از دیدگاه صاحبنظران حوزههای مرتبط علمی میپردازد و سپس در چارچوبی مفهومی متشکل از سه مؤلفه اصلی- کالبد، فعالیت و ادراک- 12 شاخص و 45 زیرشاخص مرتبط با آن، به ارزیابی آن در ساکنان شهرک قدس میپردازد. روش تحقیق مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که از نظام آمیخته بهره میبرد. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی است که در بستری پیمایشی از 245 نفر از ساکنین شهرک قدس و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انجام شده است. روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات در قالب دو گونه تحلیل توصیفی و استنباطی با استفاده از روشهای آماری مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون در نرمافزارهای spss23 و Amos Geraphic26 صورت گرفتهاست. بر اساس یافتههای پژوهش از میان سه مؤلفهی سازنده حس مکان، مؤلفههای کارکردی– فعالیتی، ادراکی–معنایی و مؤلفه کالبدی–زیباییشناختی به ترتیب وزن بیشتری در سنجش حس مکان ساکنان، کسب کردهاند. همچنین برازش مدل مفهومی تحقیق با توجه به شاخصهای طرحشده در مدلسازی معادلات ساختاری، حاکی از برازش مطلوب مدل مفهومی در این پژوهش دارد.
پایداری شهری
علی اکبر شمسی پور (1)؛ سعید سپاسی زنگی آبادی؛ علی حسینی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 19 آبان 1401
چکیده
فضاهای شهری به واسطه درهم آمیختگی عناصر انسانساخت و عوارض طبیعی، شرایط محیطی متفاوت و پیچیدهتری از محیطهای طبیعی دارند. امروزه در منطقهبندی اقلیمی فضاهای شهری رویکرد متخصصان اقلیم شهری بر توجه و استفاده ترکیبی از عوامل شهری و طبیعی است. منطقهبندی محلی آبوهوا (LCZ)، به طبقهبندی آبوهوایی فضاهای شهری با توجه و تمرکز بر ساختار ...
بیشتر
فضاهای شهری به واسطه درهم آمیختگی عناصر انسانساخت و عوارض طبیعی، شرایط محیطی متفاوت و پیچیدهتری از محیطهای طبیعی دارند. امروزه در منطقهبندی اقلیمی فضاهای شهری رویکرد متخصصان اقلیم شهری بر توجه و استفاده ترکیبی از عوامل شهری و طبیعی است. منطقهبندی محلی آبوهوا (LCZ)، به طبقهبندی آبوهوایی فضاهای شهری با توجه و تمرکز بر ساختار فیزیکی و پوشش سطحی شهر میپردازد. طبقهبندی LCZ دارای 17کلاس با ویژگیهای پوششی و فیزیکی متفاوت است. برای انجام پژوهش از سه نوع دادههای هواشناسی، تصاویر ماهوارهای و لایههای اطلاعات مکانی شهر استفاده شد. تصاویر برای دو دوره زمانی تابستان و زمستان سال 1399؛ لایههای اطلاعات مکانی شهر تهران و حومه آن شامل دادههای کاربری/پوشش اراضی و طبقات ساختمانی شهر؛ دادههای جوی دما، بارش، سرعت و جهت باد در دوره زمانی 20 ساله از ایستگاههای هواشناسی داخل شهر تهیه شدند. فرایند پردازش دادهها در SAGA-GIS، نمونهبرداری در Google Earth و طبقهبندی و خروجی اطلاعات در Arc/GIS 10.8.1انجام شد. نتایج طبقهبندی اقلیم محلی تهران نشان داد اقلیمهای محلی با بافت متراکم و ارتفاع متوسط(LCZ2)، و متراکم و کوتاه (LCZ3) غالب هستند. این دو کلاس اقلیم محلی، که با بار گرمای محیطی بالا و ظرفیت تهویه ضعیف شناخته میشوند؛ عموما در مرکز و مناطقی از شمالشرق تهران متمرکز هستند. همچنین شمال و شمالشرق با پهنههای پوشش درختی و طبیعی یعنی طبقات اقلیمی LCZA تا LCZC و حومه جنوبی شهر با اراضی کشاورزی و علفزار (LCZD) مشخص شدند؛ این طبقات اقلیمی وجود قابلیت تأمین هوای خنک و مطلوب برای داخل شهر را دارند. در نتیجه تقویت کریدورهای سبز و گذر هوای شمالی ـ جنوبی برای کاهش بار گرمای مرکز شهر و افزایش ظرفیت پویایی آن پیشنهاد میشود. بنابر نتایج بدست آمده از منطقهبندی اقلیمی عمده مناطق مرکزی شهر تهران از کیفیت محیطی ضعیفی برخوردار است. دلایل اصلی آن را تراکم بالای ساختمانی و کمبود فضای سبز شهری شکل میدهد. نتیجه آنها ضعف ظرفیت پویایی هوا و عدم تهویه طبیعی و ایجاد جزیره گرمای شهری در دوره گرم و افزایش فراوانی و شدت آلودگی هوا در دوره سرد میباشد.
منظر شهری
پوریا سعادتی وقار
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 02 آذر 1401
چکیده
افزایش تعداد ساختمانهای بلندی که با فرمهای گوناگون در معابر نه چندان عریض شهرها ساخته میشوند لزوم توجه دوچندان به این بناها را مطرح میسازد. این بناها اثرات متعددی را به شهر و شهروندان تحمیل میکنند. پژوهش حاضر پیرامون فشار روانی (تاثیرات روانی) این بناها بر شهر و شهروندان شکل گرفتهاست. در واقع در پژوهش حاضر، با تمرکز ...
بیشتر
افزایش تعداد ساختمانهای بلندی که با فرمهای گوناگون در معابر نه چندان عریض شهرها ساخته میشوند لزوم توجه دوچندان به این بناها را مطرح میسازد. این بناها اثرات متعددی را به شهر و شهروندان تحمیل میکنند. پژوهش حاضر پیرامون فشار روانی (تاثیرات روانی) این بناها بر شهر و شهروندان شکل گرفتهاست. در واقع در پژوهش حاضر، با تمرکز بر احساس فشار روانی که از رویت ساختمان-های بلند مرتبه در منظر شهری ایجاد و به طور روزمره توسط افراد حس میشود، تاثیر پارامترهای مرتبط با قواره و منظر استقرار ساختمانهای بلند بر مولفههای ادراکی-روانی مورد بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر پس از استخراج متغیرهای روانی متاثر از قواره و منظر ساختمانهای بلند با روش تحقیق کتابخانهای_ اسنادی، در روش تحقیقی پیمایشی به ارزیابی تاثیر متغیرهای مرتبط با قواره و منظر قابل رویت ساختمان بلند نمونه موردی این پژوهش بر متغیرهای روانی پرداخته شد. نتایج این بخش نشان داد که با افزایش زاویه فضایی ساختمان، فشار روانی در نزد شرکتکنندگانی که با این ساختمانها مواجه میشوند بیشتر شده و رضایت از فشار روانی کاهش مییابد. همچنین به منظور کشف خصیصههای زیر بنایی متغیرهای ادراکی، از تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد و نتایج نیز نشان داد که متغیرهای ادراکی 16 گانه در قالب 4 کیفیت گروهبندی شدند: خوشایندی، افسردهکنندگی، سرسبزی و چشمگیری. تاثیر زاویه فضایی ساختمان بر میزان افسردهکنندگی منظره نیز گویای آن بود که با افزایش زاویه فضایی ساختمان، منظره دلگیر و افسردهکننده میشود اما تاثیر درختان و پوشش گیاهی بر این کیفیت محیطی، مستلزم تحقیقات بیشتری است. در ادامه پژوهش، فشار روانی برج زاگرس (نمونه موردی این مطالعه) بر شرکتکنندگانی که از خیابانهای مختلف با برج مواجه میشوند (مقایسه با استاندارد بین المللی در این زمینه) مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفت که نتایج این بخش نیز نشان داد که (با توجه به آماره میانگین) تصاویر تهیه شده از خیابان بیناانهرین، از منظر شرکتکنندگان با کمترین میزان فشار روانی و بالاترین میزان رضایت و بالعکس تصاویر تهیه شده از موقعیتهای حد واسط عارف و طالقانی، جهاننما، و حد واسط میرزادهعشقی و جهاننما با بیشترین میزان فشار روانی و نارضایتی ادراک شدهاند، بنابراین این گونه به نظر میرسد که از منظر خیابانهای نامبرده تاثیر برج بر فشار روانی ادراکی شرکتکنندگان کمتر مورد توجه بودهاست. این روش می تواند در صورت انجام مطالعات تکمیلی، به عنوان ابزاری کاربردی مورد استفاده تصمیم گیران شهری در بحث مکان یابی ساختمان های بلند (با هدف پایداری روانی منظر شهری) قرار گیرد.
برنامه ریزی شهری
یعقوب ابدالی؛ سعید زنگنه شهرکی؛ حسین حاتمی نژاد؛ احمد پوراحمد؛ محمد سلمانی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 28 دی 1401
چکیده
عملیاتی کردن مفهوم تابآوری در برابر بلایای شهری نقطه عطفی در جهت درک ویژگیهایی است که به تابآوری شهرها در برابر مخاطرات طبیعی و تعاملات مورد نیاز برای ساخت و حفظ آن کمک میکند. درحالیکه سنجش تابآوری در برابر بلایای شهری اخیراً توجه زیادی را به خود جلب کرده است، تاکنون رویکرد بهینهای برای عملیاتی کردن این مفهوم به وجود نیامده ...
بیشتر
عملیاتی کردن مفهوم تابآوری در برابر بلایای شهری نقطه عطفی در جهت درک ویژگیهایی است که به تابآوری شهرها در برابر مخاطرات طبیعی و تعاملات مورد نیاز برای ساخت و حفظ آن کمک میکند. درحالیکه سنجش تابآوری در برابر بلایای شهری اخیراً توجه زیادی را به خود جلب کرده است، تاکنون رویکرد بهینهای برای عملیاتی کردن این مفهوم به وجود نیامده است؛ بنابراین نیاز به انجام مطالعات تجربی بیشتری وجود دارد که چه چیزی تابآوری در برابر بلایا را تشکیل میدهد و نحوه سنجش آن چگونه است. شهر خرمآباد به دلیل قرار گرفتن در معرض روانابهای سطحی جاری شده از کوههای اطراف، آبگرفتگیها، طغیان رودخانههایی که از مرکز شهر میگذرند و ویژگی ذاتی مکان قرارگیری در درهای منحصربهفرد، مستعد ریسکهای زیادی است. محققان پیشبینی میکنند که رویدادهای مرتبط با آبوهوا در آینده به دلیل تغییرات آب و هوایی، فراوانی و شدت آنها را افزایش میدهد. عواقب این رویدادها، یعنی خسارات به زیرساختها و اموال، و همچنین صدمات شخصی و تلفات جانی، احتمالاً افزایش خواهد یافت. در این پژوهش، سنجش تابآوری بر ویژگیها و ظرفیتهای ذاتی شهر خرمآباد در زمینه وقوع سیلابهای ناگهانی از آبهای سطحی یا ناشی از طغیان رودخانهها متمرکز است. رویکرد اندازهگیری مبتنی بر ایجاد یک شاخص ترکیبی بر اساس شش بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی، زیرساختی، سرمایه اجتماعی و محیطی تابآوری جامعه در برابر سیل است. این پژوهش با توسعه یک روش تصمیمگیری چندمعیاره ترکیبی انجام گرفته است، مدل ترکیبی DANP برای اولویتبندی شاخصهای انتخابی و مدل TOPSIS بهمنظور رتبهبندی نواحی شهری خرمآباد بر اساس سطوح تابآوری آنها استفاده شده است. بیشتر دادههای ارائهشده برای شاخصها عمدتاً از مرکز آمار ایران بهعنوان مرجع منحصربهفرد آمار رسمی کشور بهدستآمده است، سایر دادههای موردنیاز از منابع اطلاعاتی در دسترس عموم شهرداری خرمآباد، سازمان مدیریت و پیشگیری از بلایای طبیعی، نوسازی و تجهیز مدارس ایران و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران بازیابی شده است. نتایج نشان میدهد که ناحیه 23 تابآورترین ناحیه در شهر خرمآباد است، درحالیکه نواحی 1، 4، 7، 13 و 17 دارای کمترین سطح تابآوری هستند. چنین ارزیابیهایی مبتنی بر مکان فرصت و ابزاری برای ردیابی عملکرد جامعه در طول زمان را در اختیار تصمیمگیرندگان قرار میدهند تا تفکر تابآوری را در توسعه شهری و برنامهریزی شهری تابآور ادغام نمایند.