اقتصاد شهری
مصطفی حسین آبادی؛ محمدحسین شریف زادگان
چکیده
برنامهریزی فضایی شهری کنشی جمعی مربوط به تصمیمهای مرتبط با بهکارگیری اجتماعی زمین و یک عمل اجتماعی است؛ به معنای عملی که از راه همرأیی به وسیله دولت منتخب مردم انجام میگیرد. بنابراین دولت به مثابه نهادی انگاشته میشود که در پی تحقق منفعت عمومی و جبران شکستهای بازار از طریق قدرت مشروع است. اما سئوال اساسی این است که آیا واقعاً ...
بیشتر
برنامهریزی فضایی شهری کنشی جمعی مربوط به تصمیمهای مرتبط با بهکارگیری اجتماعی زمین و یک عمل اجتماعی است؛ به معنای عملی که از راه همرأیی به وسیله دولت منتخب مردم انجام میگیرد. بنابراین دولت به مثابه نهادی انگاشته میشود که در پی تحقق منفعت عمومی و جبران شکستهای بازار از طریق قدرت مشروع است. اما سئوال اساسی این است که آیا واقعاً دولت به عنوان یک کل، خیرخواه در برنامهریزی فضایی شهری تنها بر مبنای منفعت عمومی شهر عمل میکند؟ هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش بنیادی از دریچه نظریه انتخاب عمومی است که با تمرکز بر نهاد دولت برای تحلیل و درک پیامدهای حاصل از تعامل عناصر موجود در آن، بر شباهتهای انتخاب افراد در تصمیمهای بازاری و غیربازاری تأکید دارد. برای این منظور با استفاده از روششناسی مربوط به تحلیلهای کیفی و پس از دستیابی به شاخصهای اصلی مرتبط با هر یک از مؤلفههای مربوطه، مبتنی بر دادههای استخراج شده از نظر خبرگان این حوزه و کمیسازی این دادهها با استفاده از طیف لیکرت، با بهرهگیری از مدلسازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی در نرمافزار اسمارت پیالاس سعی میشود، میزان اثرگذاری مؤلفههای نظریه انتخاب عمومی بر فضای تصمیمسازی و تصمیمگیری برنامهریزی کلانشهر تهران مورد تحلیل قرار گیرد. براساس یافتههای پژوهش و ضرایب مسیر مؤلفههای پیگیری منافع فردی، رانتجویی و منافع سیاسی بر تصمیمسازی و تصمیمگیری افراد در فرآیند برنامهریزی فضایی کلانشهر تهران تأثیر معنیدار و منفی دارند. همچنین محاسبه و تحلیل شاخصهای برازش نشاندهنده مناسب بودن مدل اندازهگیری و ساختاری الگوی مفهومی پژوهش است. بر این اساس در پایان راهکارهایی برای اصلاح وضعیت حاضر در راستای تأمین بهتر منفعت عمومی و کاهش تضادهای موجود پیشنهاد شده است.
مریم فراش خیابانی؛ پروین پرتوی
چکیده
در چند دههی اخیر استفاده از روشهای ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشتهها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشتهای تأثیر بسیاری از این روشها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روشها در این رشته، مردمنگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعفهایی ...
بیشتر
در چند دههی اخیر استفاده از روشهای ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشتهها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشتهای تأثیر بسیاری از این روشها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روشها در این رشته، مردمنگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعفهایی برای کاربرد در مطالعات شهری دارند؛ برای مثال تأکید نظریه مبنایی بیشتر بر افراد و مصاحبه با آنها بوده و توجه چندانی به بحث فضا و محیط و مشاهدهی آنها ندارد، حال آن که مردمنگاری نیز مراحل تحلیلی مشخصی ندارد و اغلب بسیار زمانبَر است. هدف این پژوهش دستیابی به روشی است که بتوان با کاربست آن نقاط ضعف هر یک از دو روش بیان شده را پوشش داد و از مزیت پیوند این دو در مطالعات شهری و بحثهای مرتبط به آن مانند مفهوم فضای شهری استفاده کرد. روشی که در نتیجهی مرور اسناد در این حوزه به دست آمد، مردمنگاری نظریه مبنایی نامیده میشود. این روش ترکیبی دارای انواعی است که در این پژوهش در سه دسته ارائه شده است. برای کاربست آن در عرصه تحقیق نیز مراحلی پیشنهاد شده که در آن از ترکیب مردمنگاری با رویکرد متأخر آن و نظریه مبنایی بر ساختگرا ارائه شده از سوی کیتی چارمز استفاده شده است. درنهایت به عنوان نمونه مطالعه بر روی یک فضای نیمه عمومی(کافهای در مرکز شهر تهران) به کمک روش مردم نگاری نظریه مبنایی انجام شد. در نتیجهی این مطالعه روشن شده است که با استفاده از این روش، بخشهای مفغول مانده در هر روش به تنهایی، تا اندازهی زیادی پوشش داده شده و پژوهشی جامعتر در راستای رسیدن به اهداف آن انجام شده است.
معماری شهری
فرناز دیبازر؛ سحر طوفان؛ سیروس جمالی؛ نیما ولیزاده
چکیده
مکانهای سوم نمونهای موفق از مکانهای عمومی هستند که به دلیل ویژگیهای خاص خود نقش مهمی در کیفیت زندگی شهری دارند. تأمین محیطی با توانایی شکل دهی و تقویت تعاملات اجتماعی یکی از نقشهای مهم مکان سوم است. هر چه جامعه تعاملات اجتماعی بیشتر و مؤثرتری داشته باشد، سالمتر و پویاتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به ایجاد و شکلدهی ...
بیشتر
مکانهای سوم نمونهای موفق از مکانهای عمومی هستند که به دلیل ویژگیهای خاص خود نقش مهمی در کیفیت زندگی شهری دارند. تأمین محیطی با توانایی شکل دهی و تقویت تعاملات اجتماعی یکی از نقشهای مهم مکان سوم است. هر چه جامعه تعاملات اجتماعی بیشتر و مؤثرتری داشته باشد، سالمتر و پویاتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به ایجاد و شکلدهی اصولی مکانهای سوم که کافهها نمونه بارزی از آنها هستند، ضروری به نظر میرسد. نمونهها براساس نظرسنجی آنلاین انتخاب شدهاند. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه، همبستگی است. شیوه جمعآوری اطلاعات مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و منابع آرشیوی است. هدف از این پژوهش بررسی هشت ویژگی عمومی بیان شده برای مکانهای سوم در نمونههای مطالعاتی و واکاوی تأثیر آنها بر تعاملات اجتماعی شکل گرفته در بستر مورد مطالعه است. ابتدا به کمک منابع آرشیوی، مشاهده و نقشهبرداری رفتاری مکان محور نمونهها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از مدل معادلات ساختاری و ابزار پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت و براساس یافتههای پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان میدهند، حریمها و فواصل در تعاملات اجتماعی تأثیرگذارند. ویژگیهای مکانهای سوم در کافههای مورد مطالعه وجود دارند و بر تعاملات اجتماعی اثرگذارند اما میزان ظهور آنها متفاوت است. چهار ویژگی گفتوگو به عنوان فعالیت اصلی، جو صمیمی، دسترسی و امکان سکونت و مشتری ثابت به ترتیب بیشترین تأثیر را در تعاملات اجتماعی دارند. سایر ویژگیها با اثرگذاری بر این چهار ویژگی به صورت غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی شکل گرفته در کافههای مورد مطالعه نقش دارند.
مدیریت شهری
شریفه سرگلزایی؛ محمود محمدی؛ رضا مختاری ملک آبادی؛ غلامرضا شیران
چکیده
توسعه کاربرد فناوریهای نوین در مدیریت و برنامهریزیهای شهری در پی طرح مفاهیم شهر هوشمند، هدف بسیاری از سازمانها گردیده است. تحقیقات بیشماری برای شناخت ابعاد پذیرش و به کارگیری فناوری صورت گرفته است، اما تعداد تحقیقاتی که پذیرش فناوریهای به کاررفته در سازمانها را بررسی کرده باشند، بسیار محدود است. از میان اندک تحقیقات ...
بیشتر
توسعه کاربرد فناوریهای نوین در مدیریت و برنامهریزیهای شهری در پی طرح مفاهیم شهر هوشمند، هدف بسیاری از سازمانها گردیده است. تحقیقات بیشماری برای شناخت ابعاد پذیرش و به کارگیری فناوری صورت گرفته است، اما تعداد تحقیقاتی که پذیرش فناوریهای به کاررفته در سازمانها را بررسی کرده باشند، بسیار محدود است. از میان اندک تحقیقات متمرکز بر عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری در مقیاس سازمان نیز تنها تعداد محدودی به ابعاد پذیرش فناوری در سازمانهای غیردولتی در کشورهای در حال توسعه توجه داشتهاند. از اینرو ابعاد اثرگذار بر پذیرش فناوری در شهرداریها (به عنوان یک سازمان غیردولتی در ایران) به طور دقیق شناسایی نشده است. این خلأ میتواند به کارگیری فناوری در شهرداریها را دشوار کرده و یا با شکست مواجه سازد. بنابراین انجام تحقیقات جامع در این زمینه ضروری است. شهرداری اصفهان به عنوان یکی از سازمانهای مدیریت شهری در میان کلانشهرهای ایران به عنوان نمونه انتخاب شد. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری در شهرداری اصفهان به عنوان یک سازمان غیردولتی است. با توجه به نوع مسئله پژوهش و جامعه آماری تحقیق از روش نظریه زمینهای استفاده شده است. این روش یکی از کارآمدترین روشهای تحقیق کیفی است. برای این منظور پس از طرح پرسشنامه نیمهساختاریافتهای براساس مرور ادبیات، مصاحبههایی با مدیران و کارشناسان ارشد در شهرداری اصفهان صورت گرفت. حاصل مصاحبهها به صورت دادههای متنی وارد نرمافزار اطلستی شده و به روش تحلیل جز به جز تحلیل شد. بدینترتیب با روشهای کدگذاری، مقولهها و ابعاد مؤثر و روابط میان آنها شناسایی شد. نتایج نشان میدهد، 23 بُعد در پذیرش فناوری در شهرداری اصفهان اثرگذارند که میتوان آنها را در هشت گروه کلان جا داد. این گروهها شامل مقولههای زمینهای، علّی، فنی، تشویقکننده، بازدارنده، تعدیلگر، تصمیمگیری و در نهایت پیامدی هستند. نتایج ارائه شده برای مدیران، برنامهریزان شهری و محققانی که در زمینه پذیرش فناوری با رویکرد شهر هوشمند فعالیت دارند، با اهمیت است. یافتههای پژوهش در راستای تسهیل فرآیند هوشمند شدن شهر با تأکید بر شهرداریها میتواند اثرگذار باشد. همچنین مقولههای ارائه شده در این پژوهش میتوانند در پژوهشهای آتی با استفاده از روشهای کمی مورد آزمون قرار گیرند.
برنامه ریزی شهری
مژگان ثابت تیموری؛ ساجده باغبان خیابانی؛ علی علیزاده زوارم
چکیده
شهر شاندیز در استان خراسان رضوی به دلیل برخورداری از جاذبههای مختلف گردشگری یکی از مهمترین مقاصد گردشگری این استان به شمار میآید. در کنار پیامدهای مثبت توسعه گردشگری در این شهر مانند بهبود ارائه خدمات و امکانات مختلف، مواردی نظیر تخریب اراضی کشاورزی نیز از آثار و پیامدهای منفی آن محسوب میشوند. مدیریت مناسب در چنین وضعیتی نیازمند ...
بیشتر
شهر شاندیز در استان خراسان رضوی به دلیل برخورداری از جاذبههای مختلف گردشگری یکی از مهمترین مقاصد گردشگری این استان به شمار میآید. در کنار پیامدهای مثبت توسعه گردشگری در این شهر مانند بهبود ارائه خدمات و امکانات مختلف، مواردی نظیر تخریب اراضی کشاورزی نیز از آثار و پیامدهای منفی آن محسوب میشوند. مدیریت مناسب در چنین وضعیتی نیازمند برخورداری از یک تفکر جامع سیستمی است. در این راستا، مطالعه حاضر با بهرهگیری از رویکرد آیندهپژوهی مبتنی بر روش سناریونگاری، به تحلیل سیستمی اثرات مختلف کالبدی و عملکردی توسعه این شهر گردشگری پرداختهاست. در فرآیند اجرایی پژوهش و براساس مطالعات پیشین، ابتدا فهرستی از پیشرانهای سیستمی شناسایی شد و در ادامه، پیشرانهای کلیدی با استفاده از روش دلفی مبتنی بر نظر خبرگان انتخاب شدند. پس از تعریف حالتهای محتمل آینده برای هر یک از پیشرانهای کلیدی و ارزیابی آنها براساس تحلیل اثرات متقابل مبتنی بر پرسشنامه امتیازدهی مربوطه، به شناسایی و تحلیل سناریوها در محیط برنامه نرمافزاری SCENARIO WIZARD پرداختهشد. براساس یافتههای پژوهش، یک سناریوی مطلوب و دو سناریوی فاجعه از میان 39 هزار و 366 سناریو شناسایی گردید. براین اساس، عدم تحقق سناریوی نخست که مطلوبترین آینده پیشروی شهر است، تحقق سناریوهای فاجعه را به دنبال خواهدداشت. تحلیل سناریوهای پیشروی پژوهش نشانمیدهد که تقویت ویژگیهای سنتی شهر در کنار حفظ پیوند بین بافت شهری جدید و قدیم، از مهمترین و مؤثرترین عوامل رسیدن به آینده مطلوب شهر به شمار میرود و در مقابل، تخریب بافت سنتی و تخریب اراضی کشاورزی، تحقق آینده فاجعه را در افق سال 1408 برای این شهر تسریع میکند.
پایداری شهری
کارن فتاحی؛ نازنین نصر اللهی؛ مریم انصاری منش؛ جمال خداکرمی؛ علی عمرانی پور
چکیده
وجود فضای باز در میان ساختمانها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمانهای پیرامون میتواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش ...
بیشتر
وجود فضای باز در میان ساختمانها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمانهای پیرامون میتواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دستهبندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانهای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایتها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامهها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرمافزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات با نرمافزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخدهندگان با نرمافزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخدهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتیگراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز بهصورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمانهای پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و بهصورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی بهصورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمانهای پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
شهر اسلامی-ایرانی
عباس غفاری؛ مرتضی میرغلامی؛ بیتا شفائی
چکیده
منظر صوتی حوزهای از مطالعات شهری است که به کیفیت صدای شنیدهشده در فضاهای شهری میپردازد و متأثر از شاخصههای متعددی است. یکی از این شاخصهها رفتار آکوستیکی فضاست که وابسته به ویژگیهای محیطی فضاست. تراز فشار صوت و زمان واخنش(پایداری صدا پس از تولید صدا) دو مؤلفهای هستند که روشنکننده رفتار آکوستیکی فضاها هستند. کیفیت ...
بیشتر
منظر صوتی حوزهای از مطالعات شهری است که به کیفیت صدای شنیدهشده در فضاهای شهری میپردازد و متأثر از شاخصههای متعددی است. یکی از این شاخصهها رفتار آکوستیکی فضاست که وابسته به ویژگیهای محیطی فضاست. تراز فشار صوت و زمان واخنش(پایداری صدا پس از تولید صدا) دو مؤلفهای هستند که روشنکننده رفتار آکوستیکی فضاها هستند. کیفیت ادراکی مناظر صوتی نیز با ارزیابیهای ذهنی مشخص میگردد. چگونگی اثرگذاری ویژگیهای محیطی در رفتار آکوستیکی راستهبازارهای بازار تبریز و تأثیر آن در کیفیت مناظر صوتی راستهبازارها، مسئلهای است که پژوهش پیشِ رو به آن میپردازد. در این تحقیق با اتخاذ روش کمی_کیفی براساس ارزیابیهای عینی، رفتار آکوستیکی راستهبازارها و عوامل مؤثر بر آن مشخص شده و با ارزیابیهای ذهنی، مطلوبیت مناظر صوتی راستهبازارها روشن شده است. ارزیابیهای عینی بر مبنای اندازهگیری تراز فشار صوت و زمان واخنش و ارزیابی ذهنی بر اساس پرسشنامه توصیفی منظر صوتی انجام پذیرفته است. نتایج نشان داد، فضاهایی مانند راستهبازارها که در طول آنها فرم کالبدی و مصالح یکسان است، رفتار آکوستیکی ثابتی بروز میدهند. در صورتی که این تجانس با تغییرات کالبدی از قبیل تغییر در محور فضا و الحاق فضایی به مثابه کاواک همراه باشد، رفتار آکوستیکی و صدای شنیدهشده دستخوش تغییر میگردد. همچنین با کاهش شدت صدا، آسایش صوتی الزاماً افزایش پیدا نمیکند. حتی در فضاهای آرام شهری که تراز فشار صوت پایین است، با بروز پدیده اختلاف تراز فشار صوت، آرامش و کیفیت منظر صوتی افت پیدا میکند. در واقع تبعیت صرف از مقادیر استاندارد برای آرامش صوتی کافی نیست. مقادیر تراز فشار صوت و زمان واخنش که نشاندهنده رفتار آکوستیکی فضا هستند، میتوانند بهنحوی در ارزیابی افراد از منظر صوتی دخیل باشند، ولی به تنهایی نمیتوانند مبنای سنجش کیفیت منظر صوتی باشند. ویژگیها و کیفیات محیطی فضاها از قبیل نورپردازی، میزان ازدحام و جذابیت کالاهای عرضهشده در راستهبازار تأثیر مستقیم در خوشایندی منظر صوتی دارد.
برنامه ریزی شهری
سروش خلیلی؛ جمیله توکلی نیا؛ نغمه مبرقعی دینان؛ حمید سلطانی نژاد
چکیده
در چند دهه اخیر تغییرات فضایی ناشی از گسترش کاربریهای تجاری در شهرها، نقش برنامهریزی فضایی را دو چندان کرده است. اگر مراکز بزرگ خرید در مکانهای مناسب شهر مکانیابی و احداث نشوند، مشکلات متعدد محیطزیستی را ایجاد خواهند کرد. ارگ تجاری تجریش یکی از مجتمعهای تجاری شهر تهران است که در محیطی جغرافیایی به نام باغ گیاهی احداث ...
بیشتر
در چند دهه اخیر تغییرات فضایی ناشی از گسترش کاربریهای تجاری در شهرها، نقش برنامهریزی فضایی را دو چندان کرده است. اگر مراکز بزرگ خرید در مکانهای مناسب شهر مکانیابی و احداث نشوند، مشکلات متعدد محیطزیستی را ایجاد خواهند کرد. ارگ تجاری تجریش یکی از مجتمعهای تجاری شهر تهران است که در محیطی جغرافیایی به نام باغ گیاهی احداث گردیده است. احداث این مجتمع با قطع درختان تنومند و قدیمی باغ همراه بوده است. در مقاله پیش رو هدف ارزیابی اثرات محیطزیستی ناشی از احداث مجتمعهای تجاری بزرگ در کلانشهرهای کشور و همچنین ارائه برنامهای مدون برای مدیریت و پایش آنها با تأکید بر ارگ تجریش است. این پژوهش به روش توصیفی و با کاربست مدلهای ارزیابی محیطی انجام شده است. از تکنیک ارزیابی پیامدهای محیطزیستی (EIA) با روش ماتریس سریع پاستاکیا (RIAM) بهره گرفته شده و در نهایت برنامه مدیریت محیطزیست (EMP) نیز به منظور کاهش آثار سوء بر محیط تدوین شده است. از نتایج ماتریس RIAM و مجموع امتیازات به دست آمده در چهار محیط فیزیکی _ شیمیایی، بیولوژیکی _ اکولوژیکی، اجتماعی _ فرهنگی و اقتصادی _ فنی با عدد 737- ، چنین استنباط میشود که اثرات منفی (30 اثر) دارای چیرگی بر اثرات مثبت (11 اثر) بوده است. پس از تحلیل و بررسی تفصیلی هر یک از چهار محیط تحت تأثیر مشخص شد که محدوده –D (در بین کلاسها از +E تا –E) با بازه امتیاز محیطزیستی "36- تا 71-"، دارای بیشترین تعداد اثر سوء است که نشان دهنده شدت پیامدهای منفی به وجود آمده ناشی از احداث مرکز تجاری ارگ در تجریش است؛ افزون بر آن محیط فیزیکی _ شیمیایی دارای بیشترین تعداد مؤلفه منفی در بین سایر محیطهاست. به عنوان نتیجه نهایی با استناد به تمامی تحقیقات صورت گرفته، به این مهم دست یافتهایم که ساخت ارگ تجاری در محل باغ گیاهی با اصول محیطزیست هماهنگ نبوده و از شاخصهای توسعه پایدار پیروی نکرده است. به بیان دیگر بستر مجتمع ارگ و محل استقرار آن دارای توان اکولوژیکی و اجتماعی _ اقتصادی لازم نبوده است؛ بنابراین اقداماتی کاهشی برای این پیامدها در حوزههای آلودگی هوا، صدا، آب، پسماند، صرفهجویی در انرژی، محیط بیولوژیکی، محیط اجتماعی _ اقتصادی و همچنین خدمات آتشسوزی در قالب برنامه EMP و مختص مرحله بهرهبرداری ارگ تجاری ارائه شده است.
پایداری شهری
سید عبداله حکیمی؛ مجید نصیری
چکیده
دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی بهمنظور تأمین هزینههای جاری و عمرانی شهر، از مهمترین عوامل پایداری شهری و فراهمکننده امکان سرمایهگذاری در نظام زیرساختهای توسعهای شهر است. یکی از مهمترین مسائل در دهههای اخیر، انجام قراردادهای بینالمللی است که مستقیماً روی مسائل اقتصادی مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، سطحبندی ...
بیشتر
دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی بهمنظور تأمین هزینههای جاری و عمرانی شهر، از مهمترین عوامل پایداری شهری و فراهمکننده امکان سرمایهگذاری در نظام زیرساختهای توسعهای شهر است. یکی از مهمترین مسائل در دهههای اخیر، انجام قراردادهای بینالمللی است که مستقیماً روی مسائل اقتصادی مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، سطحبندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی با رویکرد درآمد پایدار شهرداریهاست. برای سطحبندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداریها، از روش الگوسازی ساختاری _ تفسیری استفاده شد و از 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و شهرداریها خواسته شد تا پنج مؤلفهای را که بهعنوان مهمترین عوامل در عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداریها در منطقه بهحساب میآیند، انتخاب نمایند و هرکدام از پنج عنصر انتخابی خود را براساس اعداد یک (کماهمیتترین) تا پنج (پراهمیتترین)، اولویتبندی کنند و سپس با یک ارتباط ساختاری و متنی از نوع «منجر شدن»، نوع رابطه میان عناصر را بهصورت مقایسه زوجی مشخص نمایند. اطلاعات بهدست آمده از نظریات کارشناسان، وارد نرمافزار ISM شد و در سطحبندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداریها مورد استفاده قرار گرفت. باتوجه به مجموع نتایج حاصلشده، سه مؤلفه «تغییر شیوه مدیریت»، «ثبات سیاسی داخلی و خارجی» و «حقوقی»، زیربناییترین (سطح چهارم) و پنج مؤلفه «جذب سرمایهگذاری خارجی»، «جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی»، «توسعه کارآفرینی بینالمللی»، «رشد گردشگری» و «عملیاتی»، روبناییترین (سطح اول) عناصر تشکیلدهنده سطحبندی عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی هستند که درآمد پایدار شهرداریها را تشکیل میدهند.