برنامه ریزی شهری
نجما اسمعیل پور؛ زهرا هروی؛ الهام حیدری هامانه
چکیده
یکی از مشکلاتی که در دههﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻈﺎم ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ و برﻧﺎمهرﻳﺰی ﺷﻬﺮی را در کشورﺗﺤﺖاﻟﺸـﻌﺎع ﺧـﻮد ﻗـﺮارداده، روند روزافزون ﺳﺎختوﺳﺎزﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﺠﺎز مسکونی است. تخلف ﺳﺎﺧﺖوﺳﺎزها از ﺿﻮاﺑﻂ ﻓﻨﯽ و ﺷﻬﺮﺳازی در ﺷﻬﺮهای ایران واقعیتی ریشهدار و در عین ﺣﺎل در حال ﮔﺴﺘﺮش است و با ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺠﺎﺯاﺕﻫﺎﻳﻰ ...
بیشتر
یکی از مشکلاتی که در دههﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻈﺎم ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ و برﻧﺎمهرﻳﺰی ﺷﻬﺮی را در کشورﺗﺤﺖاﻟﺸـﻌﺎع ﺧـﻮد ﻗـﺮارداده، روند روزافزون ﺳﺎختوﺳﺎزﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﺠﺎز مسکونی است. تخلف ﺳﺎﺧﺖوﺳﺎزها از ﺿﻮاﺑﻂ ﻓﻨﯽ و ﺷﻬﺮﺳازی در ﺷﻬﺮهای ایران واقعیتی ریشهدار و در عین ﺣﺎل در حال ﮔﺴﺘﺮش است و با ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺠﺎﺯاﺕﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ آن ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷـﺪﻩ، همچنان در شهرها و منجمله در محدوده شهرداری منطقه 3 شهر یزد، رو به افزایش است. برای ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻯ ﺍﺯ ﺗﺨﻠﻔﺎت ساختمانی لازم است ماهیت ﺍﻳﻦ مسئله و علل وقوع آن ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، علّی، همبستگی و پیمایشی بوده و دادهها به روش کتابخانهای و میدانی جمعآوری شدهاست. براساس یافتهها60درصد تخلفات ساختمانی منطقه 3 طی سالهای 95-1370 مربوط به ساختوسازهای بدون پروانه و 40درصد برخلاف مفاد پروانه بوده است. نگرش مردم نسبت به علل تخلف با نگرش کارشناسان شهرداری یزد کاملاً همسان نیست و مردم عمدهترین علل را «نقص مدارک، ضعف برنامههای آموزشی، عدم آگاهی کامل متقاضیان صدور پروانه نسبت به قوانین ساختوساز، بوروکراسی اداری، نقض آرا و ضعف نظارت به وسیله شهرداری» میدانند. همچنین میان نگرش درآمدزایی شهرداری به پدیده تخلف ساختمانی، ناکارآمدی سیستم نظارت بر ساختوسازهای مسکونی و وضعیت بوروکراسی اداری در امر صدور پروانه ساختمانی در منطقه 3 شهرداری یزد با وقوع تخلف ساختمانی، رابطه همبستگی نسبتاً بالایی وجود دارد. بنابراین تأمین منابع درآمدی پایدار، بهبود سیستم نظارت بر ساختوسازِ شهرداری و نیز بهبود وضعیت بوروکراسی اداری صدور پروانه در شهرداری منطقه 3 شهر یزد میتواند به کاهش تخلفات ساختمانی در این محدوده کمک کند.
برنامه ریزی شهری
محمدرضا پورجعفر؛ فرامرز رستمی
چکیده
نظام برنامهریزی در ارتباط با تحولات شهرنشینی کشور باوجود تلاشهای انجام داده در حوزه تئوری و عمل (اما در قالب رسمی) نتوانسته از روند رو به افزایش مشکلات و معضلات شهری جلوگیری کند. در حالی که زندگی برای شهروندانی نزدیک به یک سوم جمعیت شهری کشور در شرایطی نابسامان است، ولی منفعتهای رشد شهری نصیب نقوش غیررسمیِ باقدرت یا نقوش رسمیِ ...
بیشتر
نظام برنامهریزی در ارتباط با تحولات شهرنشینی کشور باوجود تلاشهای انجام داده در حوزه تئوری و عمل (اما در قالب رسمی) نتوانسته از روند رو به افزایش مشکلات و معضلات شهری جلوگیری کند. در حالی که زندگی برای شهروندانی نزدیک به یک سوم جمعیت شهری کشور در شرایطی نابسامان است، ولی منفعتهای رشد شهری نصیب نقوش غیررسمیِ باقدرت یا نقوش رسمیِ استفادهکننده از رسوم غیررسمی میشود. ازاین رو نظام برنامهریزی در واقعیت، با رسوم و نقوش غیررسمی تداخلی دارد که شفاف و آگاهانه نیست و در مطالعات انجام شده نیز کمتر به آن پرداخته شده است. با توجه به تمرکز کنونی رسوم و نقوش رسمی و غیررسمی به بافتهای ناکارآمد، هدف این تحقق بررسی چگونگی برخورد این رسوم و نقوش باهمدیگر و ارائه یک چارچوب مفهومی برای مواجهه برنامهریزی رسمی با غیررسمیتها در این محدوده است. بدین منظور روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی، کتابخانهای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی، تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاه و تجربیات اندیشمندان در ارتباط با این مسئله و زمینه برنامهریزی و عوامل تحت تأثیر در این مواجهه با توجه به شرایط شهرنشینی کشور و به طور ویژه تجربیات و نتایج مطالعات صورت گرفته در بافت فرسوده، تحلیل شده است. در نهایت برای برونرفت از این شرایط، چارچوبی مفهومی متناسب با شرایط حاکم بر کشور با تأکید بر پرداختن جدیتر به ابعاد اجتماعی و تأثیرپذیری سایر ابعاد از آن در برنامهریزی، پیشنهاد شده است.
برنامه ریزی شهری
زینب علی ابادی؛ محمود محمدی
چکیده
امروزه یکی از مشکلات اساسی، فرسودگی بافتهای شهری ناشی از کمبود دسترسی و نفوذناپذیری است. مطالعات انجام شده بر روی بافتهای فرسوده نشان میدهد که عامل اصلی فرسودگی براساس معیار نفوذپذیری بیشتر ناشی از ضعف ساختار فضایی شبکه معابر است. بنابراین آنچه در وضعیت موجود بررسی آن مهم شده، سنجش میزان تأثیرگذاری ارزشهای ساختار فضایی ...
بیشتر
امروزه یکی از مشکلات اساسی، فرسودگی بافتهای شهری ناشی از کمبود دسترسی و نفوذناپذیری است. مطالعات انجام شده بر روی بافتهای فرسوده نشان میدهد که عامل اصلی فرسودگی براساس معیار نفوذپذیری بیشتر ناشی از ضعف ساختار فضایی شبکه معابر است. بنابراین آنچه در وضعیت موجود بررسی آن مهم شده، سنجش میزان تأثیرگذاری ارزشهای ساختار فضایی بر میزان فرسودگی در معابر با عرضهای کمتر از شش متر است که میتواند کمک مؤثری در شناخت و بهبود وضعیت موجود اینگونه بافتها داشته باشد. این پژوهش با هدف سنجش رابطه شاخصهای ساختار فضایی شبکه ارتباطی از منظر چیدمان فضا با فرسودگی ناشی از شاخص نفوذناپذیری با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام گرفته است. روش تحقیق، توصیفی _ تحلیلی بوده که اطلاعات نظری آن از طریق مطالعات کتابخانهای جمعآوری گردید. با توجه به این که تاکنون تحقیقات انجام گرفته در بررسی ساختار فضایی شبکه ارتباطی از منظر چیدمان فضا متکی بر تحلیل کمی شاخصهای آن و یا تحلیل گرافیکی بوده، در تحقیق حاضر سعی بر آن شده تا با تولید نقشه عرض معبر کل بافت فرسوده و کد دهی و الحاق آن به این شاخصها برای سنجش رابطه بین آنها از روش سنجش و اندازهگیری آماری استفاده شود و از این زاویه نیز موضوع مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور برای پاسخگویی به سئوالات پژوهش، رابطه بین متغیرهای مستقل ساختار شبکه معابر و متغیر وابسته نقوذپذیری به کمک رگرسیون لجستیک بررسی شد. از این رو در بافتهای فرسوده شهر زنجان بنا به نتایج حاصله از آماره والد، نشان داد که متغیر همپیوندی فراگیر و انتخاب تأثیر معنیداری بر فرسودگی ناشی از شاخص عرض معبر بافت فرسوده شهر زنجان ندارد. در صورتی که متغیر اتصال (با کمترین تغییر) و سپس همپیوندی محلی، تأثیر معنیداری بر افزایش یا کاهش میزان فرسودگی در وضعیت موجود دارد؛ چنانچه این معنیداری در سطح پنجدرصد خطا با فرسودگی در عرضهای کمتر از شش متر وجود داشته است. این نتیجه برای مقدار اتصال با نسبت بخت 358/0 بیشترین موفقیت را در کاهش میزان فرسودگی نسبت به شاخص همپیوندی محلی با نسبت بخت 443/0 دارد. این مسئله بیانگر آن است که بهبود اتصال و همپیوندی محلی در بافتهای فرسوده شهر زنجان از عوامل مهم در کاهش میزان فرسودگی خواهد بود.
برنامه ریزی شهری
سپیده تابان تراشکار؛ پروین پرتوی
چکیده
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های ...
بیشتر
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های توسعه محله ای ضروری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، مزایا و چالش های مشارکت با کودکان و در نهایت پاسخ به این سئوال است که«مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای چه چیز است؟». به منظور پاسخ به این سئوال به عنوان نمونه مطالعه، در محله سرشور مشهد که به دلیل قرارگیری در بافت مرکزی و قدیمی مشهد و روند رو به افزایش ترک ساکنان محله، مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سعی شده با استفاده از روش های مشارکتی برای کودکان7-14سال(مقطع ابتدایی) مانند نقاشی، پرسشنامه، انشا و کارگاه های آموزشی، به شناختی از وضع موجود محله با تأکید بر کودکان دست یافت. در نهایت، بعد از بررسی مبانی نظری، با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظر کارشناسی، پیش نیازهای مشارکت کودکان به تفکیک مرحله تهیه و اجرای طرح توسعه محله تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد که چهار مؤلفه بسترسازی، فرهنگ سازی، نهادسازی و دوام مشارکت در ارتقای مشارکت کودکان مؤثر هستند؛ که در محله سرشور، شاخص آگاه سازی در رابطه با مؤلفه بسترسازی، بیشترین تأثیر را بر فرایند تهیه طرح و دو شاخص حمایت نهادها( مؤلفه نهادسازی) و کنترل و دوام مشارکت بیشترین تأثیر را بر فرایند اجرای طرح دارند. یافته های حاصل از این تحقیق نه تنها به برنامه ریزان و طراحان برای درک بهتر چگونگی مشارکت کودکان در برنامه ریزی و طراحی محیط و توسعه بهتر جوامع دموکراتیک و دوستدار کودک کمک خواهد کرد بلکه بستری مناسب برای استفاده از مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند طرح های توسعه محله ای را فراهم می سازد.
برنامه ریزی شهری
محمد حسن یزدانی؛ اصغر پاشازاده؛ مریم جامی
چکیده
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابانهای امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیادهراه میتواند ...
بیشتر
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابانهای امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیادهراه میتواند زمینهساز مناسبی برای احیا و توسعه شهر باشد. این پژوهش برآن است تا عوامل مؤثر در ایجاد پیادهراه در سرعین را معرفی نماید تا زمینهای برای ایجاد مطلوب پیادهراه در جهت توسعه گردشگری سرعین و جلب رضایت شهروندان و گردشگران باشد. در این راستا تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی_تحلیلی است. برای جمعآوری دادهها از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان شهر سرعین و کاسبان خیابان ولیعصر هستند که به شیوه هدفمند و تمام شماری از آنها در قالب پرسشنامه داده جمعآوری شده و برای تحلیل آنها از مدل تحلیل مسیر در نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تحلیل اثرات در شش مرحله اتفاق میافتد که برای اثرات مستقیم 64 درصد واریانس تمایل به ایجاد پیادهراه را معیارهای هشتگانه تحقیق تبیین میکنند که از این بین اثرگذاری پنج معیار معنیداری است و معیار خدمات و امکانات شهری با ضریب 392/0 بیشترین تأثیر مستقیم را دارد. در اثرات غیرمستقیم هم که در پنج مرحله دیگر انجام گرفته، معیار عوامل جغرافیایی با ضریب بتای برابر با 248/0 بیشترین اثر غیرمستقیم را بر ایجاد پیادهراه داشته است. درنهایت این که مهمترین معیار تأثیرگذار بر ایجاد پیادهراه در سرعین، مربوط به معیار معابر و حملونقل است که 453/0 درصد در ایجاد پیادهراه در سرعین تأثیرگذار است. نتایج تحقیق نشان میدهد که معیارهای معابر و حملونقل، امنیت، کارکردهای اقتصادی و خدمات و امکانات شهری تأثیر بیشتری در ایجاد پیادهراه در سرعین دارند و باید در اولویت ارتقا باشند؛ با این حال نباید از سایر معیارها غافل ماند.
برنامه ریزی شهری
ابوالفضل مشکینی؛ زینب شاهرخی فر؛ حسین طهماسبی مقدم
چکیده
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب بهعنوان نخستین توقع جوامع از حکومتها مطرح و دولتها بسته به دیدگاههای خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بودهاند. با توجه به ناکارآمدی رهیافتهای ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ...
بیشتر
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب بهعنوان نخستین توقع جوامع از حکومتها مطرح و دولتها بسته به دیدگاههای خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بودهاند. با توجه به ناکارآمدی رهیافتهای ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ روﯾﮑﺮد از برنامهریزی بهمنظور رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺻﺮف، برنامهریزی فضایی راهبردی با ارائه سیاستهای اجرایی مسکن در جهت دستیابی به عدالت اجتماعی میتواند راهگشا باشد. این تحقیق توصیفی _تحلیلی است. بدین منظور ابتدا در مرحله جمعآوری دادهها از مطالعات اسنادی و در مرحله پیمایشی بنا به ماهیت موضوع از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شهر کرمانشاه است. برای آنالیز و روشنگری پرسشنامهها از مدل متا سوات استفاده شده است. این پژوهش بعد از شناخت مسائل و مشکلات شهر و کسب نظر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن، درنهایت با اجماع نظر نخبگان به این نتیجه رسید که تأثیرگذارترین برنامهها، سیاست انبوهسازی مسکن و مسکن مهر بوده است. باوجود همه اقدامات از بعد کمی، شهر کرمانشاه در دهه 90 با کمبود نزدیک به 20 هزار واحد مسکونی برای شهروندان خود روبهرو است. ارائه تسهیلات مسکن برای گروههای مختلف درآمدی، تشویق بخش خصوصی برای ساخت و تأمین مسکن از طریق شیوههای صنعتی با آموزش و فرهنگسازی و تسهیلات مادی برای انبوهسازان و بخش خصوصی، اجباری کردن مقررات ملی ساختمان و نظارت بهینه و برخورد قهری با متخلفان، مهمترین راهبردهای این پژوهش برای برنامهریزی توسعه مسکن در شهر کرمانشاه است.
برنامه ریزی شهری
مهرداد رحمانی؛ سعید رستگار؛ بهرام امین زاده؛ شیوا نوری؛ بابک امین زاده
چکیده
تعیین تراکم و اختلاط کاربری در طرحهای توسعه شهری همواره از موضوعات مناقشه برانگیز بوده و دیدگاههای گوناگونی در این رابطه مطرح بوده است. با این حال این تفاوت رویکردها عمدتاً در بعد نظری باقی مانده و در رابطه با روششناسی آن مطالعات چندانی انجام نشده است. یکی از رویکردهای نوین برنامهریزی شهری به منظور تعیین تراکم و اختلاط کاربری، ...
بیشتر
تعیین تراکم و اختلاط کاربری در طرحهای توسعه شهری همواره از موضوعات مناقشه برانگیز بوده و دیدگاههای گوناگونی در این رابطه مطرح بوده است. با این حال این تفاوت رویکردها عمدتاً در بعد نظری باقی مانده و در رابطه با روششناسی آن مطالعات چندانی انجام نشده است. یکی از رویکردهای نوین برنامهریزی شهری به منظور تعیین تراکم و اختلاط کاربری، توسعه حملونقل عمومیمحور (TOD) است. مقاله حاضر به دنبال پیشنهاد مدلی برای تعیین تراکم و اختلاط کاربری متناسب با این رویکرد است. توسعه حملونقل عمومی محور را عموماً مشتمل بر سه بعد طراحی، تراکم و تنوع (اختلاط) کاربریها دانستهاند. در این پژوهش دو بعد تخصیص بهینه تراکم و تنوع (اختلاط) کاربریها در قالب یک مسئله برنامهریزی ریاضی با اهداف چندگانه مدلسازی شده است. در این مدل هدف نخست بیشینهسازی تراکم در مجاورت ایستگاهها و هدف دوم کمینهسازی اختلاف نسبت شغل به سکونت از الگوی ایدهآل (نسبت شاغلان ساکن به تعداد واحد مسکونی) در هر محدوده TOD است. مجموعهای از محدودیتها از جمله محدودیتهای سقف جمعیت و فعالیت قابل تخصیص به منظور عدم مغایرت اساسی با طرحهای فرادست نیز به مدل افزوده شدهاند. مدل غیرخطی به دست آمده با استفاده از تبدیلاتی به یک مسئله برنامهریزی خطی با اهداف چندگانه و سپس با استفاده از روش محدودیت اپسیلون تعمیم یافته به یک مسئله برنامهریزی خطی تک هدفه تبدیل گردیده است. در نهایت مدل پیشنهادی در نمونه موردی منطقه 12 کلانشهر تهران پیادهسازی و نتایج بهدست آمده به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با اجرای مدل، مجموعهای از پاسخهای بهینه پارتویی برای مسئله استخراج گردید. این پاسخها نقش گزینههای پیشِ روی مجموعه مدیریت شهری را ایفا میکنند و به تصمیمسازان و سیاستگذاران شهری امکان میدهند تا بنا بر اولویتها، محدودیتها و مقتضیات زمانی و مکانی هر یک از اهداف اختلاط و تراکم، گزینه بهینه را انتخاب کنند. این مدل و نتایج حاصل از آن میتواند مبنای تهیه طرحهای توسعه شهری آینده قرار گیرد.
برنامه ریزی شهری
فرشاد نوریان؛ سیدسجاد عبدالله پور رزکناری؛ رضا قاضی
چکیده
کم توجهی به کیفی بودن مفهوم توسعه به وسیله مدیریت شهری و رو نمودن به راهحلهای کمی که مفهوم رشد را در بسیاری از مواقع جایگزین توسعه میکند، مشکلاتی برای شهرهای امروز به وجود آورده است. گسترش کالبدی، افزایش هزینههای حملونقل شهری، افزایش نگهداری تأسیسات زیربنایی و افزایش سرانه هزینههای خدماترسانی از جمله این ...
بیشتر
کم توجهی به کیفی بودن مفهوم توسعه به وسیله مدیریت شهری و رو نمودن به راهحلهای کمی که مفهوم رشد را در بسیاری از مواقع جایگزین توسعه میکند، مشکلاتی برای شهرهای امروز به وجود آورده است. گسترش کالبدی، افزایش هزینههای حملونقل شهری، افزایش نگهداری تأسیسات زیربنایی و افزایش سرانه هزینههای خدماترسانی از جمله این مشکلات هستند. این در حالی است که در بیشتر مواقع فضا برای توسعه در درون مرزهای شهری وجود دارد و یکی از گزینههای مناسب توسعه، بهرهگیری از رویکرد توسعه میان افزاست. در این میان توجه به عواملی که میتواند راهبردها و سیاستهای توسعه میانافزا را حمایت کند، حائز اهمیت است. پهنهبندی برش عرضی با توجه به ماهیتی که دارد، میتواند به عنوان یکی از روشهای منطقهبندی از رویکرد توسعه میانافزا حمایت کند. از این رو هدف مقاله حاضر، اولویتبندی راهبردهای توسعه میانافزا در پهنههای برش عرضی منطقه شش شهر مشهد است که براین اساس روش آن، توصیفی_تحلیلی و برای گردآوری دادهها از سه روش بررسی اسنادی، مشاهده میدانی و پیمایشی(توزیع پرسشنامه) بهره گرفته شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار ARCGIS ، SPSS و EXPERT CHOICE استفاده شده و از روش AHP برای وزندهی معیارهای پهنهبندی برش عرضی و آزمون فریدمن برای اولویتبندی راهبردها استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیلهای انجام شده در قالب روش سلسله مراتبی و نرمافزار Expert Choice، معیارهای تراکم(0.386)، ویژگی بافت(0.235)، دسترسی(0.130)، فاصله از کاربریها (0.080) بیشترین وزن را از بین معیارهای پهنهبندی برش عرضی کسب کردند و نمونه مورد مطالعه در چهار تیزون (T3, T4, T5,T6) و دو پهنه ویژه (پهنه کشاورزی و پهنه نیروگاه برق) دستهبندی شد. همچنین مهمترین راهبردهای توسعه میانافزا برای تی-زون هسته شهری (T6) به ترتیب، کاهش ناسازگاری فعالیتی(W3T4)، تقویت مشارکت مردمی (W1T2) و افزایش شدت استفاده از زمین در قطعات کم ارتفاع محور(W5O2) شناسایی شده است.
برنامه ریزی شهری
غلامرضا ملکشاهی؛ عامر نیک پور؛ ساناز حبیبی
چکیده
رضایت از محیط مسکونی، عامل مهمی برای دستیابی به رضایت از زندگی است. یکی از مهمترین اقدامات دولت برای تأمین مسکن مناسب برای طبقات با درآمد کم و متوسط، سیاست ساخت و عرضه مسکن مهر است. چنین به نظر می رسد که این سیاست تأکید ویژهای بر جنبه های کمی مسکن داشته و بیش از توجه به جنبه های اجتماعی، بعد اقتصادی مسکن را نشانه گرفته است. ...
بیشتر
رضایت از محیط مسکونی، عامل مهمی برای دستیابی به رضایت از زندگی است. یکی از مهمترین اقدامات دولت برای تأمین مسکن مناسب برای طبقات با درآمد کم و متوسط، سیاست ساخت و عرضه مسکن مهر است. چنین به نظر می رسد که این سیاست تأکید ویژهای بر جنبه های کمی مسکن داشته و بیش از توجه به جنبه های اجتماعی، بعد اقتصادی مسکن را نشانه گرفته است. پروژه مسکن مهر، بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت ماهیت گسترده و نو بودن آن در کشور نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه دارد. هدف این مقاله ارزیابی و مقایسه میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر دولتی و خودمالک در شهر آمل است. این مقاله از نظر روششناسی از نوع توصیفی_تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از روشهای کتابخانه ای و اسنادی_پیمایشی استفاده شده است. حجم نمونه برآورد شده به روش کوکران برابر 253 نفر بوده است. برای شناخت و تحلیل وضعیت رضایتمندی ساکنان از مجتمعهای مسکن مهر شهر آمل، با توجه به غیرنرمال بودن دادهها از آزمونهای ناپارامتریک استفاده شده است. برای تحلیل و شناخت وضع میزان رضایتمندی از آزمون باینومیال، برای مقایسه میزان رضایتمندی در دو مسکن مهر دولتی و خصوصی از آزمون یومن ویتنی و برای رتبه بندی انواع رضایت از آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که در مسکن مهر دولتی، در هیچ مؤلفه ای رضایت وجود ندارد. در مسکن مهر خودمالک نیز نارضایتی از مؤلفه های تسهیلات مجتمع و دید و منظر مشاهده می شود. در مورد بقیه مؤلفه ها، رضایت یا عدم رضایت از هیچ یک از مؤلفه ها معنی دار نمی باشد. نتایج آزمون یومن ویتنی نشان میدهد که در بین تمامی مؤلفه ها، بین مسکن مهر دولتی و خودمالک تفاوت معنی داری وجود دارد.
برنامه ریزی شهری
موسی پژوهان؛ زهرا پورمقدم
چکیده
بازآفرینی فرهنگ مبنا و گردشگری فرهنگی، دو روی سکه نوسازی بافت های ارزشمند شهری محسوب می شوند؛ اولی فرایندی همه جانبه برای نجات بافت قدیم شهر از اضمحلال کالبد و فعالیت و دومی رهیافتی کارآمد با بُن مایه مشارکت مردم، میراث فرهنگی و هنر در بسیج نیروهای اجتماعی و فرهنگی بافت قلمداد می شوند. در این مقاله تعامل این دو در چارچوب برنامه ریزی ...
بیشتر
بازآفرینی فرهنگ مبنا و گردشگری فرهنگی، دو روی سکه نوسازی بافت های ارزشمند شهری محسوب می شوند؛ اولی فرایندی همه جانبه برای نجات بافت قدیم شهر از اضمحلال کالبد و فعالیت و دومی رهیافتی کارآمد با بُن مایه مشارکت مردم، میراث فرهنگی و هنر در بسیج نیروهای اجتماعی و فرهنگی بافت قلمداد می شوند. در این مقاله تعامل این دو در چارچوب برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری فرهنگیِ بافت قدیم شهر رشت که محدوده محلات زاهدان و ساغریسازان را در بر می گیرد، مورد کنکاش قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی بوده و از ترکیبی از ابزارهای کیفی و کمی شامل پرسشنامه و جداول تحلیل عوامل درونی و بیرونی برای طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که بافت قدیم شهر رشت با وجود دارا بودن منابع فرهنگی درون خود، به دلیل ضعف زیرساخت های گردشگری فرهنگی و عدم خلاقیت در کاربست فرهنگ و هنر در فرایند بازآفرینی فرهنگ مبنا نتوانسته از این منابع محلی بهره جوید. در راستای بهره گیری از این ظرفیت ها، راهبردهای دارای اولویت به همراه سیاست های اجرایی و برنامه اقدامات به منظور فعالسازی این ظرفیت ها برای توسعه گردشگری فرهنگی در عین حفاظت فعال از هویت و میراث بافت، تدوین شدند. ایجاد جاذبه های گردشگری نو و متفاوت با احیای سنت های آیینی و بومی بافت و ارائه به گردشگران، بهسازی بناهای تاریخی با تزریق فعالیت های جاذب برای گردشگران و پیادهراه سازی محور دارای قابلیت بازار_ خواهر امام _زرجوب از جمله با اولویت ترین راهبردهای تدوین شده برای بازآفرینی فرهنگ مبنا از طریق گردشگری شهری در بافت قدیم شهر رشت محسوب می شوند.
برنامه ریزی شهری
حسین نظم فر؛ سعیده علوی؛ نسرین صادقی؛ علی عشقی چهاربرج
چکیده
افزایش طول عمر انسانها و اضافه شدن جمعیت سالمندان یکی از دسـتاوردهای قرن 21 بوده و سالخوردگی جمعیت پدیدهای است که بـسیاری از جوامع بشری با آن روبهرو هستند و برخی دیگر در آیندهای نزدیک با آن روبهرو خواهند شد. در ایران افزایش طول عمر همراه با کاهش نرخ موالید سبب پیری جمعیت شده است. با توجه به آمار جمعیتی، شهر بوکان نیز در ...
بیشتر
افزایش طول عمر انسانها و اضافه شدن جمعیت سالمندان یکی از دسـتاوردهای قرن 21 بوده و سالخوردگی جمعیت پدیدهای است که بـسیاری از جوامع بشری با آن روبهرو هستند و برخی دیگر در آیندهای نزدیک با آن روبهرو خواهند شد. در ایران افزایش طول عمر همراه با کاهش نرخ موالید سبب پیری جمعیت شده است. با توجه به آمار جمعیتی، شهر بوکان نیز در سالهای آینده با این پدیده مواجه خواهد شد. به همین دلیل پژوهش حاضر باهدف امکانسنجی تحقق شهر دوستدار سالمند در بوکانانجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی_پیمایشی باهدف کاربردی است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS، و برای مقایسه میانگین شاخصها از آزمون T استفاده شده است. با توجه به استفاده از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی، روایی پرسشنامه مورد تأیید است. نتایج پژوهش نشان میدهد از میان شاخصهای اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی_تفریحی و بهداشتی_درمانی موردبررسی به ترتیب بیشترین درصد نارضایتی مربوط به نبود فضای مناسب برای ارتباط با مراکز آموزشی مانند کامپیوتر، اینترنت، اطلاعات در مورد نرمافزارها و خدمات با حروف چاپی و بزرگ، نبود بازارچههای مخصوص خرید سالمندان و به خانوادهها در زمینه مراقبت از خود و سالمندان آموزشهای لازم داده نمیشود، میباشد. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد که میانگین همه معیارهای موردبررسی (اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی_تفریحی و بهداشتی_درمانی) پایینتر از حد استانداردند و تا رسیدن به سطح مطلوب فاصله زیادی دارند. بنابراین پیشنهاد میگردد متولیان امر برای ایجاد رفاه سالمندان در شاخصهای دارای کمترین حد استاندارد همت بیشتری به خرج دهند و با رفع کاستیها و تأمین نیازهای این قشر، رفاه و سرزندگی را برای سالمندان فراهم نمایند.
برنامه ریزی شهری
منوچهر طبیبیان؛ نگین مظفری
چکیده
موقعیت جغرافیایی و سابقه لرزهخیزی بسیاری از شهرهای ایران، از جمله تهران، توجه به موضوع آسیبپذیری از زلزله را در رشتهها و تخصصهای گوناگون ملزم نموده است. برنامهریزی شهری به دلیل ماهیت خود، این مسئله را در بافتهای شهری مورد بررسی قرار میدهد. در همین راستا، پژوهش حاضر با بررسی و مطالعه متون و اسناد مرتبط با زلزله و ...
بیشتر
موقعیت جغرافیایی و سابقه لرزهخیزی بسیاری از شهرهای ایران، از جمله تهران، توجه به موضوع آسیبپذیری از زلزله را در رشتهها و تخصصهای گوناگون ملزم نموده است. برنامهریزی شهری به دلیل ماهیت خود، این مسئله را در بافتهای شهری مورد بررسی قرار میدهد. در همین راستا، پژوهش حاضر با بررسی و مطالعه متون و اسناد مرتبط با زلزله و نقش برنامهریزی شهری در کاهش اثرات آن و همچنین برنامهریزی بافت مسکونی و ابعاد و ویژگیهای آن، به یک مدل عملیاتی برای سنجش میزان آسیبپذیری بافتهای مسکونی منطقه شش تهران از زلزله دست یافته است. بر مبنای این مدل، معیارهای لازم به منظور بررسی میزان آسیبپذیری تعیین گردید. براساس معیارهای یادشده، منطقه شش تهران به تفکیک محلههای مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. سنجش میزان آسیبپذیری محلات مسکونی مورد بررسی، بر مبنای مقدار استخراج شده برای معیارهای ارزیابی و با استفاده از روش AHP صورت گرفت. در نهایت، اهداف، راهبردها و سیاستهای لازم برای کاهش میزان آسیبپذیری با توجه به ضریب اهمیتهای به دست آمده با استفاده از همین روش، به تفکیک محلات 17 گانه مورد بررسی تدوین گردید. براساس نتایج به دست آمده از بررسیها و محاسبات انجام شده در پژوهش حاضر، اتخاذ راهکارهایی در پنج دسته شکل کلی بافت مسکونی (قطعهبندی، توزیع کاربریها، همجواریها و...)، فضاهای سبز و باز عمومی، شبکه دسترسی، تراکم جمعیت و کنترل و نظارت بر ساختوساز میتواند در ارتقای ایمنی محلههای منطقه شش در برابر زلزله مؤثر واقع شود.
برنامه ریزی شهری
رسول فرجام
چکیده
گسترش کالبدی شهرها دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی گونا گونی را در پی دارد. از منظر اجتماعی، اصلی ترین آنها جابه جایی و تحرکات جمعیت شهری و مهاجر در نقاط مختلف شهر است. در بُعد کالبدی، توسعه فیزیکی ناموزون و تولید فرمهای شهری گونا گون از بارزترین تظاهرات گسترش بی رویه شهرها محسوب می شود. به تبع این دگرگونی ها، تغییر در تنوع و ترکیب ...
بیشتر
گسترش کالبدی شهرها دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی گونا گونی را در پی دارد. از منظر اجتماعی، اصلی ترین آنها جابه جایی و تحرکات جمعیت شهری و مهاجر در نقاط مختلف شهر است. در بُعد کالبدی، توسعه فیزیکی ناموزون و تولید فرمهای شهری گونا گون از بارزترین تظاهرات گسترش بی رویه شهرها محسوب می شود. به تبع این دگرگونی ها، تغییر در تنوع و ترکیب کاربری های شهری در بخش مرکزی شهرها بسیار بیشتر از دیگر بخش های شهر نمایان می شود که در بسیاری از موارد از جمله بخش مرکزی شهر شیراز، به عنوان یکی از مسائل شهری، برجسته شده است. بخش مرکزی شیراز در گذشته دارای ترکیب مناسب، سازگار و متنوعی از کاربریها بوده، به گونه ای که از شدت کارآیی مکانی بیشتری نسبت به سایر محدوده های شهر برخوردار بوده است. امروز با یک نگاه موشکافانه می توان دریافت، هرجا که این ترکیب و تنوع از بین رفته، با جابه جایی جمعیتی و فرسودگی کالبدی همراه شده و زوال شهری ظهور پیدا کرده است. بنابراین پژوهش حاضر این سئوال اساسی را مورد پرسش قرار داده است که چه رابطه ای بین ابعاد ترکیب کاربریها )اختلاط کاربری( و شدت کارآیی مکانی کاربری های شهری وجود دارد؟ هدف کلی این تحقیق، معرفی رویکرد توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربریها به عنوان یکی از رویکردهای نوین توسعه شهری و کاربرد مدل مفهومی مورد نظر آن در ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی شهری است (در این مطالعه: بخش مرکزی شهر شیراز). در این پژوهش، ابتدا ابعاد ترکیب کاربری های شهری بخش مرکزی شیراز براساس مدل مفهومی آلن راولی از ترکیب کاربریها، کشف شده و سپس با اتخاذ آن به عنوان متغیر مستقل، میزان شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش، مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدل تحلیل فضایی که برای این منظور در نظر گرفته شده، مدل Intensity Zoning Control است. همچنین برای ارزیابی روابط، از روشهای آماری مانند آنالیز واریانس، آزمون Chi Square و ضریب همبستگی استفاده شده است. ضریب همبستگی پیرسون بین شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش مرکزی شهر شیراز و ابعاد ترکیب کاربریها برابر با 0.191 بوده است. در تفسیر این آماره می توان بیان کرد که حدود 19 تا 20 درصد کارآیی مکانی کاربری های شهری در این بخش، مستقیماً به الگوهای ترکیب کاربریها مربوط می شود. همچنین مقادیر نسبت بین مربع میانگین رگرسیون و مربع میانگین باقیمانده ها نشان داد که با افزایش یک واحد در مقدار متغیر مستقل یا همان ترکیب کاربریها، برابر با 4.6 واحد به شدت کارآیی مکانی کاربریهای بخش مرکزی افزوده می شود. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد، دست کم 20 درصد از پویایی و کارآیی مکانی کاربریها به این متغیر بازمی گردد؛ از این رو می توان این رابطه را در تهیه طرحهای شهری و برنامه ریزی های شهرسازانه، مورد توجه قرارداد.
برنامه ریزی شهری
هادی کریمی بنه خلخال؛ مریم جعفری مهرآبادی؛ اسماعیل آقایی زاده
چکیده
شهر اردبیل در دو دهه اخیر ( به ویژه شکلگیری استان اردبیل) رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. هرچند که تبدیل شدن شهر اردبیل به مرکز استان (بنا بر آمار و ارقام موجود) در گسترش کمیت مسکن شهری نقش بسزایی داشته، اما وضعیت ویژگیهای کیفی مسکن این شهر از جمله شاخصهای بهداشتی_رفاهی چندان مشخص نیست و نمیتوان در ارتباط با وضعیت سلامتی ...
بیشتر
شهر اردبیل در دو دهه اخیر ( به ویژه شکلگیری استان اردبیل) رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. هرچند که تبدیل شدن شهر اردبیل به مرکز استان (بنا بر آمار و ارقام موجود) در گسترش کمیت مسکن شهری نقش بسزایی داشته، اما وضعیت ویژگیهای کیفی مسکن این شهر از جمله شاخصهای بهداشتی_رفاهی چندان مشخص نیست و نمیتوان در ارتباط با وضعیت سلامتی مسکن آن بدون انجام بررسیهای علمی اظهارنظر کرد. از این رو در این پژوهش با درک این مهم، وضعیت مسکن شهر اردبیل از نظر شاخصهای مسکن سالم شهری بررسی شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی، سطح برخورداری مناطق شهری شهر اردبیل از لحاظ برخورداری از شاخصهای مسکن سالم را بررسی کرده است. برای آزمون فرضیههای تحقیق نیز از آمار توصیفی، آزمون t، آزمون آماری F و آزمون دانکن و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که شهر اردبیل از لحاظ برخورداری از شاخصهای مسکن سالم در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد اما بین مناطق مختلف شهر اردبیل از لحاظ این شاخصها اختلاف بارزی وجود دارد. همچنین یافتههای تحقیق دلالت بر این دارد که بین ویژگیهای اجتماعی_اقتصادی ساکنان و سالم بودن مسکن همبستگی مستقیم و مثبت و بین قدمت واحد مسکونی و سالم بودن مسکن رابطه معکوس و منفی وجود دارد. از موارد کاربردی این پژوهش میتوان به معرفی و شناسایی شاخصهای مسکن سالم برای استفاده در پژوهشهای بعدی و برجسته کردن مشکلات موجود از لحاظ شاخصهای مسکن سالم در محدوده مورد مطالعه و ارائه پیشنهادهایی برای رفع این مشکلات اشاره کرد؛ به طوری که مسئولان مدیریت شهری اردبیل با استفاده از نتایج این تحقیق میتوانند اقدامهای هدفدار و مؤثری به منظور بهبود وضعیت مسکن سالم شهری اردبیل انجام دهند.
برنامه ریزی شهری
صدیقه کیانی سلمی؛ محمدرضا بسحاق
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و با اثرات خود نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و محیطی جوامع ایفا میکند. با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تحلیل آثار آن بر سایر ابعاد ضرورتی ویژه خواهد داشت. شهر کاشان با برخورداری از توانها و فرصتهای ویژه ...
بیشتر
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و با اثرات خود نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و محیطی جوامع ایفا میکند. با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تحلیل آثار آن بر سایر ابعاد ضرورتی ویژه خواهد داشت. شهر کاشان با برخورداری از توانها و فرصتهای ویژه گردشگری، در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی از این پدیده متأثر شده است. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی آثار گردشگری و نقش آن در توسعه شهری کاشان است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی_تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 200 نفر محاسبه گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساختهای با 65 متغیر است که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 738/0 مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج پرسشنامه از روشهای مختلف آماری و نرمافزارهایSPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از کاربرد مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد، توسعه گردشگری اثر معناداری بر توسعه شهری در کاشان داشته است. این اثرگذاری دارای بار عاملی 29/0 و سطح معناداری 000/0 بوده که با استناد به آن میتوان گفت در سطح اطمینان 99 درصد گردشگری بر توسعه شهری کاشان اثرگذار بوده است. در شاخصهای تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی (کتابخانه، مساجد و ...) با بار عاملی 67/0 بیش از سایر ابعاد از توسعه گردشگری اثر پذیرفته است. بار عاملی 66/0 برای توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی (شبکه آب و فاضلاب، مخابرات و ...) این شاخص را در جایگاه دوم قرار داده است. همچنین معناداری اثر گردشگری بر بهبود معیشت ساکنان با بار عاملی 65/0 و سطح معناداری 000/0 مورد تأیید قرار میگیرد. کسب بار عاملی 52/0 برای افزایش خدمات عمومی (خدمات بهداشتی، جمعآوری زباله و...) متأثر از توسعه گردشگری این شاخص را در رتبه چهارم اثرپذیری از گردشگری در مجموعه متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری قرار میدهد.
برنامه ریزی شهری
اصغر عابدینی؛ امین خلیلی
چکیده
رشد روزافزون جمعیت و افزایش شهرنشینی، باعث ایجاد پدیدهای به نام پراکندهرویی شهری در عمده شهرهای جهان گردیده است. این امر پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی را به شهرها تحمیل نموده؛ بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پدیده ضروری مینماید. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و سنجش شدت پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه به عنوان مطالعه ...
بیشتر
رشد روزافزون جمعیت و افزایش شهرنشینی، باعث ایجاد پدیدهای به نام پراکندهرویی شهری در عمده شهرهای جهان گردیده است. این امر پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی را به شهرها تحمیل نموده؛ بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پدیده ضروری مینماید. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و سنجش شدت پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه به عنوان مطالعه موردی میباشد تا برنامهریزان و مدیران شهری بتوانند با آگاهی و شناخت بیشتری به منظور رشد آتی شهر ارومیه و رسیدن به توسعه پایدار شهری برنامهریزی نمایند. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهشی، نظری_کاربردی است و از نظر ماهیت پژوهشی، توصیفی_تحلیلی است. به منظور سنجش و بررسی پراکندهرویی شهری روشهای متعددی به کار گرفته شده است. امروزه متریکهای چشمانداز و دادههای فضایی به دلیل این که پراکندهرویی را با جزئیات بالا و در یک سطح دقیق شناسایی میکنند، در سرتاسر جهان به طور وسیعی به کار گرفته می شوند. در تحقیق پیشِ رو برای سنجش پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه از دادههای فضایی_ماهوارهای و تلفیق این دادهها با متریکهای چشمانداز (برای نخستین بار در ایران) در راستای سنجش پراکنده رویی بهره گرفته شده است. در این راستا ابتدا تصاویر ماهوارهای مربوط به سالهای 1375، 1385، 1390 و 1394 به کمک ماهواره Landsatگردآوری گردیده و با استفاده از شبکه عصبیمصنوعی در دو کلاس اراضی ساخته شده و اراضی ساختهنشده طبقهبندی گردیده و سپس آشکارسازی تغییرات با استفاده از نرمافزارENVI4.8 صورت گرفته و با کاربست متریکهای چشمانداز(شاخص بعد فراکتال، شاخص بزرگترین قطعه، شاخص مجاورت، شاخص تعداد قطعه و شاخص شکل) با استفاده از نرمافزارFragstats 4.2، پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه سنجیده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه در بازه زمانی 1370 تا 1390 روندی کاهشی داشته و از این دوره تا به امروز روند افزایشی را پیموده است.
برنامه ریزی شهری
احمد شاهیوندی؛ الهام موسوی پور
چکیده
از آنجایی که اساس دیدگاه شهر خلاق، بهرهگیری از توان همه شهر برای رشد فضاهای عمومی، فرهنگ، امنیت، ایمنی و ارتباطات میباشد، یکی از مهمترین ابزارهایی که میتواند به این امر کمک کند، فناوریهای نوین از جمله شبکههای ارتباطی والکترونیک میباشد.در این پژوهش ویژگیهایی مانند تنوع، فراگیری و به روز بودن به عنوان شاخصهای ...
بیشتر
از آنجایی که اساس دیدگاه شهر خلاق، بهرهگیری از توان همه شهر برای رشد فضاهای عمومی، فرهنگ، امنیت، ایمنی و ارتباطات میباشد، یکی از مهمترین ابزارهایی که میتواند به این امر کمک کند، فناوریهای نوین از جمله شبکههای ارتباطی والکترونیک میباشد.در این پژوهش ویژگیهایی مانند تنوع، فراگیری و به روز بودن به عنوان شاخصهای فناوری اطلاعات در راستای تحقق شاخصهای شهر خلاق، خلاقیت و توان بومی، ساختار کالبدی_فیزیکی شهر و ویژگیهای اجتماعی_اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی میباشد. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. دادههای میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین 210 نفر از کارشناسان شهرسازی و30 نفر از کارشناسان فاوا در شهر اصفهان به دست آمده است. برای سنجش اثرگذاری فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بر ساختار کالبدی_فضایی شهر از روش مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرمافزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عامل به روز بودن بر همه ابعاد شهر خلاق یعنی خلاقیت وتوان بومی، ساختار کالبدی_فیزیکی شهر و ویژگیهای اجتماعی_اقتصادی تأثیرگذار است. همچنین تأثیر آن، مهمتر از عوامل دیگر (مانند فراگیر بودن و تنوع فناوریهای نوین) میباشد. عامل فراگیر بودن تنها بر خلاقیت و ارتقای توان بومی و عامل تنوع فناوریهای نوین بر روی عملکرد اجتماعی_اقتصادی شهر اثرگذار است.
برنامه ریزی شهری
محمد مهدی عزیزی؛ رضا اسدی
چکیده
مجتمعهای تجاری از جمله پدیدههای نوین در توسعه شهری دهه های اخیر هستند که در سطح شهر تهران نیز مورد توجه جدی قرار گرفته اند. چنین پدیده هایی در شهر، دارای اثرات قابل توجه بوده و برای شناسایی اثرات و برنامهریزی برای آنان ضروری است ماهیت پدیده و انواع گونه های آن مورد تحلیل قرار گیرند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که معیارهای ...
بیشتر
مجتمعهای تجاری از جمله پدیدههای نوین در توسعه شهری دهه های اخیر هستند که در سطح شهر تهران نیز مورد توجه جدی قرار گرفته اند. چنین پدیده هایی در شهر، دارای اثرات قابل توجه بوده و برای شناسایی اثرات و برنامهریزی برای آنان ضروری است ماهیت پدیده و انواع گونه های آن مورد تحلیل قرار گیرند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که معیارهای دستهبندی مجتمعهای تجاری در ادبیات جهانی چیست و معیارهای مطرح شده در خصوص گونهبندی مجتمع های تجاری تا چه اندازه منطبق بر مجتمعهای تجاری در شهر تهران بوده است. بدین منظور مجتمع تجاری کوروش واقع در منطقه 5 شهرداری تهران به عنوان نمونه موردی این پژوهش انتخاب گردیدهاست. این مجتمع تجاری دارای ویژگی هایی نظیر کالای تخصصی، فضای تفریحی و ... است که مجموعه ویژگیهای مجتمعهای تجاری را همزمان دارد. در قالب فرایند و روش تحقیق این پژوهش، ابتدا معیارهای ریختشناسی براساس ادبیات موضوع تدوین و تبیین شدند. باتوجه به معیارهای مطرح شده در مبانی نظری و ادبیات موضوع، از طریق پرسشنامه و برداشت محلی اقدام به جمعآوری و تحلیل اطلاعات گردید. تحلیل داده ها نشان داد که ریختشناسی مجتمع تجاری کوروش، شامل ویژگیهای چندگونه از مجتمع های تجاری است. وجود کالای تخصصی، حوزه زمانی موثر 40 دقیقه ، اولویت استفاده از فضای تفریحی به جای خرید و ساختار ترکیب صنوف، متفاوت از نمونههای جهانی است. بر این اساس، آنچه امکان ساخت مجتمعهای تجاری با شرایط متفاوت از نمونههای جهانی را ممکن میسازد، ضوابط ساخت و ساز پیشبینی شده در طرح تفصیلی تهران و فقدان قوانین و ضوابط مختص مجتمعهای تجاری است. با ارائه چند شاخص محدود، نظیر تراکم ساختمانی و ارتفاع ساختمان، نمی توان نسبت به احداث مجتمع های تجاری اقدام کرد. متغیرهایی نظیر حوزه کشش، تاثیرات و معیارهای فضایی موثر بر پیرامون مجتمع تجاری میتوانند در ریختشناسی مجتمعهای تجاری اثرگذار باشند.
برنامه ریزی شهری
رضا رامیار؛ اسماعیل ضرغامی
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 39-52
چکیده
فضای باز در بافتهای مسکونی فراتر از دیگر فضاهای مشترک مورد توجه کاربران آن قرار دارد که باعث شده در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی محیط جایگاه ویژهای پیدا کند. همگام با ابداع روشها و نیز ارتقای دانش در حوزههای علوم انسانی و محیطی این دو حوزه نیز با ظهور رویکردهای مختلف، گاه متضاد و گاه مکمل رشد یافتهاند. نقاط و مفاهیم مشترک ...
بیشتر
فضای باز در بافتهای مسکونی فراتر از دیگر فضاهای مشترک مورد توجه کاربران آن قرار دارد که باعث شده در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی محیط جایگاه ویژهای پیدا کند. همگام با ابداع روشها و نیز ارتقای دانش در حوزههای علوم انسانی و محیطی این دو حوزه نیز با ظهور رویکردهای مختلف، گاه متضاد و گاه مکمل رشد یافتهاند. نقاط و مفاهیم مشترک در این دو حوزه میتوانند راه را برای ارتباط دانش در میان این دو برای افزایش کیفیت محیط تسهیل کنند. در این مقاله سعی شده تا یکی از مهمترین مفاهیم نهفته در حوزه روانشناسی محیط یعنی دلبستگی مکانی برای افزایش سرمایه اجتماعی در محیط مورد بررسی قرار گیرد. معمولاً مطالعات در حوزههای فردی مانند دلبستگی مکانی و نیز معنای محیط به صورت فردی و یا تجربه و احساس فردی انجام شده و مطالعات در حوزههای جمعی نیز در روشها و صورتهای اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. در این مقاله با محوریت بهبود سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی سعی شده تا بر چندبعدی بودن این موضوع توجه شود و نیز مدلی با کمک روش مدلیابی و موضوعات اثرگذار بر دلبستگی به مکان، برای تعریف ارتباط میان سه مفهوم دلبستگی مکانی، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی ارائه شود. برای آزمون این مدل از پیمایش و روش تحلیل "مدلیابی معادلات ساختاریافته" استفاده شده که تکنیک تحلیل نیرومندی از خانواده رگرسیون چندمتغیری است. در نهایت مشخص شد که دلبستگی مکانی و مشارکت هر دو تأثیر قابل ملاحظهای بر سرمایه اجتماعی دارند و همچنین مشارکت تأثیر زیادی بر تعلق دارد.
برنامه ریزی شهری
احمد پوراحمد؛ محمود آروین؛ نگار رحیم پور
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 53-68
چکیده
زنان نیمی از جمعیت ساکن شهرها هستند و روند روزافزون حضور آنان در محیطهای کار و فعالیت اجتماعی شهری سبب میشود تا در مکانیابی و طراحی و ساخت کالبد شهر حضور گسترده این قشر در عرصههای عمومی مورد توجه قرار گیرد. حضور در فضاهای عمومی، برنامهریزی برای ارتقای امنیت زنان را ضروری میسازد. مرحله قبل از برنامهریزی، ارزیابی و شناخت عوامل ...
بیشتر
زنان نیمی از جمعیت ساکن شهرها هستند و روند روزافزون حضور آنان در محیطهای کار و فعالیت اجتماعی شهری سبب میشود تا در مکانیابی و طراحی و ساخت کالبد شهر حضور گسترده این قشر در عرصههای عمومی مورد توجه قرار گیرد. حضور در فضاهای عمومی، برنامهریزی برای ارتقای امنیت زنان را ضروری میسازد. مرحله قبل از برنامهریزی، ارزیابی و شناخت عوامل مؤثر بر امنیت زنان است. هدف این پژوهش ارزیابی احساس امنیت زنان در فضاهای شهری منطقه یک شهر اهواز میباشد. پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و ازنظر گردآوری دادهها جزو پژوهشهای توصیفی_پیمایشی و به طور کامل مدلیابی معادلات ساختاری است. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامهای با هفت شاخص (نظارت، اجتماعی، رفتاری، کالبدی، مبلمان، محیطی و دسترسی) و 35 گویه بر مبنای پاسخهای زنان ساکن منطقه یک با حجم نمونه 381 نفر انجام شد. اطلاعات جمعآوری شده از طریق نرمافزارهای SPSS21 و smart- PLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد شاخصهای نظارت، اجتماعی، رفتاری، کالبدی، مبلمان، محیطی و دسترسی بر احساس امنیت زنان در منطقه یک شهر اهواز تأثیر میگذارند. ضریب مسیر در شاخص دسترسی 549/0، شاخص اجتماعی 558/0، شاخص کالبدی 611/0.، شاخص مبلمان 284/0، شاخص محیطی 541/0، شاخص نظارتی 614/. و شاخص رفتاری 443/0 به دست آمده است. شاخص نظارت بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان منطقه یک شهر اهواز دارد و بعد از آن به ترتیب شاخص کالبدی، شاخص اجتماعی، شاخص دسترسی، شاخص محیطی و شاخص رفتاری و در آخر شاخص مبلمان کمترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان در منطقه یک شهر اهواز دارد.
برنامه ریزی شهری
حمیدرضا فارسی فراشبندی؛ سیدرضا آزاده؛ مجتبی ملکیان بهابادی
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 3-14
چکیده
امروزه نحوه توزیع خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری به حساب میآید. این در حالی است که استفاده از روشهای سنتی تأمین زمین خدمات شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. بنابراین این مسئله راهی جز روی آوردن به روشهای نوین را پیشِ رویِ برنامهریزان و مدیران شهری باقی نمیگذارد؛ که از جمله این روشها میتوان ...
بیشتر
امروزه نحوه توزیع خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری به حساب میآید. این در حالی است که استفاده از روشهای سنتی تأمین زمین خدمات شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. بنابراین این مسئله راهی جز روی آوردن به روشهای نوین را پیشِ رویِ برنامهریزان و مدیران شهری باقی نمیگذارد؛ که از جمله این روشها میتوان به برنامه انتقال حق توسعه که مبتنی بر احترام به حقوق مالکیت بوده اشاره کرد. پژوهش کاربردی حاضر، با به کارگیری زمینهها و مبانی نظری موضوع به مطالعه تکنیک مزبور در سطح شهر شیراز پرداخته و به دنبال پاسخ به این سئوال است که الزامات و شرایط استفاده از این رویکرد چیست و کدام یک از نواحی شهر شیراز مناسب این الگو میباشند. برای پاسخ به این سئوالات از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر شیراز به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند. نتایج نشان داد در مناطق دریافت، پارامتر مشارکت شهروندان با وزن 271/0 رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. تمایل به افزایش تراکم در دهه اخیر و همچنین برخورداری از شبکه معابر در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. در مناطق ارسال نیز پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و با ارزش، با امتیاز 273/0 در اولویت نخست قرار دارد. به این ترتیب مشارکت پذیری شهروندان در اولویت دوم و باغات در اولویت سوم قرار دارند. براساس نتایج پژوهش ناحیه 5 از منطقه 1 و ناحیه 7 از منطقه 4 و نواحی 2، 3 و 4 از منطقه 8 از پتانسیل بسیار بالایی در دریافت توسعه و همچنین ناحیه 1 از منطقه 1 و نواحی 1 و 6 از منطقه 2 و ناحیه 2 از منطقه 6 و 8 پتانسیل بسیار بالایی برای ارسال حق توسعه دارند.
برنامه ریزی شهری
شریفه سرگلزایی؛ صمد محمدابراهیم زاده سپاسگزار
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 27-42
چکیده
تکوین فناوریهای دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکانپذیر نموده است. سنسورهای جمعآوری دادههای شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانههای اطلاعات مکانی و گوشیهای هوشمند از جمله فناوریهاییاند که به جمعآوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک مینمایند. در زمینه شناخت، ارتقا ...
بیشتر
تکوین فناوریهای دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکانپذیر نموده است. سنسورهای جمعآوری دادههای شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانههای اطلاعات مکانی و گوشیهای هوشمند از جمله فناوریهاییاند که به جمعآوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک مینمایند. در زمینه شناخت، ارتقا و توسعه میزان دقت این فناوریها، تحقیقهای فراوانی منتشر شده است. با وجود این درک دقیقی از چگونگی فرایند پذیرش و عملیاتی کردن آنها توسط کاربران اعم از اشخاص یا سازمانهای شهری وجود ندارد. هدف این پژوهش مدلسازی پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استانها با به کارگیری مدل ساختار یافته میباشد. این مقاله به معرفی یک مدل اولیه شامل نُه سازه میپردازد که براساس مرور ادبیات موضوع طراحی شده است. این مدل براساس دادههای 110 پرسشنامه از زاهدان مورد آزمون و اصلاح قرار گرفت. مدل اصلاحی با دادههای حاصل از 428 پرسشنامه از بجنورد، اصفهان، شیراز و تبریز مورد اعتبارسنجی و اصلاح نهایی قرار گرفت. مدل نهایی به پنج سازه کارآمد کردن فرد، قابلیت بهرهبرداری، تسهیل در انجام امور، مزیت نسبی و سازگاری به عنوان اولویت نخست کاربران مراکز استانها و به سه سازه کیفیت کم خدمات، امنیت دادهها و ذخیره انرژی با عنوان کم اهمیتترینها اشاره دارد. مدل پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استانها، ابزاری مهم برای پیشبینی پذیرش فناوری برای مدیران شهری است. نتایج حاصله میتواند در جلوگیری از تأمین و اجرای ناموفق فناوری در مقیاس کلانشهری که هزینههای بالایی خواهند داشت، مؤثر باشد. مدل ارائه شده در این مقاله میتواند در شهرهای کوچک مقیاس نیز به عنوان تحقیق آتی مورد آزمون قرار گیرد.
برنامه ریزی شهری
فرشاد نوریان؛ پارسا ارباب
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 43-58
چکیده
مقاله حاضر به واکاوی چشمانداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه به واسطه تحلیل انتقادی میپردازد. حجم عمده ادبیات و الگو یا الگوهای موجود شهر جهانی، تلاش میکند تا چارچوبهایی را که در ارتباط با نمونههای نخستین این پدیده ایجاد شدند، برای سنجش شواهد جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه و بررسی وضعیت آنها به کار بَرَد. ...
بیشتر
مقاله حاضر به واکاوی چشمانداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه به واسطه تحلیل انتقادی میپردازد. حجم عمده ادبیات و الگو یا الگوهای موجود شهر جهانی، تلاش میکند تا چارچوبهایی را که در ارتباط با نمونههای نخستین این پدیده ایجاد شدند، برای سنجش شواهد جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه و بررسی وضعیت آنها به کار بَرَد. این در حالی است که موفقیت این شهرها نیز عمدتاً براساس معیارها و سنجههای غربی، مورد توجه قرار میگیرد که اصطلاحاً از این جریان، تسلط و تحکم غربی (انگلیسی_امریکایی) در حوزه مباحث جهانی شدن و شهر، یاد میشود. در مقابل، گروه در حال رشدی از محققان معتقدند، ارتباط میان مفهوم شهر جهانی با موضوعات قدرت، بازیگران و نهادهایی که در سطح جهانی عمل میکنند، با اغراق همراه بوده و زمینه و احتمالات محلی، دستکم گرفته شده است. بر این اساس، در فرآیند ادراک و تحلیل جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه، مناسب است تا از عمومیتهایی مبتنی بر تجربه شهرهای جهانی غرب به سمت الگو یا الگوهای جدید، از طریق اتخاذ رویکردهایی از جمله چارچوب مفهومی جایگزین پیشنهادی، براساس نقشها، موقعیتها و ظرفیتهای متنوع و در نتیجه ابعاد، آثار و پیامدهای متفاوت، حرکت نمود. در پاسخ به تلقیها و تعابیر فعلی و غالب تئوری شهر جهانی و چالشهایی که به کارگیری مطلق آنها پدید میآورد، رهیافت مؤثر در زمینه چشمانداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه و ارزیابی آن، انجام مطالعات بیشتر در خصوص تعامل میان بازیگران جهانی و محلی بر پایه این چارچوب مفهومی جایگزین به واسطه تجارب، شواهد، قراین و مصداقها با استناد به یک نمونه یا دستهای از نمونههای جدید، مبتنی بر ارزشگذاری ویژگیها، اولویتها و تفاوتهاست.
برنامه ریزی شهری
علی کاظمی؛ طاهره گل لاله
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 89-97
چکیده
مبحث پیادهروی و تأمین محیطهای مناسب برای ترغیب و گسترش میزان پیادهروی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی ارتقای کیفیت محیط در شهرها تبدیل شده است. امری که در پی تأیید تأثیرات مثبت پیادهروی بر سلامت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگیها و مراودات اجتماعی افراد در پژوهشهای مختلف، مداوماً رو به گسترش بوده است. با توجه به این که ...
بیشتر
مبحث پیادهروی و تأمین محیطهای مناسب برای ترغیب و گسترش میزان پیادهروی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی ارتقای کیفیت محیط در شهرها تبدیل شده است. امری که در پی تأیید تأثیرات مثبت پیادهروی بر سلامت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگیها و مراودات اجتماعی افراد در پژوهشهای مختلف، مداوماً رو به گسترش بوده است. با توجه به این که اهداف شهروندان از پیادهروی با یکدیگر متفاوت میباشد و در حالی که وجوه مختلف محیط در ترغیب شهروندان به پیادهروی در عرصههای شهری اثرگذاری متفاوتی دارند، پژوهش حاضر در جستوجوی تبیین چگونگی اثرگذاری ویژگیهای کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر میزان پیادهروی شهروندان بوده و در پی پاسخ به این سئوالات است که ابعاد کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر چه جنبههایی از پیادهروی افراد تأثیر بیشتری دارند؟ و در این صورت کدام یک از عوامل کالبدی_فضایی محیط ساخته شده بیشترین تأثیر را بر میزان پیادهروی دارند؟ در این پژوهش پس از مطالعات نظری پیرامون شاخصهای کالبدی_فضایی شهر و پیادهروی شهروندان و تدوین مدل مفهومی تحقیق، میزان پیادهروی ساکنان سه محله واقع در شهر نوشهر استان مازندران (مطالعه موردی تحقیق) بر حسب دو نوع پیادهروی کاری و تفریحی از طریق پرسشنامه مورد پرسش و ارزیابی قرار گرفت. سپس همپیوندی آنها با فاکتورهای کالبدی فضایی منتج از مطالعات نظری (از حیث شدت تأثیرپذیری) از طریق رگرسیون خطی چند متغیره سنجیده شد. نتایج یافتههای پژوهش نشان داد که متغیرهای کالبدی_فضایی شکل شهر تنها بر میزان پیادهروی تفریحی به صورت معناداری تأثیرگذارند (فرضیه نخست). دلیل این امر میتواند این باشد که پیادهروی کاری جزو فعالیتهای ضروری افراد است و فرد در هر شرایطی ناگزیر به انجام آن است؛ بنابراین محیط تأثیر کمتری بر میزان پیادهروی کاری دارد. در صورتیکه پیادهروی تفریحی جنبه حیاتی نداشته و در شرایطی انجام میگیرد که زمینه مطلوب برای آنها فراهم باشد؛ در نتیجه شرایط محیط و شکل شهر میتواند تأثیر زیادی بر انجام آن بگذارد. همچنین آنالیز واریانس یافتهها نشان داد که عوامل کاربری، تراکم و دسترسی(در بین عوامل کالبدی_فضایی شهر) بیشترین همپیوندی را با میزان پیادهروی شهروندان دارند(فرضیه دوم).
برنامه ریزی شهری
پخشان خضرنژاد؛ رحیم حیدری چیانه
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، ، صفحه 5-16
چکیده
اهمیت تصویر گردشگری برای همگان چه محققین و چه متولیان در صنعت گردشگری روشن است، این اهمیت عمدتاً بدلیل تأثیر بر روی درک ذهنی گردشگران و رفتار منتج از آن (انتخاب مقصد) مورد توجه قرار گرفته است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران از شهر ارومیه و الگوی رفتاری منتج از آن پرداخته است. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی ...
بیشتر
اهمیت تصویر گردشگری برای همگان چه محققین و چه متولیان در صنعت گردشگری روشن است، این اهمیت عمدتاً بدلیل تأثیر بر روی درک ذهنی گردشگران و رفتار منتج از آن (انتخاب مقصد) مورد توجه قرار گرفته است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران از شهر ارومیه و الگوی رفتاری منتج از آن پرداخته است. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی است. بدین منظور ابتدا مدل مفهومی پژوهش بر اساس مبانی نظری، پیشینه تحقیق و سوالات طراحی گردید و سپس با استفاده از روش پیمایشی از طریق پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری اطلاعات درمورد تصویر ذهنی گردشگران قبل و بعد از سفر به شهر ارومیه بر اساس شاخص ها و متغیرهای مورد مطالعه و در انتها آزمون فرضیات گردید. جامعه آماری شامل کلیه گردشگران داخلی بوده که در شش ماهه اول سال 1393 به شهرارومیه سفرکرده اند. حجم نمونه براساس جدول مورگان به تعداد 350 نفرانتخاب گردید. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Spss صورت گرفت. نتایج حاصل از پژوهش بر اساس صورتبندی مدل مفهومی پژوهش و سوالات تحقیق نشان دهنده اینست که ارزش درک شده بر تصویر مقصد گردشگران تاثیر مستقیم داشته یعنی با توجه به میزان ضریب تبیین بدست آمده در مدل رگرسیونی می توان گفت که 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته (تصویر مقصد) متاثر از تغییرات متغیرهای وارد شده در مدل یعنی کیفیت سفر و ارزش درک شده می باشد . همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم موید این مطلب است که تصویر ذهنی قبل و بعد از سفر به شهر ارومیه بعنوان مقصد گردشگری در برخی از شاخصهای مورد مطالعه تفاوت معناداری را نشان می دهد،آزمون فرضیه سوم نیز حاکی از اینست که رابطه مستقیم و نسبتاً قوی(75/0) مابین دو متغیر تصویر استنباط شده از شهر ارومیه و تمایل گردشگران به سفر مجدد وجود دارد، بنحوی که آزمون رو اسپیرمن نشان می دهد که رابطه رضایت از سفر و تمایل به سفر مجدد در فاصله اطمینان 95 درصد معنا دار است و می توان گفت با بهبود تصویر ذهنی گردشگران تمایل گردشگران به سفر مجدد نیز افزایش پیدا می کند. بنابراین طراحی راهبردهای مؤثر برای ایجاد یک تصویر قوی و مثبت در ذهن گردشگر ضروری به نظر می رسد.