طراحی شهری
مرضیه شفیعی؛ بهادر زمانی
چکیده
فضاهای شهری بهعنوان یکی از عناصر اصلی ساختار شهر، نقش مهمی در ارتقای کیفی زندگی شهری به عهدهدارند. درگذشته طراحان شهری، بیشتر بر مفاهیم بصری و کالبدی فضاهای شهری معطوف بوده و به مفاهیمی همچون کیفیت صوتی فضاهای شهری کمتر پرداختهاند. بیتوجهی به نقش صوت در طراحی و برنامهریزی شهری، افزایش آلایندههای صوتی محیطی همچون صدای ناشی ...
بیشتر
فضاهای شهری بهعنوان یکی از عناصر اصلی ساختار شهر، نقش مهمی در ارتقای کیفی زندگی شهری به عهدهدارند. درگذشته طراحان شهری، بیشتر بر مفاهیم بصری و کالبدی فضاهای شهری معطوف بوده و به مفاهیمی همچون کیفیت صوتی فضاهای شهری کمتر پرداختهاند. بیتوجهی به نقش صوت در طراحی و برنامهریزی شهری، افزایش آلایندههای صوتی محیطی همچون صدای ناشی از ترافیک را دربرداشته و همین امر، ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در میان شهروندان به وجود آورده است. همه این موارد، لزوم مطالعات منظر صوتی در طراحی محیطهای شهری را روشن میسازد. در پژوهش حاضر، کیفیت منظر صوتی پیاده راه چهارباغ عباسی اصفهان بهعنوان یکی از ارزشمندترین فضاهای شهری تاریخی_فرهنگی در ایران، در راستای پاسخ به پرسشهای زیر بررسیشده است: 1) مؤلفههای صوتی مؤثر بر خوشایندی منظر صوتی در محدوده کدامند؟ 2) کیفیت کلی فضای شنیداری در پیاده راه چهارباغ عباسی چگونه ارزیابی میشود؟ و 3) مؤلفههای نقش انگیز صوتی در پیاده راه چهارباغ عباسی کدامند؟ بنابراین برای شناخت سنجههای کیفی،ابتدا با کاربست پیادهروی صوتی و ضبط اصوات به شناسایی منابع صوتی در محدوده اقدام شد. سپس 384 پرسشنامه توسط افراد حاضر در محدوده تکمیل شد. آوابرداشت ها در روزهای هفته در بهار 1401 انجام گردیدند. از افراد خواسته شد تا در مسیرهای دلخواه خود بهطوریکه بازدید از همۀ فضاها را شامل شود، راه بروند. نتایج ارزیابیها، ادراک افراد از فضای شنیداری محدوده را بهصورت مثبت نشان داد. نتایج همچنین نشان داد که صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای پرندگان مؤثرترین منابع صوتی در تبیین خوشایندی منظر صوتی محدوده هستند. همچنین مؤلفههای نقش انگیز صوتی شامل نشانههای صوتی از قبیل صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای دوچرخه، ریتمهای صوتی شامل صدای اذان و فوارههای آب، اصوات پسزمینه شامل صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای پرندگان، سیگنالهای صوتی شامل صدای اذان، صدای بازی کودکان و مکالمه افراد هستند. درمجموع، یافتهها نشان داد که ادراک افراد مهمترین رکن در خوشایندی منظر صوتی است.
برنامه ریزی شهری
اسماعیل دویران
چکیده
در پژوهش های شهری بررسی اثر ریتمیک مصرف فضاهای عمومی شهری با نام ضرباهنگ کاوی مطرح است. قرارگاه رفتاری نوعی از تولید و مصرف فضا توسط گروه های اجتماعی مختلف است که در فضاهای عمومی مانند بوستان های شهری بیشتر نمود می یابد. این پژوهش با روش تحقیق کیفی، توصیفی_تحلیلی و با ماهیت اکتشافی به بررسی ضرباهنگ قرارگاه های رفتاری در بوستان های شهری ...
بیشتر
در پژوهش های شهری بررسی اثر ریتمیک مصرف فضاهای عمومی شهری با نام ضرباهنگ کاوی مطرح است. قرارگاه رفتاری نوعی از تولید و مصرف فضا توسط گروه های اجتماعی مختلف است که در فضاهای عمومی مانند بوستان های شهری بیشتر نمود می یابد. این پژوهش با روش تحقیق کیفی، توصیفی_تحلیلی و با ماهیت اکتشافی به بررسی ضرباهنگ قرارگاه های رفتاری در بوستان های شهری با نمونه بوستان بهارستان و ابن سینای شهری زنجان پرداخته است. جمع آوری داده های مورد نیاز به صورت برداشت میدانی و با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی مبتنی بر نمونه دسترس و بدون سوگیری و روش مشاهده و مصاحبه انجام گرفته است. با توجه به طبقه بندی شاخص ها به سه مؤلفه اصلی ساختاری، پویایی و محیط اجتماعی، داده های جمع آوری شده طبقه بندی شده و با روش مبتنی بر جداول کیفی، ماتریس ارتباط و ریتم ضرباهنگ تحلیل صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد قرارگاه های رفتاری مبتنی بر عملکرد ایستا و گروهی، ضرباهنگ مصرف فضای فصلی تابستانه و روزانه بعد از ظهری داشته و قرارگاه های مبتنی بر عملکرد های فردی پویا مانند ورزش عمدتاً مصرف فضای چهار فصل و روزانه صبح و عصر دارند. از طرفی موقعیت و مبلمان مکانی قرارگاه در شکل گیری نوع ضرباهنگ اثر گذار و ارتباط مؤلفه های ضرباهنگی عمدتاً دارای انسجام و همبستگی عملکردی است.
طراحی شهری
مریم روستا؛ مهسا شعله؛ نگین امیری
چکیده
«غنای حسی» یکی از کیفیتهای مؤثر بر ارتقای کیفی تجربه شهروندان از حضور در فضای شهری است. در میان حواسی که این کیفیت را شکل میدهند، حواس «بویایی» و «چشایی» و نقش آنها در کیفیتبخشی به فضا در پژوهشهای حوزه طراحی شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پی بازشناخت فضای شهری بر اساس تحلیل غنای حواس بویایی ...
بیشتر
«غنای حسی» یکی از کیفیتهای مؤثر بر ارتقای کیفی تجربه شهروندان از حضور در فضای شهری است. در میان حواسی که این کیفیت را شکل میدهند، حواس «بویایی» و «چشایی» و نقش آنها در کیفیتبخشی به فضا در پژوهشهای حوزه طراحی شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پی بازشناخت فضای شهری بر اساس تحلیل غنای حواس بویایی و چشایی است و به کمک روشهای کیفی و با استفاده از بررسی منابع کتابخانهای، برداشت میدانی در قالب «حسگردی»، انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته و تحلیل محتوای آنها انجام شده است. نمونه مورد مطالعه بخشی از خیابان حافظ شیراز است که ضمن دارا بودن هویت تاریخی و جاذبه گردشگری، میتواند در لایه تجربه حسی و منظر حسی نیز فضای شهری مورد توجهی در مواجهه کیفی شهروندان با شهر باشد. یافتههای حاصل از پژوهش، حاکی از اهمیت شاخصهای «آسایش بویایی»، «حضور گیاهان مثمر» و «خاطرات توأم با محرک چشایی در فضا»، در تجربه حسی مردم است. این یافتهها نشان میدهد، محدوده مورد مطالعه در شاخصهای «بوهای طبیعی»، «بوهای وابسته به زمان» و «آسایش بویایی» وضعیت مطلوبتری دارد و نیاز است که شاخصهای «تنوع بویایی» و «سازگاری بویایی» در بازنگری، مورد توجه بیشتری قرار گیرند. یافتههای این پژوهش همچنین حاکی از اهمیت توجه به تأثیر متقابل تجربههای حواس «بویایی» و «چشایی» بر بعد زمان و مکان و ارتقای هویتمندی و خاطرهانگیزی فضاهای شهری است. این پژوهش هم با هدف بسط مطالعات آتی در این حوزه با توجه به خلأهای پژوهشی و هم در انجام پروژههای ساماندهی منظر فضاهای شهری میتواند مورد استناد پژوهشگران حوزه شهرسازی و استفاده حرفهمندان طراحی و برنامهریزی شهری قرار گیرد.
پایداری شهری
سعید سپاسی زنگی آبادی؛ علی اکبر شمسی پور؛ علی حسینی
چکیده
فضاهای شهری به واسطه درهم آمیختگی عناصر انسانساخت و عوارض طبیعی، شرایط محیطی متفاوت و پیچیدهتری از محیطهای طبیعی دارند. امروزه در منطقهبندی اقلیمی فضاهای شهری، رویکرد متخصصان اقلیم شهری بر توجه و استفاده ترکیبی از عوامل شهری و طبیعی است. زونهای محلی اقلیم به طبقهبندی آبوهوایی فضاهای شهری با توجه و تمرکز بر ساختار ...
بیشتر
فضاهای شهری به واسطه درهم آمیختگی عناصر انسانساخت و عوارض طبیعی، شرایط محیطی متفاوت و پیچیدهتری از محیطهای طبیعی دارند. امروزه در منطقهبندی اقلیمی فضاهای شهری، رویکرد متخصصان اقلیم شهری بر توجه و استفاده ترکیبی از عوامل شهری و طبیعی است. زونهای محلی اقلیم به طبقهبندی آبوهوایی فضاهای شهری با توجه و تمرکز بر ساختار فیزیکی و پوشش سطحی شهر میپردازد. این روش طبقهبندی دارای 17کلاس با ویژگیهای پوششی و فیزیکی متفاوت است. برای انجام پژوهش از سه نوع دادههای هواشناسی، تصاویر ماهوارهای و لایههای اطلاعات مکانی استفاده شد. تصاویر برای دو دوره زمانی تابستان و زمستان، لایههای اطلاعات مکانی شهر تهران و حومه آن شامل دادههای کاربری/پوشش اراضی و طبقات ساختمانی شهر و دادههای جوی دما، بارش، سرعت و جهت باد در دوره زمانی 20 ساله از ایستگاههای هواشناسی داخل شهر تهیه شدند. فرایند پردازش دادهها در نرمافزار ساگا-جیآیاسS، نمونهبرداری در گوگل ارتس و طبقهبندی و خروجی اطلاعات در آرک/جیآیاس انجام شد. نتایج طبقهبندی اقلیم محلی تهران نشان داد، اقلیمهای محلی با بافت متراکم و ارتفاع متوسط(کلاس 2) و متراکم و کوتاه (کلاس 3) غالب هستند. این دو کلاس اقلیم محلی که با بار گرمای محیطی بالا و ظرفیت تهویه ضعیف شناخته میشوند، عموماً در مرکز و مناطقی از شمالشرق تهران متمرکزند. همچنین حومه شمال و شمالشرق با پهنههای پوشش درختی و طبیعی (یعنی طبقات اقلیمی درختان متراکم تا بوتهزار) و حومه جنوبی شهر با اراضی کشاورزی و علفزار مشخص شدند؛ این طبقات اقلیمی قابلیت تأمین هوای خنک و مطلوب برای داخل شهر را دارند. در نتیجه تقویت کریدورهای سبز و گذر هوای شمالی ـ جنوبی برای کاهش بار گرمای مرکز شهر و افزایش ظرفیت پویایی آن پیشنهاد میشود.
روان شناسی محیطی
محمد حسن یزدانی؛ ابوالفضل عبدالهی فرد؛ شیوا ولایتی؛ سمیرا سعیدی زارنجی
چکیده
در سه دهه اخیر هنر عمومی و ظهور آن در فضاهای شهری توجه بسیاری از متخصصان از جمله طراحان و برنامهریزان شهری، معماران، روانشناسان، جامعهشناسان و سیاستمداران را به خود جلب کرده است. هرچند هنر عمومی به عنوان هنر تلفیق شده با فضای عمومی شهرها که در فضاهای سبز شهری، خیابانها، ساختمانهای عمومی و مجموعههای مسکونی قرار دارد، ...
بیشتر
در سه دهه اخیر هنر عمومی و ظهور آن در فضاهای شهری توجه بسیاری از متخصصان از جمله طراحان و برنامهریزان شهری، معماران، روانشناسان، جامعهشناسان و سیاستمداران را به خود جلب کرده است. هرچند هنر عمومی به عنوان هنر تلفیق شده با فضای عمومی شهرها که در فضاهای سبز شهری، خیابانها، ساختمانهای عمومی و مجموعههای مسکونی قرار دارد، مفهوم جدیدی نیست اما توجه به رویکرد تعاملی بودن و کنش متقابل این نوع هنر با مردم استفادهکننده از فضای شهری کمتر در نظر گرفته شده است. این پژوهش با هدف بررسی اثر انواع هنر عمومی در فضاهای شهری بر ارتقای نشاط درک شده بانوان شهر اردبیل ارائه شده است. این تحقیق به لحاظ ماهیت موضوع از نوع بنیادی_توسعهای و به لحاظ نتایج از نوع پژوهشهای کاربردی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی_تحلیلی است. دادههای مورد نیاز در این بررسی از طریق روشهای میدانی و کتابخانهای گردآوری شدهاند. جامعه آماری پژوهش بانوان(متخصص و غیرمتخصص هنر و معماری) در شهر اردبیل است که به روش نمونهگیری تصادفی ساده صورت گرفته است. برای تحلیل دادهها از نرم افزارspss و آزمون آماری(t) تک نمونهای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که هنر انتزاعی، هنر تعاملی_ ایستا و هنر ایستا(مجسمه و تندیس فرهنگی_ محلی) بیشترین تأثیر را بر نشاط بانوان داشته و تمایل به ایجاد و گسترش چنین المانهایی در فضای شهر اردبیل بیشتر احساس میگردد. بر اساس نتایج پژوهش با تلفیق هنرعمومی در فضای شهر اردبیل میتوان سرزندگی و کیفیت زندگی نیمی از قشر جامعه که بانوان هستند را بهبود بخشید.
حمل و نقل شهری
شهاب الدین کرمانشاهی؛ محسن صادقی؛ حمید شمعانیان؛ مریم مومنی
چکیده
یکپارچگی ضعیف بین برنامهریزی کاربری زمین و حملونقل میتواند منجر به مشکلات عمدهای از جمله اتلاف منابع برای اصلاح ناهماهنگیها، تعریف کلان پروژههای ناسازگار یا دستکم ناهماهنگ در دو حوزه حملونقل و کاربری زمین و در نتیجه کاهش کارایی مدیریت شهری شود. در ایران، برنامهریزی کاربری زمین در قالب «طرح جامع شهرسازی» و توسعه ...
بیشتر
یکپارچگی ضعیف بین برنامهریزی کاربری زمین و حملونقل میتواند منجر به مشکلات عمدهای از جمله اتلاف منابع برای اصلاح ناهماهنگیها، تعریف کلان پروژههای ناسازگار یا دستکم ناهماهنگ در دو حوزه حملونقل و کاربری زمین و در نتیجه کاهش کارایی مدیریت شهری شود. در ایران، برنامهریزی کاربری زمین در قالب «طرح جامع شهرسازی» و توسعه شبکه حملونقل در قالب «طرح جامع حملونقل» انجام میشود. در این مطالعه روند تهیه و تصویب طرحهای جامع شهرسازی و حملونقل با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از متخصصان این دو حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این بررسی اسناد و ضوابط قانونی برای تکمیل مصاحبهها انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که روند حاکم بر تهیه و تصویب طرحهای جامع حملونقل و شهرسازی تا حد زیادی مستقل از یکدیگر بوده و میتوان گفت هماهنگی بین این دو طرح پایین است. در ادامه، با مرور تجارب خارجی در این زمینه و مصاحبه با مدیران شهری و متخصصان داخلی و خارجی، تلاش شده تا پیشنهاداتی به منظور بهبود هماهنگی بین این دو طرح ارائه شود. همچنین برای راهکارهای پیشنهادی مطرح شده در سه دسته شامل 1) تلفیق طرحهای جامع شهرسازی و حملونقل در قالب یک طرح واحد، 2) تهیه و تصویب همزمان طرحها و 3) اصلاح روند فعلی تصویب طرحهای جامع حملونقل و شهرسازی، چالشهایی با استفاده از نتایج مصاحبهها بیان شده است. در نهایت، با توجه به چالشهای جدی تلفیق و انجام همزمان دو طرح، به نظر میرسد زمینهسازی برای تغییر نگرش در فرآیند تهیه و تصویب طرحها و همچنین توسعه ابزارهای تحلیل یکپارچگی، راهکاری عملیاتی باشد.
طراحی شهری
ایمان قلندریان؛ گلبرگ قائممقامی فراهانی
چکیده
امروزه تغییرات عمدهای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرحهای توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آنقدر زیاد شده است که برنامهریز در نقش ...
بیشتر
امروزه تغییرات عمدهای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرحهای توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آنقدر زیاد شده است که برنامهریز در نقش تسهیل گر و وکیل مردم، آنها را با حقوق خود آشنا میکند. پژوهش پیش رو با هدف مطالعه موانع و چالشها و عوامل مؤثر بر تحققپذیری طرحهای کوچک مقیاس (واحد همسایگی) در شهر مشهد با تأکید بر مشارکت مردمی، با رویکرد کیفی و روش داده مبنا از طریق مصاحبههای نیمهساختیافته انجام شده است. جامعه آماری شامل سه گروه از ذینفعانِ (مردم، مدیریت شهری و تیمهای تسهیلگر) این پروژه ها (موسوم به محله ما) بوده است. نمونه گیری به روش نظری و تا مرحله اشباع ادامه داشت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیل مضمون) و با رویکرد تلخیصی و نرمافزار MAXQDA نسخه 2018، صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری، مفاهیم اساسی در تحققپذیری پروژههای هدف مشخص شدند. نتایج نشان داد مدیریت شهری، تسهیل گران و مردم به عنوان سه رکن اساسی در فرایند تحققپذیری پروژه، در هریک از گامهای فرایند طراحی از نیازسنجی تا ارزیابی پس از اجرا، مسائلی را ایجاد میکنند. در مرحله پیش از اجرا، تغییر رویکردهای طراحی و برنامهریزی با تغییر در بدنه مدیریت شهری و عدم توانمندی تسهیل گران در ارائه طرحی تحققپذیر به شهرداری و همچنین ذهنیت منفی مردم نسبت به ارگانهای دولتی، چالشهایی را به همراه دارد. در مرحله اجرا، مدیریت شهری با عدم تخصیص اعتبارات کافی و فقدان همکاری مؤثر بین سازمانی منجر به عدم اجرای نیازهای واقعی مردم و به تبع آن افزایش نارضایتی آنان میگردد. کیفیت مشارکت واقعی و مسئولانه شهروندان و شفافسازی نحوه رسیدن به گزینهها و اولویتبندی در تناسب با نیازهای مردم توسط تیم تسهیل گر از چالشهای این گام است که پس از اجرای طرح به دلیل ناملموسبودن نتایج زودبازده، میتواند منجر به بینتیجه بودن آن از نظر مردم گردد.
جغرافیای شهری
بهاره سادات موسوی؛ عطاءالله عبداللهی کاکرودی؛ سمانه اروندی
چکیده
گسترش فیزیکی شهری بر تغییرات مکانی و زمانی در خواص بیوفیزیکی سطح (از جمله دمای سطح زمین) تأثیرگذار بوده و منجر به افزایش دمای سطح طی سالهای پایش شده است. به طوری که نتایج حاصله در هر سه شهر مورد مطالعه طی سالهای پایش، روند افزایشی دمای سطح زمین را نشان میدهد. بررسیها در شهرها نشان داد که رشد شهری با توجه به محیط جغرافیایی و ...
بیشتر
گسترش فیزیکی شهری بر تغییرات مکانی و زمانی در خواص بیوفیزیکی سطح (از جمله دمای سطح زمین) تأثیرگذار بوده و منجر به افزایش دمای سطح طی سالهای پایش شده است. به طوری که نتایج حاصله در هر سه شهر مورد مطالعه طی سالهای پایش، روند افزایشی دمای سطح زمین را نشان میدهد. بررسیها در شهرها نشان داد که رشد شهری با توجه به محیط جغرافیایی و شرایط طبیعی هر منطقه از الگوهای متفاوتی پیروی میکند. برایناساس، تغییرات مکانی و زمانی در خواص بیوفیزیکی سطح در میان شهرهای انتخاب شده متفاوت بود. این تفاوت ناشی از شرایط اقلیمی، محیطی و پوشش زمین بود. با توجه به شرایط اقلیمی، میانگین سرسبزی در مناطق با هوای مرطوب (بندر انزلی و شیرگاه) با مناطق با هوای گرم و خشک (کاشان) متفاوت بود. با کاهش پوشش گیاهی سطح، میزان تبخیر و تعرق سطحی کاهش یافته و در نتیجه گرما و خشکی سطح افزایش مییابد. میزان سبزینگی در هر سه شهر مورد مطالعه طی سالهای پایش، روند کاهشی داشته که میتواند به دلیل پدیده گسترش شهری باشد. نتایج حاصل از شاخص درخشندگی نشان داد در شهرهای مرطوب یعنی بندرانزلی و شیرگاه میزان درخشندگی که ناشی از عوارض شهری بوده، روند افزایشی داشته است. نتایج حاصل از شاخص آب و رطوبت نیز طی سالهای پایش در شهرهای شیرگاه و بندر انزلی(شهرهای مرطوب) روند افزایشی داشته است. بهطور کلی با کاهش سبزینگی، درخشندگی، رطوبت و دمای سطح زمین در شهرهای کاشان و شیرگاه افزایش یافته ولی به نظر میرسد تأثیر اقلیم محلی و دریا منجر به تعدیل دما در بندر انزلی شده است. نزدیکی به دریا و بالابودن رطوبت باعث شده پوشش گیاهی در طی سالهای پایش کاهش چشمگیری نداشته باشد و در نتیجه منجر به تعدیل دمای سطح شده و از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۱ نتایج مربوط به LST تنها یک درجه افزایش دما را نشان میدهد. درنتیجه افزایش پوشش گیاهی میتواند منجر به افزایش رطوبت آب و در نتیجه کاهش دمای سطح شود.