طراحی شهری
سید مسلم سیدالحسینی؛ تکتم حنایی؛ هادی سروری؛ سعیده دیوسالار
چکیده
امروزه با توسعه فضاهای شهری، اهمیت و نقش هنر عمومی در شهر به طور قابلتوجهی درحال تغییر است و فعالیتهای هنری و فرهنگی نهتنها باعث پیشرفتهای زیباییشناسی می شود.،بلکه در مناطق فرسوده، شکل مکانسازی خلاقانه را به خود میگیرند و آن فضا درحال تبدیلشدن به یک مکان کلیدی برای پاسخگویی به نگرانیهای اجتماعی و زیستمحیطی پیرامون ...
بیشتر
امروزه با توسعه فضاهای شهری، اهمیت و نقش هنر عمومی در شهر به طور قابلتوجهی درحال تغییر است و فعالیتهای هنری و فرهنگی نهتنها باعث پیشرفتهای زیباییشناسی می شود.،بلکه در مناطق فرسوده، شکل مکانسازی خلاقانه را به خود میگیرند و آن فضا درحال تبدیلشدن به یک مکان کلیدی برای پاسخگویی به نگرانیهای اجتماعی و زیستمحیطی پیرامون توسعه آینده شهر پایدار تبدیل می شود.هدف این پژوهش تحلیل روششناسی مطالعات انجام شده درحوزه هنر عمومی، مکانسازی خلاق و فضای شهری شاد و بررسی تنوع روشهای تحلیل و آگاهی ازنقاط ضعف روششناسی موجود در نظام پژوهشی میباشد.روش این پژوهش ترکیبی و از نوع کاربردی بوده و از فراروش مقالههای علمی پژوهشی موجود در گوگل اسکولار به دلیل اعتبار بالا،دسترسی آسان به منابع علمی و تأثیرگذاری بین المللی ، در بازه زمانی 2013-2023 استفاده شده و با جستجوی کلیدواژههای اصلی،26 مقاله بعد از مراحل غربالگری انتخاب وبر اساس طبقه بندی لایه های پیاز پژوهش ساندرز به صورت جداگانه توسط نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و یافتههای این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته است وجریان اصلی روش شناختی فلسفه این پژوهش ها به مورد تفسیرگرایانه ؛جهت گیری این مطالعات ازنوع کاربردی ،ماهیت پژوهش توصیفی –تحلیلی روش تحقیق کیفی و راهبردها به نمونه موردی تعلق میگیرد که ارتباط قوی با اسناد آرشیوی دارد و بر رویکرد استقرایی استوارند.از سویی دیگر بیشترین فراوانی روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه روش تحلیل داده ها،تحلیل محتوا و ابزارتحلیل کمی گوگل مپ و کیفی نرم افزار زوم می باشد.نتایج پژوهش حاضر نشان میدهدکه روش های تحقیق متفاوتی برای ارزیابی ادراک جامعه،تجربه و تعامل باهنر عمومی و تأثیر آن بر مکانسازی خلاق و فضای شهری شاد وجود دارد که گاهاً تخصصی و علمی نیست.و مستلزم یک بازنگری و طبقهبندی سیستماتیک می باشد که میتواند پنجره ای تازه بر روی تحقیقات آینده بگشایدو نتایج آن بینشهایی را ارائه میدهد که ضروری به نظر میرسد.
طراحی شهری
فرزانه عموزاده؛ سارا سلیمانی
چکیده
مناطق شهری چالشهای زیستمحیطی بزرگی از جمله انتشارات گازهای مضر به جو را به همراه داشته است. این امر با افزایش دما و تراکم شهری به اوج خود رسیده است. یکی از مهمترین آنها جزیره گرمای شهری (UHI) است که در مناطق شهری پرجمعیت بهطور برجستهتر ظاهر میشود. در میان اجزای تشکیلدهنده مورفولوژی شهری، پهنههای آبی مانند رودخانهها و ...
بیشتر
مناطق شهری چالشهای زیستمحیطی بزرگی از جمله انتشارات گازهای مضر به جو را به همراه داشته است. این امر با افزایش دما و تراکم شهری به اوج خود رسیده است. یکی از مهمترین آنها جزیره گرمای شهری (UHI) است که در مناطق شهری پرجمعیت بهطور برجستهتر ظاهر میشود. در میان اجزای تشکیلدهنده مورفولوژی شهری، پهنههای آبی مانند رودخانهها و دریاچهها تأثیر قابلتوجهی بر اثرات خنککننده شهری دارند. به دلیل ویژگیهای خنک کنندگی، پهنههای آب مانند یک فضای باز شهری بیشتر از دیگر عناصر، بر UHI از طریق فرآیندهای تبخیر و انتقال حرارت تأثیر میگذارد. تهران در سالهای اخیر به دلیل افزایش جمعیت با مشکلات گرمایشی شدیدی مواجه بوده است. احداث دریاچه چیتگر در تهران فرصتی قابل توجه برای بررسی اثرات خنک کنندگی آب و بهینه سازی ساختارهای شهری فراهم کرده است. در این تحقیق با نرم افزار ENVI-met4.4.5 بر اساس مطالعات انجام شده، 16 مدل ترکیبی برای مقایسه سناریوهای شهری بر اساس فرم و هندسه شهری تحت عوامل اقلیمی و شاخص آسایش حرارتی PET طراحی شد. از نتایج به دست آمده مشخص شد که با احداث دریاچه چیتگر دمای محیط کاهش و رطوبت افزایش یافته است. شاخص آسایش حرارتی PET نشان داد که پس از احداث دریاچه چیتگر، آسایش حرارتی از شرایط بهتری برخوردار است. نتایج بهدستآمده از سناریوی فرم شهری بهینه نشان داد که هر چه نسبت ارتفاع به عرض درههای شهری بیشتر باشد، شاخص دما و آسایش حرارتی کاهش، اما رطوبت افزایش مییابد. همچنین محل قرارگیری ساختمانها در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کمترین درجه حرارت و آسایش حرارتی PET را دارد اما از رطوبت بیشتری برخوردار است.
طراحی شهری
نینا قصلانی؛ آزاده آقالطیفی؛ مرجان نعمتی مهر؛ حمید ندیمی
چکیده
معماری و شهرسازی با محیط ارتباط دارند. محیط، ظرف تجربیات فردی و جمعی افراد است و خاطره را شکل میدهد. مطالعات خاطره یک زمینه تحقیقاتی رو به رشد است که بر روی طیف وسیعی از رشتهها از قبیل علوم اجتماعی، علوم انسانی، مطالعات منظر و معماری و شهرسازی تمرکز دارد. پژوهشهایی در ایران و جهان در رابطه با خاطره در محیطهای انسانساخت صورت ...
بیشتر
معماری و شهرسازی با محیط ارتباط دارند. محیط، ظرف تجربیات فردی و جمعی افراد است و خاطره را شکل میدهد. مطالعات خاطره یک زمینه تحقیقاتی رو به رشد است که بر روی طیف وسیعی از رشتهها از قبیل علوم اجتماعی، علوم انسانی، مطالعات منظر و معماری و شهرسازی تمرکز دارد. پژوهشهایی در ایران و جهان در رابطه با خاطره در محیطهای انسانساخت صورت پذیرفته و هریک از دیدگاهی متفاوت به موضوع نگریستهاند. مقاله حاضر با هدف تحلیل و تفسیر آنچه تاکنون در ایران منتشر شده و نیز برای پیشگیری از تکرار در این زمینه و یافتن شکافهای تحقیقاتی موجود، به بررسی کیفیت مطالعات انجام شده، پرداخته است. این پژوهش به مرور نظاممند مطالعات پیشین پرداخته و تعداد 38مقاله و چهار رساله دکتری که خاطره موضوع اصلی آنها بوده، بر اساس شکل پریزما(موارد ترجیحی در گزارش مقالات) انتخاب و بررسی شده و با مطالعه ساختار و محتوای آنها به ترسیم چشمانداز کنونی پژوهشهای با موضوع خاطره، دست یافتهاست. نتایج بیانگر حجم روزافزون مطالعات خاطره با محوریت خاطره جمعی است. تکرار محتوایی پژوهشهای خاطره، توجه بسیار اندک به کاربران ویژه محیط مانند کودک، سالمند و ...، تمرکز تعداد زیادی از مطالعات بر شهر تهران، عدم بررسی خاطره در دورههای سنی مختلف انسان و عدم توجه به خاطره فردی افراد از مکانهای ویژه مانند مکانهای کودکی، از جمله مشکلات مطالعات در این زمینه هستند. از جمله مقولههای پرتکرار ترکیبشده با خاطره میتوان به هویت، تعلق مکانی، دلبستگی مکان و احیا و بازسازی اشاره کرد. همچنین بیشترین تعداد مطالعات به خاطره در فضاهای شهری و میدانهای شهری پرداخته است.
طراحی شهری
تکتم روشن دل؛ بختیار بهرامی؛ مهدی سعیدی؛ گوران عرفانی
چکیده
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیتها در همسایگیها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راههای جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگیهای محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محلههایشان ترغیب میکنند. بدینمنظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا ...
بیشتر
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیتها در همسایگیها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راههای جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگیهای محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محلههایشان ترغیب میکنند. بدینمنظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا 13 سال (8/43 درصد دختر و 2/56 درصد پسر) را درباره مجموعهای از این ویژگیها در شهر مشهد جمعآوری کرده است. در نهایت پاسخهای کودکان بهکمک تحلیل عامل اکتشافی دستهبندی و در قالب یک مدل توسعه یافت. این مدل نشان میدهد که تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محلههایشان میتواند متأثر از هفت عامل زیر باشد: 1) اجازه والدین برای حضور بیرون از خانه، 2) مسیر پیاده امن و لذتبخش بهویژه از خانه به مدرسه و برعکس، 3) امنیت اجتماعی بهکمک فضاهای شاد و اجتماعپذیر، 4) قابلیتهای محیطی قابل استفاده در شب و روز، 5) خوانایی به کمک مغازهها در تراز همکف درکنار ساختمانهای نشانهای، 6) محیط متنوع و طبیعی برای کاوشگری و ماجراجویی و 7) ایمنی هنگام حرکت در فضا و بازی با وسایل. نکته مشترک این هفت عامل، تقاضای مکرر برای انجام فعالیتهای بازیوار حین فعالیت فیزیکی (تفریح، شادابی و بازی با دوستان) بود. سیاستگذاران حوزه سلامت و برنامهریزان و طراحان شهری زمانی میتوانند به خلق یک محله حامی تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان نزدیک شوند که شرایط لذتبخشی را برای حضور و فعالیت مستقل آنان در فضاهای باز آن محله فراهم کنند.
طراحی شهری
مرضیه شفیعی؛ بهادر زمانی
چکیده
فضاهای شهری بهعنوان یکی از عناصر اصلی ساختار شهر، نقش مهمی در ارتقای کیفی زندگی شهری به عهدهدارند. درگذشته طراحان شهری، بیشتر بر مفاهیم بصری و کالبدی فضاهای شهری معطوف بوده و به مفاهیمی همچون کیفیت صوتی فضاهای شهری کمتر پرداختهاند. بیتوجهی به نقش صوت در طراحی و برنامهریزی شهری، افزایش آلایندههای صوتی محیطی همچون صدای ناشی ...
بیشتر
فضاهای شهری بهعنوان یکی از عناصر اصلی ساختار شهر، نقش مهمی در ارتقای کیفی زندگی شهری به عهدهدارند. درگذشته طراحان شهری، بیشتر بر مفاهیم بصری و کالبدی فضاهای شهری معطوف بوده و به مفاهیمی همچون کیفیت صوتی فضاهای شهری کمتر پرداختهاند. بیتوجهی به نقش صوت در طراحی و برنامهریزی شهری، افزایش آلایندههای صوتی محیطی همچون صدای ناشی از ترافیک را دربرداشته و همین امر، ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در میان شهروندان به وجود آورده است. همه این موارد، لزوم مطالعات منظر صوتی در طراحی محیطهای شهری را روشن میسازد. در پژوهش حاضر، کیفیت منظر صوتی پیاده راه چهارباغ عباسی اصفهان بهعنوان یکی از ارزشمندترین فضاهای شهری تاریخی_فرهنگی در ایران، در راستای پاسخ به پرسشهای زیر بررسیشده است: 1) مؤلفههای صوتی مؤثر بر خوشایندی منظر صوتی در محدوده کدامند؟ 2) کیفیت کلی فضای شنیداری در پیاده راه چهارباغ عباسی چگونه ارزیابی میشود؟ و 3) مؤلفههای نقش انگیز صوتی در پیاده راه چهارباغ عباسی کدامند؟ بنابراین برای شناخت سنجههای کیفی،ابتدا با کاربست پیادهروی صوتی و ضبط اصوات به شناسایی منابع صوتی در محدوده اقدام شد. سپس 384 پرسشنامه توسط افراد حاضر در محدوده تکمیل شد. آوابرداشت ها در روزهای هفته در بهار 1401 انجام گردیدند. از افراد خواسته شد تا در مسیرهای دلخواه خود بهطوریکه بازدید از همۀ فضاها را شامل شود، راه بروند. نتایج ارزیابیها، ادراک افراد از فضای شنیداری محدوده را بهصورت مثبت نشان داد. نتایج همچنین نشان داد که صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای پرندگان مؤثرترین منابع صوتی در تبیین خوشایندی منظر صوتی محدوده هستند. همچنین مؤلفههای نقش انگیز صوتی شامل نشانههای صوتی از قبیل صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای دوچرخه، ریتمهای صوتی شامل صدای اذان و فوارههای آب، اصوات پسزمینه شامل صدای مکالمه و قدم زدن افراد و صدای پرندگان، سیگنالهای صوتی شامل صدای اذان، صدای بازی کودکان و مکالمه افراد هستند. درمجموع، یافتهها نشان داد که ادراک افراد مهمترین رکن در خوشایندی منظر صوتی است.
طراحی شهری
مریم روستا؛ مهسا شعله؛ نگین امیری
چکیده
«غنای حسی» یکی از کیفیتهای مؤثر بر ارتقای کیفی تجربه شهروندان از حضور در فضای شهری است. در میان حواسی که این کیفیت را شکل میدهند، حواس «بویایی» و «چشایی» و نقش آنها در کیفیتبخشی به فضا در پژوهشهای حوزه طراحی شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پی بازشناخت فضای شهری بر اساس تحلیل غنای حواس بویایی ...
بیشتر
«غنای حسی» یکی از کیفیتهای مؤثر بر ارتقای کیفی تجربه شهروندان از حضور در فضای شهری است. در میان حواسی که این کیفیت را شکل میدهند، حواس «بویایی» و «چشایی» و نقش آنها در کیفیتبخشی به فضا در پژوهشهای حوزه طراحی شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پی بازشناخت فضای شهری بر اساس تحلیل غنای حواس بویایی و چشایی است و به کمک روشهای کیفی و با استفاده از بررسی منابع کتابخانهای، برداشت میدانی در قالب «حسگردی»، انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته و تحلیل محتوای آنها انجام شده است. نمونه مورد مطالعه بخشی از خیابان حافظ شیراز است که ضمن دارا بودن هویت تاریخی و جاذبه گردشگری، میتواند در لایه تجربه حسی و منظر حسی نیز فضای شهری مورد توجهی در مواجهه کیفی شهروندان با شهر باشد. یافتههای حاصل از پژوهش، حاکی از اهمیت شاخصهای «آسایش بویایی»، «حضور گیاهان مثمر» و «خاطرات توأم با محرک چشایی در فضا»، در تجربه حسی مردم است. این یافتهها نشان میدهد، محدوده مورد مطالعه در شاخصهای «بوهای طبیعی»، «بوهای وابسته به زمان» و «آسایش بویایی» وضعیت مطلوبتری دارد و نیاز است که شاخصهای «تنوع بویایی» و «سازگاری بویایی» در بازنگری، مورد توجه بیشتری قرار گیرند. یافتههای این پژوهش همچنین حاکی از اهمیت توجه به تأثیر متقابل تجربههای حواس «بویایی» و «چشایی» بر بعد زمان و مکان و ارتقای هویتمندی و خاطرهانگیزی فضاهای شهری است. این پژوهش هم با هدف بسط مطالعات آتی در این حوزه با توجه به خلأهای پژوهشی و هم در انجام پروژههای ساماندهی منظر فضاهای شهری میتواند مورد استناد پژوهشگران حوزه شهرسازی و استفاده حرفهمندان طراحی و برنامهریزی شهری قرار گیرد.
طراحی شهری
ایمان قلندریان؛ گلبرگ قائممقامی فراهانی
چکیده
امروزه تغییرات عمدهای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرحهای توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آنقدر زیاد شده است که برنامهریز در نقش ...
بیشتر
امروزه تغییرات عمدهای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرحهای توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آنقدر زیاد شده است که برنامهریز در نقش تسهیل گر و وکیل مردم، آنها را با حقوق خود آشنا میکند. پژوهش پیش رو با هدف مطالعه موانع و چالشها و عوامل مؤثر بر تحققپذیری طرحهای کوچک مقیاس (واحد همسایگی) در شهر مشهد با تأکید بر مشارکت مردمی، با رویکرد کیفی و روش داده مبنا از طریق مصاحبههای نیمهساختیافته انجام شده است. جامعه آماری شامل سه گروه از ذینفعانِ (مردم، مدیریت شهری و تیمهای تسهیلگر) این پروژه ها (موسوم به محله ما) بوده است. نمونه گیری به روش نظری و تا مرحله اشباع ادامه داشت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیل مضمون) و با رویکرد تلخیصی و نرمافزار MAXQDA نسخه 2018، صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری، مفاهیم اساسی در تحققپذیری پروژههای هدف مشخص شدند. نتایج نشان داد مدیریت شهری، تسهیل گران و مردم به عنوان سه رکن اساسی در فرایند تحققپذیری پروژه، در هریک از گامهای فرایند طراحی از نیازسنجی تا ارزیابی پس از اجرا، مسائلی را ایجاد میکنند. در مرحله پیش از اجرا، تغییر رویکردهای طراحی و برنامهریزی با تغییر در بدنه مدیریت شهری و عدم توانمندی تسهیل گران در ارائه طرحی تحققپذیر به شهرداری و همچنین ذهنیت منفی مردم نسبت به ارگانهای دولتی، چالشهایی را به همراه دارد. در مرحله اجرا، مدیریت شهری با عدم تخصیص اعتبارات کافی و فقدان همکاری مؤثر بین سازمانی منجر به عدم اجرای نیازهای واقعی مردم و به تبع آن افزایش نارضایتی آنان میگردد. کیفیت مشارکت واقعی و مسئولانه شهروندان و شفافسازی نحوه رسیدن به گزینهها و اولویتبندی در تناسب با نیازهای مردم توسط تیم تسهیل گر از چالشهای این گام است که پس از اجرای طرح به دلیل ناملموسبودن نتایج زودبازده، میتواند منجر به بینتیجه بودن آن از نظر مردم گردد.
طراحی شهری
فائزه رحمانی جامی؛ مریم محمدی
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر احساسات در فضاهای شهری و اولویتبندی آنها در فضای منتخب است. در این پژوهش ابتدا به مرور ادبیات موضوع پرداخته شده و سپس مدل سنجش احساسات در شهر ارائه شده که بر اساس آن میتوان احساسات را در سه لایه فیزیولوژیکی، ادراکی و رفتاری مورد سنجش قرار داده و از برآیند آن، پاسخ عاطفی کاربران در فضای ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر احساسات در فضاهای شهری و اولویتبندی آنها در فضای منتخب است. در این پژوهش ابتدا به مرور ادبیات موضوع پرداخته شده و سپس مدل سنجش احساسات در شهر ارائه شده که بر اساس آن میتوان احساسات را در سه لایه فیزیولوژیکی، ادراکی و رفتاری مورد سنجش قرار داده و از برآیند آن، پاسخ عاطفی کاربران در فضای شهری را بررسی نمود. نمونه موردی، بخشی از خیابان امامت در شهر مشهد است. روش پژوهش آمیخته بوده و برای جمعآوری دادهها در سطح بیولوژیکی، از دستگاه حسگر بیومتریک در سطح ادراکی، دادهها از طریق مصاحبه در حال پیادهروی جمعآوری شده و نیز در سطح رفتاری از سنجش سرعت پیادهروی استفاده شده است. دادههای حاصل بهصورت کمی، کیفی و اکتشافی تحلیل و عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی در محدوده مورد نظر شناسایی شدهاند. عوامل شناسایی شده با یکدیگر انطباق یافته و با استفاده از تحلیل اکتشافی، عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی در محدوده، اولویتبندی شدهاند. در این آزمون 20 نفر مشارکت داشتهاند که مسیری حدود یک کیلومتر را برای انجام پژوهش پیمودهاند. تحلیل دادهها نشان داد که بهطورکلی در این خیابان، پاسخ عاطفی کاربران نسبت به فضا مطلوب بوده است. براساس نتایج دادهها در سطح بیولوژیکی مسیر با کاراکتر غالب طبیعی، آرامش بیشتری را انتقال میدهد و مسیر با ترافیک و یا محیط یکنواخت تأثیر منفی در احساسات فرد دارد. براساس تحلیل دادههای ادراکی مشخص شد که پوشش گیاهی و خردهفروشی بیشترین تأثیر مثبت بر احساس را دارند. تحلیل سرعت حرکت آزمون شوندگان نشان داد که عواملی چون جذابیت، تنوع و آرامش منجربه کاهش سرعت و مکث برای لذت از فضا میشود. برآیند تحلیلها نشان داد که عواملی از جمله پوشش گیاهی، ترافیک سواره، کاربری و فعالیت، الگوهای رفتاری، ازدحام، آلودگی صوتی و... بر پاسخ عاطفی و در نتیجه بر احساس افراد از فضا تأثیرگذارند. اولویتبندی عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی، در نرمافزار اس.پی.اس.اس. انجام شد. بر این اساس عوامل غیرکالبدی، بیش از عوامل کالبدی بر پاسخ عاطفی تأثیر دارند.
طراحی شهری
شیرین اسلامی؛ احمد شاهیوندی.
چکیده
امروزه تضعیف ماهیت مکان یکی از مهمترین چالشهای پیشِروی شهرهای معاصر است. به گونهای که ادراکات ساکنان را در رابطه خاصِ بین فرد و محیط، تحتالشعاع قرار داده است. مقاله حاضر در نظر دارد تا با شناسایی شاخصهای تأثیرگذار به سنجش حسمکان در توسعههای جدید شهری بپردازد. به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه ...
بیشتر
امروزه تضعیف ماهیت مکان یکی از مهمترین چالشهای پیشِروی شهرهای معاصر است. به گونهای که ادراکات ساکنان را در رابطه خاصِ بین فرد و محیط، تحتالشعاع قرار داده است. مقاله حاضر در نظر دارد تا با شناسایی شاخصهای تأثیرگذار به سنجش حسمکان در توسعههای جدید شهری بپردازد. به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه مطالعاتی این پژهش انتخاب شدهاست. این مطالعه، ابتدا به تشریح مفهوم حس مکان، سطوح و مؤلفههای تشکیلدهنده آن از دیدگاه صاحبنظران حوزههای مرتبط علمی میپردازد و سپس در قالب چارچوبی مفهومی، متشکل از سه مؤلفه اصلی (کالبد، فعالیت و ادراک)، 12 شاخص و 45 زیرشاخص، به ارزیابی حس مکان در ساکنان شهرک قدس میپردازد. روش تحقیق مقاله حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که از نظام آمیخته بهره میبرد. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی است که در بستری پیمایشی با جامعه آماری 245 نفر از ساکنان شهرک قدس و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انجام شده است. روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز در قالب دو گونه تحلیل توصیفی و استنباطی و با بهره از روشهای آماری مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون در نرمافزارهای SPSS23 و Amos Graphic26 صورت گرفتهاست. بر اساس یافتههای پژوهش از میان سه مؤلفه سازنده حس مکان، مؤلفههای کارکردی_ فعالیتی، ادراکی_معنایی و کالبدی_بصری به ترتیب وزن بیشتری در سنجش حس مکان ساکنان کسب کردهاند. همچنین مطلوبیت برازش مدل مفهومی پژوهش با توجه به شاخصهای طرحشده در مدلسازی معادلات ساختاری تأیید میگردد.
طراحی شهری
یاسمن قادری؛ سید مهدی خاتمی
چکیده
حواس پنج گانه به عنوان دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته میشود، از اینرو درک فضاهای شهری از طریق کانالهای حسی مختلف، مانند بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت میگیرد. دریافتهای ناشیاز محرکهای حسی، با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، به نظر میرسد که امروزه کمتر مورد ...
بیشتر
حواس پنج گانه به عنوان دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته میشود، از اینرو درک فضاهای شهری از طریق کانالهای حسی مختلف، مانند بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت میگیرد. دریافتهای ناشیاز محرکهای حسی، با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، به نظر میرسد که امروزه کمتر مورد توجه طراحان شهری و معماران منظر قرار گرفتهاست. در حالی که یکی از راههای ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، حس تعلق به محیط، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کمتوان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضا و نقشی که این ادراک میتواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از طریق شناسایی و رتبهبندی دریافتهای حسی گوناگون در فضاهای تجاری میپردازد. از همین رو محدوده بازار بزرگ تهران و مرکز خرید باملند به منظور مقایسه تطبیقی سطح کیفی مؤلفههای غنای حسی دو فضای شهری تجاری مدرن و سنتی انتخاب شدهاند تا به این مهم پرداختهشود که توجه به کیفیت غنای حسی در طراحی فضاهای تجاری از گذشته تا به امروز دستخوش چه تغییراتی شدهاست؟ در راستای دستیابی به هدف پژوهش در بخش مبانی نظری و پیشینه تحقیق از روش کتابخانهای و در بخش مطالعات میدانی، از دو روش «حس گردی» و «یادداشتبرداری حسی» استفاده شدهاست.نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که به طور کلی سطح کیفی مؤلفههای غنای حسی در بازار بزرگ تهران بیشتر از مرکز خرید باملند بوده و در هر دو نمونه، حس بینایی بیشترین تحریک حسی و حس چشایی، کمترین میزان تحریک را داشته است. از طرفی امتیاز مربوط به تحریک حس بینایی در مرکز خرید باملند بیشتر از بازار بزرگ تهران بوده که این امر خود گویای توجه بیشتر به بعد بصری محیط در طراحیهای امروزین فضاهای تجاری است.
طراحی شهری
سارا صالحی؛ حسن سجادزاده؛ محمد سعید ایزدی؛ کسری کتاب اللهی
چکیده
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان ...
بیشتر
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان مدار، این پژوهش اهداف 1_ بررسی ابعاد مختلف آثار منتخب سینمای داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، 2_استخراج معیارهای خلق فضای شهری در آثار سینمای داستانی و 3_ پیشنهاد بازنمایی تصویر فضای انسان مدارتر شهری در سینمای ایران را دنبال می کند. چارچوب نظری پژوهش براساس روش اسنادی گردآوری شده و معیارهای نهایی مورد استفاده در تحلیل فیلم به ترتیب پنج مورد شامل دیدگاه فیلم ساز، کیفیت های پرداخت شده فضای شهری در فیلم، تنوع در استفاده از فضاهای شهر، نحوه پرداخت مکان، انواع فضاهای شهری و نوع پرسوناژ است. در انتخاب فیلم ها از روش دلفی، مصاحبه با اصحاب سینما و اساتید دانشگاه کمک گرفته شد و بر این اساس 53 فیلم داخلی منتخب در سینمای داستانی پس از انقلاب اسلامی، گزینش شد. در تحلیل فیلم ها از دو روش تحلیل محتوا براساس موضوع و فاعل بازنمایی و روش تحلیل محتوای ساخت گرایانه براساس نشانه شناسی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سینمای ایران به فضای شهری اجازه حضور نداده است. بنابراین لازم است، حرکت از سینما به شهر آغاز شود تا هم سینما با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند و هم به شهر و فضاهای شهری در درک بهتر توسط شهروندان کمک شود. بر این اساس پیشنهاداتی برای خلق سکانس های انسانی تر و بازنمایی بهتر از شهر در سینمای ایران ارائه می گردد.
طراحی شهری
عصمت پای کن؛ محمدرضا پورجعفر؛ احسان رنجبر
چکیده
محیط میتواند سبب ایجاد هیجانهای مثبت و منفی درشهروندان گردد. بخش مهمی از اهمیت هیجان بهدلیل تأثیری است که بر رفتار افراد دارد. زیرا استخراج پاسخهای هیجانی یکی از بهترین راههای فهم حوزههای مختلف تجربه و ادراک، از تصمیمگیری تا تعاملات اجتماعی است. امروزه مشکلات سلامتروان و تأکید بر افزایش تعاملاتاجتماعی موجب ...
بیشتر
محیط میتواند سبب ایجاد هیجانهای مثبت و منفی درشهروندان گردد. بخش مهمی از اهمیت هیجان بهدلیل تأثیری است که بر رفتار افراد دارد. زیرا استخراج پاسخهای هیجانی یکی از بهترین راههای فهم حوزههای مختلف تجربه و ادراک، از تصمیمگیری تا تعاملات اجتماعی است. امروزه مشکلات سلامتروان و تأکید بر افزایش تعاملاتاجتماعی موجب توجه هرچه بیشتر به موضوع هیجان گردیده اما در بین مطالعات انجامشده تأثیر عوامل کالبدی_فضایی کمتر موردتوجه قرارگرفتهاست. از این روی، هدف پژوهش حاضر از یکسو بررسی تأثیر سنجههای کالبدی_فضایی خیابان شهری بر تحریکهیجانی عابرین پیاده، با قراردادن فرد در محیطی شبهحقیقی و ازسویدیگر، ارزیابی دقت و امکانسنجی بهرهگیری از یک ابزار جدید سنجش عصبی در مطالعات حوزه شهرسازی است. مقاله حاضر بهروش تجربی_آزمایشی و با شبیهسازی ۱۸ آزمون از تیپهای مختلف خیابان شهری انجامشدهاست. دو روش گزارشهای شخصی(SAM) و الکتروانسفالوگرافی(EEG) برای سنجش هیجان انتخابگردید. پس از تأیید دادههای مستخرج از ۵۰ آزمونشونده توسط آزمون سلامت و استروپ، تحلیل دادهها بهروش کمی_ آماری انجامشد. نتایج نشان میدهد شکل و فرم، اندازه و محصوریت، وجود عنصرفضایی وکالبدی کانون توجه و تأکید، نفوذپذیری در ساختار فضایی، شکستگی در مسیر و تغییر چشمانداز، ریتمهای دوبعدیو سهبعدی جداره و شکل و فرم کنج تقاطع، بر سطح خوشایندی، برانگیختگی و کنترل هیجانی اثرگذار است. اما عقبرفتگی و پیشآمدگی کالبدی تأثیری در برانگیختگی و نفوذپذیری بصری تاثیری در خوشایندی ندارد. همچنین دادههای (EEG) مستخرج از دستگاه هدست (MindWave MW001) مورداستفاده بهخوبی میتواند هیجانات افراد را استخراج نموده، درنتیجه بهعنوان یک ابزار بالقوه برای ارزیابی مداخلات طراحی محیطی در حوزه معماری و شهرسازی مناسب است. همچنین نتایج پژوهش حاضر با ارائه تأثیرات روانشناسانه طراحیشهری یک خیابان کمک مینماید که قبل از هرگونه اقدام در طراحی خیابان شهری، با علم برنحوه تأثیرگذاری آن اقدامات برهیجان عابرین پیاده، بتوان با گزینش و طراحی مناسب عناصر و ویژگیهای کالبدی فضا، سبب تحریک هیجانهای مثبت و کاهش سطح هیجانهای منفی و درنهایت ارتقای سلامت روان شهروندان گردید.
طراحی شهری
مونا مهرانفر؛ جمال الدین سهیلی؛ رضا افهمی
چکیده
در دوران کنونی در حوزة گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربههای نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهشهای راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ...
بیشتر
در دوران کنونی در حوزة گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربههای نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهشهای راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانههای معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم میزنند. درضمن از میان مؤلفههای خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانستهاند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکانهای نشستن همراه با المانهای میادین، بالاترین رتبه و عناصری مثل سطلهای زباله و نقاشیهای دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
طراحی شهری
شیما عابدی؛ ساناز سعیدی مفرد
چکیده
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیطهای فضایی است. این موضوع در خصوص کودکان که معمولاً استقلال و تجربه کافی در جابهجایی در محیطهای شهری را ندارند، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر نشانههای شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و ...
بیشتر
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیطهای فضایی است. این موضوع در خصوص کودکان که معمولاً استقلال و تجربه کافی در جابهجایی در محیطهای شهری را ندارند، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر نشانههای شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. روش نمونهگیری بهصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی که در بازه سنی 12-8 سال هستند، انجام گردیده است. در تحلیل دادهها به منظور ارزیابی تأثیر نقش نشانهها در مسیریابی کودکان پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات حاصل با روش تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از نرمافزار Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل دادههای کیفی به بررسی نقاشیهای کودکان پرداختهشده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در گروههای سنی کودکان باعث تفاوت در میزان تأثیرگذاری نشانهها در مسیریابی کودکان میگردد. همچنین عناصر کالبدی و نشانهها در فضاهای شهری در مسیریابی کودکان در محدوده مطالعاتی پژوهش بسیار تأثیرگذارند. ازجمله ویژگیهای اشاره شده کودکان هشت ساله در فرآیند مسیریابی میتوان به فضای سبز و فرم ابنیه اشاره نمود. کودکان 9-10 ساله به فرم کالبدی و تمایز ساختمانها در فرآیند مسیریابی توجه دارند. کودکان 10-12 ساله به ساختمانهایی اشاره دارند که در آنها تنوع رنگی بیشتر و ساختمانهایی که فرم معماری متمایزتری نسبت به سایر ساختمانها دارند. کودکان 10-12 ساله از معابر و ساختمانهای شاخص در مسیریابی استفاده مینمایند. بررسیهای صورت گرفته تأثیر کالبد متمایز در رفتار مسیریابی کودکان را نشان میدهد.
طراحی شهری
علی محمد سعادتی؛ فرشته احمدی؛ علی غفاری؛ الهام ناظمی
چکیده
فضای شهری در یک بستر تاریخی، علاوه بر دارا بودن همه عملکردهای متعارف خود که در سایر محیطهای شهری نیز عهدهدار است، باید نقش خود را در ترازی بالاتر و چند وجهی منطبق با ویژگیهای یک بافت تاریخیِ هویتمند ایفا نماید. بر این مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر،کشف چگونگی ارتباط و نحوه برهمکنش مؤلفههای فضای شهری با اجزا و ارکان متشکله ...
بیشتر
فضای شهری در یک بستر تاریخی، علاوه بر دارا بودن همه عملکردهای متعارف خود که در سایر محیطهای شهری نیز عهدهدار است، باید نقش خود را در ترازی بالاتر و چند وجهی منطبق با ویژگیهای یک بافت تاریخیِ هویتمند ایفا نماید. بر این مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر،کشف چگونگی ارتباط و نحوه برهمکنش مؤلفههای فضای شهری با اجزا و ارکان متشکله جریان زندگی در بافت تاریخی است؛ به نحوی که بتوان با مدیریت و استفاده شایسته از ظرفیتهای فضای شهری در بستر بافت تاریخی، کیفیت زندگی ساکنان و کاربران آن را ارتقا بخشید. این مهم به نوبه خود حفظ ساکنین بومی در محدوده بافت تاریخی، بازگشت مهاجران از محدوده و پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را موجب خواهد شد. روش تحقیق پژوهش حاضر "توصیفی_ تحلیلی"، "استدلال منطقی" و در نهایت "دلفیسازی و نظرسنجی از خبرگان" است. بدین ترتیب که ابتدا به مؤلفههای فضای شهری و کیفیات ناظر بر آن پرداخته شده، سپس ابعاد و سنجههای کیفیت زندگی شهری بررسی و شاخصهایی از آن که به فضای شهری و کیفیت محیطی اشاره دارد و موضوع کار طراحی، برنامهریزی و مدیریت شهری است، بر اساس دیدگاههای نظری و تحقیقات انجام شده گذشته مشخص شده است. در گام بعدی شاخصهای استحصال شده با ویژگیهای خاص بافت تاریخی مورد پایش و بازبینی قرار گرفته است. شاخصهای به دست آمده از دلفی (با تعداد 91 شاخص) با اظهارنظر حدود 40 نفر از خبرگان رشته و حرفه به 64 شاخص تقلیل یافتند. در نهایت نتایج آن در قالب مدل مفهومی نقش فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافتهای تاریخی شهری ارائه شده است. این مدل مفهومی از شش مؤلفه تشکیل شده؛ شامل مؤلفه زیستمحیطی با معیارهای «کیفیت زیست خرد فضاها»، «پایداری زیستمحیطی»، مؤلفه تجربی_زیباییشناختی با معیارهای «همپیوندی بافت جدید و قدیم»، «کیفیت منظر شهری و ارتباط فضایی»، مؤلفه عملکردی با معیارهای «تنوع استفاده از محیط»، «سرزندگی وکیفیت محیطی»، «ایمنی و امنیت» و «حملونقل و دسترسی»، مؤلفه اجتماعی_فرهنگی با معیارهای «سرزندگی و انسجام اجتماعی»، «حفظ تعادل جمعیت»، مؤلفهی اقتصادی با معیارهای «سرزندگی و ثبات اقتصادی»، «انعطافپذیری برنامههای توسعه» و مؤلفهی زمان با معیارهای «مدیریت زمان در فضاهای همگانی»، «تداوم مکان» که شاخصها را تعریف کردهاند.
طراحی شهری
فرشاد نوریان؛ بهناز امین زاده؛ مازیار عبایی
چکیده
در این مقاله فرایند طراحی شهری به عنوان اصلیترین مؤلفهی چنته دانش طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته و مناسبت این فرایند با تحقق پروژهها به لحاظ نظری تحلیل شده است. به این منظور فرایند طراحی شهری در بستر نظری رشته طراحی شهری به عنوان یک رشتهی آکادمیک مستقل تحلیل شده و مشکلات تحققپذیری پروژهها در قالب رابطه سه گانه تئوری، حرفه ...
بیشتر
در این مقاله فرایند طراحی شهری به عنوان اصلیترین مؤلفهی چنته دانش طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته و مناسبت این فرایند با تحقق پروژهها به لحاظ نظری تحلیل شده است. به این منظور فرایند طراحی شهری در بستر نظری رشته طراحی شهری به عنوان یک رشتهی آکادمیک مستقل تحلیل شده و مشکلات تحققپذیری پروژهها در قالب رابطه سه گانه تئوری، حرفه و اجرا مورد بحث قرار گرفته است. هدف مقاله دستیابی به روششناسی مناسب برای مواجهه طراحی شهری با مشکلات مرتبط با تحققپذیری پروژههاست. این روششناسی در چارچوب نظری مقاله ارائه شده است. چارچوب نظری مقاله مبتنی بر تبیینی جدید از فرایند طراحی شهری است که به منظور افزایش تحققپذیری پروژهها مطرح شده است. فرایند یاد شده با عنوان فرایند تدریجی طراحی شهری مرحله اجرا را نیز به مراحل متداول فرایند، مطالعه، تحلیل و اجرا میافزاید و آنها را در یک مناسبت غیر خطی و غیر چرخهای به صورت نامنظم و وابسته به مراحل اجرا در نظر میگیرد. این فرایند پیشنهادی در قالب روششناسی پژوهشی اقدامپژوهی در یک پروژه طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته است. پروژه طراحی اراضی کن جنوبی شهر تهران مبتنی بر این روششناسی در بستر عالم واقع و شرایط محیط حرفهای مورد ارزیابی قرار گرفته است. در بررسی این نمونهی موردی مراتب افزایش تحققپذیری پروژه از طریق به کار گرفتن روش تدریجی شرح داده شده است. همچنین به عنوان شاهد عدم کامیابی فرایند کلاسیک طراحی شهری اسناد تحقق یک نمونه موردی دیگر، طرح جامع ویژهی اراضی عباسآباد، با روش تحلیل محتوا آنالیز شده است. در نهایت در نتیجه بحث تعمیمپذیری فرایند تدریجی طراحی شهری به عنوان یک سازوکار جایگزین یا تکمیلکننده فرایندهای روتین و متداول طراحی شهری مطرح گردیده است.
طراحی شهری
سید مجتبی صفدرنژاد؛ سید عبدالهادی دانشپور؛ مصطفی بهزادفر
چکیده
رودخانهها، بهواسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسانها و سکونتگاههایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر میگذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانهها و نگرش و توسعه تکبعدی، آسیبهای فراوانی به این پدیدههای طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. این پژوهش، ...
بیشتر
رودخانهها، بهواسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسانها و سکونتگاههایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر میگذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانهها و نگرش و توسعه تکبعدی، آسیبهای فراوانی به این پدیدههای طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. این پژوهش، در پی خاطرنشان ابعاد رودخانهها، اهمیت حفاظت آنها در حین توسعه، ضرورت دیدگاه فراگیر در مواجهه با رودخانه و چگونگی استفاده از رودخانه بهعنوان محور مکانهای عمومی در چارچوب طراحی شهری است. این پژوهش توسعهای_کاربردی، بر مبنای رویکرد کیفی متکی بر تجربهگرایی، به گردآوری دادههای مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی پرداخته و با انتخاب روش مطالعه میان موردی، از ابزارهای مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بازدیدهای میدانی رودخانه در شهرهای اردبیل، اصفهان، اهواز و رشت بهره گرفته است. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از تحلیلهای کیفی (تلخیص، دستهبندی) در کنار تحلیلهای کمّی آماری استفاده شده و اعتبار نتایج، براساس اظهارنظر تضمین شده در موارد کیفی و بررسی آزمون اسمیرنف و T تک نمونهای در تحلیل کمّی بررسی شده است. پژوهش حاضر، نقشها، ارزشها و کیفیات رودخانه را در قالب مؤلفههای نظامهای مطالعاتی زیستمحیطی/ اکولوژیکی، کالبدی/ فضایی، عملکردی، اقتصادی، اجتماعی/ فرهنگی، ادراکی/ روانی و ... تدوین کرده و به مقایسه تطبیقی وضعیت آنها در شهرهای بیان شده، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با توجه به تنوع عملکردها، ارزشها و نیز ابعاد رودخانهها هرگونه توسعه مرتبط با آنها، باید با دیدی جامعنگر انجام شود. به علاوه، توجه به آب، ویژگیها و تأثیرات آن، بهمثابه مهمترین عامل تمایز مکانهای عمومی رودخانه محور، باید با اتخاذ رویکردهای مناسبی ازجمله درزمینه فعالیتها، در مکانسازی مبتنی بر رودخانه مورد توجه قرار گیرد. برخی کاربردهای پژوهش حاضر، عبارتند از: یکپارچهسازی برنامهریزی، طراحی و مدیریت رودخانهها، مکان سازی و بازآفرینی پایدار با محوریت رودخانهها، بازنگری اسناد توسعه شهری، بازنگری قوانین مرتبط و ... .
طراحی شهری
آزاده علیزاده؛ سمانه خسروانی نژاد؛ محمد فلاحتی؛ رضا اکبری
چکیده
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونیاند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهرهگیری از مؤلفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و فناوری در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوبتر از ...
بیشتر
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونیاند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهرهگیری از مؤلفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و فناوری در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوبتر از زمان در زندگی شهری در این فضاها میتواند تحقق یابد و سرزندگی حاصل از رخداد فعالیتهای روزانه در ساعات شبانه امتداد یابد. در شهر یزد فضاهای شبانه ترغیبکننده حضور بیشتر شهروندان در فضا به ویژه در فصول گرم خواهند بود و با توزیع زمانی تراکم جمعیت و نگهداشت آنها در فضا در بازه زمانی طولانیتر نشاط و سرزندگی شهر که در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت شهری است را ارتقا میبخشد. با علم به این موضوع که بستر فضای شبانه ملاحظات طراحانه خاص خود را میطلبد، هدف پژوهش تبیین عوامل و معیارهای مؤثر بر طراحی فضاهای شبانه است. بر این اساس، پس از استخراج معیارهای مؤثر از میان متون نظری و تجارب مرتبط، این معیارها با بهرهگیری از ترکیب روش کمی و کیفی، اولویتبندی و در خیابان کاشانی یزد ارزیابی شدند. در روش کمی به منظور اولویتبندی معیارها از ابزار پرسشنامه و آزمونهای کلموگروف_اسمیرنوف و فریدمن استفاده شده و در روش کیفی این معیارها با استفاده از تکنیکهای ارزیابی محیط (مشاهده، مصاحبههای باز، برداشت میدانی) در خیابان کاشانی یزد تحلیل شدند. براساس نتایج پژوهش ملاحظات طراحانه فضاهای شهری شبانه به دو دسته عوامل زمینهساز در ارتباط با جذب جمعیت و عوامل پشتیبان در ارتباط با چگونگی نگهداشت جمعیت در فضای شهری، دستهبندی میشوند. عوامل زمینهساز پتانسیل فضا برای ایجاد فضای شبانه هستند که با امتزاج با عوامل پشتیبان تقویت میشوند و نهایتاً با ارتقای کیفیت تجربه محیط موجب عملکرد صحیح فضای شبانه میشوند.
طراحی شهری
تکتم حنایی؛ ساناز سعیدی مفرد؛ شیما عابدی
چکیده
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام میشود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده میکنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکلگیری نقشههای شناختی در ذهن گردشگران میشود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی ...
بیشتر
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام میشود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده میکنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکلگیری نقشههای شناختی در ذهن گردشگران میشود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدیترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیمگیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری دادهها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونهگیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل دادهها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیلهای آماری شامل تحلیل واریانس یکسویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K2 برای اولویتبندی متغیرها و سطح معناداری شاخصها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیقتر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر میکنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانهها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا میکنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبههای گردشگری، جدارهها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
طراحی شهری
پریسا مهوری؛ محمود قلعه نویی؛ صفورا مختارزاده
چکیده
دسترسی مناسب یکی از مهمترین خصوصیات یک فضای عمومی خوب به شمار میرود و بهبود دسترسی به فضاهای شهری بهمنظور بهبود کیفیت آن، یکی از اهداف عمده رویکرد مکان سازی محسوب میشود. مطابق آموزههای مکان سازی، تنوع دسترسی به مراکز و فضاهای شهری برای تمام اقشار جامعه بهمنظور افزایش قدرت انتخاب به فراخور نیاز و شرایط آنها، از اولویتهای ...
بیشتر
دسترسی مناسب یکی از مهمترین خصوصیات یک فضای عمومی خوب به شمار میرود و بهبود دسترسی به فضاهای شهری بهمنظور بهبود کیفیت آن، یکی از اهداف عمده رویکرد مکان سازی محسوب میشود. مطابق آموزههای مکان سازی، تنوع دسترسی به مراکز و فضاهای شهری برای تمام اقشار جامعه بهمنظور افزایش قدرت انتخاب به فراخور نیاز و شرایط آنها، از اولویتهای طراحان و برنامهریزان شهری است. هدف از این پژوهش، ارزیابی سطح کیفیت دسترسی بهعنوان یکی از مهمترین کیفیتهای مطرح در رویکرد مکان سازی است. در این مقاله برای سنجش کیفیت دسترسی در میدان امام علی اصفهان شش شاخص «دسترسی فیزیکی (اتصال)، پیوستگی، دسترسپذیری (عمق)، همهشمولی، دسترسی راحت به حملونقل عمومی و وضوح فضا» با استفاده از روشهای میدانی و نرمافزارهای تحلیلی_توصیفی چون SPSS، سیستم اطلاعات مکانی GIS و اسپیس سینتکس (Space Syntax) ارزیابی و تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در این میدان از میان شش شاخص مطرح شده، شاخصهای وضوح و دسترسی راحت به حملونقل عمومی کمترین و بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادهاند.
طراحی شهری
توحید حاتمی خانقاهی؛ وحید وزیری؛ بهاره سلمانیان؛ نگین تاج الدینی
چکیده
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامهریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهتهای بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت میشود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ...
بیشتر
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامهریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهتهای بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت میشود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ساکنان در محلات جدید و قدیمی اردبیل است که میتواند منجر به ارتقای سطح آگاهی از ریشه رفتارهای سکونتی مردم شود. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی، مرور ادبیات و انجام مصاحبه، به تهیه پرسشنامه محقق ساخت با 57 سئوال اقدام شد. مخاطبان به تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از بین ساکنان با سن بیشتر از ١٨ سال در محلههای مسکونی شهر اردبیل، به روش خوشهای و تصادفی انتخاب شدند. 100 پرسشنامه در محلات قدیمی و 100 پرسشنامه نیز در محلات جدید اردبیل پخش و تکمیل شد. در مرحله بعد، تحلیل آماری نتایج حاصل از پرسشنامهها شامل آزمون تی و همبستگی پیرسون با استفاده از نرمافزار 21 SPSS انجام شد. براساس نتایج حاصل، اگرچه احساس تعلق به مکان در محلات قدیمی بیشتر از محلات جدید است، اما عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات قدیمی، ماهیت متفاوتی در مقایسه با محلات جدید دارد. در محلات قدیمی علاوه بر پیوندهای تاریخی و خانوادگی در افراد، عوامل اجتماعی نسبت به عوامل کالبدی، عامل قویتر و اثرگذارتری بر سطح رضایتمندی و حس تعلق در ساکنان محله است. با این حال در محلات جدید نیز به دلیل پررنگ بودن برخی از فاکتورهای بعد کالبدی مانند وجود عناصر طبیعی، فضاهای باز، امکانات تفریحی و موارد مشابه، شاهد سطح مطلوب رضایتمندی ساکنان بودیم. در نتیجه افراد در محلات قدیمی و جدید ابعادی از حس تعلق را به دست میآورند و ابعادی را از دست میدهند که در حالت ایدهآل به منظور تجمیع حداکثری عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در یک محله، گام نخست شناسایی و قیاس عوامل بود که در این مقاله بدان پرداخته شد.
طراحی شهری
مهرداد کریمی مشاور؛ حسن سجادزاده؛ حسین تروشه
چکیده
طی دهههای اخیر، بلندمرتبهسازی بهعنوان یک شیوه ساختمانسازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر میرسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمانهای بلند و مهمترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ...
بیشتر
طی دهههای اخیر، بلندمرتبهسازی بهعنوان یک شیوه ساختمانسازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر میرسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمانهای بلند و مهمترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ادراکات و احساسات آنان دارد؛ بنابراین ضروری است که جوانب تأثیر ارتفاع به صورتی موشکافانه بررسی شود. یکی از مهمترین جوانب، اثرات آنها بر سلامت روان شهروندان است. استرس و تنشهای روانی دائماً سلامت روان انسان را تهدید میکنند و یکی از دلایل آنها، محیط نابسامان شهرها و سکونتگاههای ماست. این امر بر اهمیت بررسی محیط شهری برای کاهش تنشهای موجود میافزاید. هدف این نوشتار، علاوه بر دستیابی به چگونگی اثرگذاری ارتفاع ساختمانهای بلند بر سلامت روان شهروندان، روشهای بهتری برای طراحی این ابنیه با رویکرد تأثیر بر سلامت روان است. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای (Grounded Theory) استفاده شده است. پس از مصاحبه عمیق با شهروندان در محیط واقعی، متن پیاده شده مصاحبات، خلاصه و در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، کدگذاری شد و نهایتاً به وسیله نرمافزار تحلیل دادههای MAXQDA مدل زمینهای آن استخراج گردید. یافتهها نشان داد که ارتفاعِ ساختمانهای بلند بهواسطه بروز مقولاتی چون محصوریت نامناسب، تبعات کالبدی_بصری، خرداقلیم، محدودیتهای چشمانداز، معضلات اجتماعی، اشراف، ناهمگنی در بافت شهری و آثار سوء زیستمحیطی، فشار روانی ایجاد میکند و درگیری درازمدت شهروندان با واکنشهای هیجانی ناشی از فشارهای روانی، باعث آسیب دیدن سلامت روان آنان میشود.
طراحی شهری
بهزاد رحمانی؛ هومن ثبوتی
چکیده
وظیفه اصلی و مهم برنامهریزی شهری، برنامهریزی برای تمامی اقشار ساکن در شهر است؛ شهری که در آن سلامت، آسایش و زیبایی وجود داشته باشد. شهری پاک و روان برای همه اقشار جامعه. معلولان برای زندگی اجتماعی در شهرها با مشکلات متعددی روبهرو هستند. همواره ارتباط افراد دارای ضایعه نخاعی با محیط بیرون از منزل و ورود آنان به جامعه با مشکلاتی ...
بیشتر
وظیفه اصلی و مهم برنامهریزی شهری، برنامهریزی برای تمامی اقشار ساکن در شهر است؛ شهری که در آن سلامت، آسایش و زیبایی وجود داشته باشد. شهری پاک و روان برای همه اقشار جامعه. معلولان برای زندگی اجتماعی در شهرها با مشکلات متعددی روبهرو هستند. همواره ارتباط افراد دارای ضایعه نخاعی با محیط بیرون از منزل و ورود آنان به جامعه با مشکلاتی توأم است. بنابراین رفع محدودیتهای شرایط محیط شهری به منظور پیشگیری از انزوای آنان، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. فضاها و اماکن ورزشی یکی از مهمترین کاربریهای درون شهری محسوب میشوند که طراحی مناسب آنها میتواند نقش مهمی به منظور بهبود تعاملات اجتماعی معلولان داشته باشد. در حال حاضر امکان حضور معلولان جسمی_حرکتی در اماکن ورزشی به دلیل عدم رعایت استانداردهای اولیه با مشکل روبهرو شده است. به طوری که براساس بررسی انجام شده، نبود امکانات و زیرساختهای استاندارد در بخش اماکن و مجموعههای ورزشی، استفاده معلولان را به طرز چشمگیری کاهش داده است. این پژوهش به دنبال بررسی نقش طراحی مناسب مجموعههای ورزشی در افزایش سطح تعاملات اجتماعی معلولان جسمی_حرکتی و افزایش نقش اجتماعی آنان در جامعه است. روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش، ترکیبی از روش کمی و کیفی است که به منظور جمعآوری دادهها و اطلاعات از دو روش اسنادی_کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. همین طور به منظور بررسی دقیقتر موضوع، تعداد 186 پرسشنامه به وسیله معلولان جسمی_حرکتی پاسخ داده شده و به کمک نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. براساس نتایج به دست آمده میتوان گفت که در حال حاضر یک فرد معلول نمیتواند به راحتی و بدون حمایت و کمک فرد دیگری از وسایل اماکن و مجموعههای ورزشی استفاده کند. معلولان به منظور استفاده از اماکن ورزشی، از لحظه خروج از منزل تا لحظه استفاده از اماکن ورزشی با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند و ترجیح میدهند در خانه بمانند و این امر آنها را دچار بحرانهای روحی و روانی میکند. نتایج پرسشنامهها نشان میدهد که طراحی و استانداردسازی اماکن و مجموعههای ورزشی بر تعاملات اجتماعی معلولان جسمی_حرکتی شهر تهران رابطه مستقیمی (با ضریب تعیین 85/0) دارد.
طراحی شهری
محیا قوچانی؛ محمد تاجی
چکیده
حسینیهها و تکایای ایرانی، مظهر پیوند زمان، مکان و مردم است و به دلیل ویژگی فضای شهری بودن آنها، نهتنها در قیاس با مکانهای همعملکرد خویش در سایر کشورها هویتی متمایز داشته، بلکه به عنوان تنها فضاهای باز شهری با عملکرد مذهبی در فرهنگ شهرسازی مسلمانان منحصر به فرد هستند. با توجه به ویژگیهای فرهنگی کشورمان و به ویژه نقش ...
بیشتر
حسینیهها و تکایای ایرانی، مظهر پیوند زمان، مکان و مردم است و به دلیل ویژگی فضای شهری بودن آنها، نهتنها در قیاس با مکانهای همعملکرد خویش در سایر کشورها هویتی متمایز داشته، بلکه به عنوان تنها فضاهای باز شهری با عملکرد مذهبی در فرهنگ شهرسازی مسلمانان منحصر به فرد هستند. با توجه به ویژگیهای فرهنگی کشورمان و به ویژه نقش اسلام و باورهای دینی در هویت ملی و اجتماعی ایرانیان، بررسی چیستی و ویژگیهای کالبدی حسینیهها بدیهی مینماید. در مقاله حاضر، براساس روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و با استفاده از الگوی مسیر حرکت انسان در خصوص این که فضاهای باز شهری چیست و فضاهای مذهبی مانند حسینیهها باید دارای چه مؤلفههایی باشند تا در زمره فضای باز شهری قرار گیرند، بررسی شده است. سپس با مطالعه ساختاری هفت نمونه از حسینیههای شهر نائین، به بررسی شاخصهای کالبدی حسینیهها و تطبیق این شاخصهها با عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری بنا به عنوان فضای باز شهری و بررسی مسیر حرکت انسان در این حسینیهها با استفاده از الگوی جریان پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که ویژگی کلی دسترسی و ارتباط با گذرهای اطراف، داشتن ورودیهای متعدد، تعامل ایجاد شده بین مردم و وجود روح حیات شهری، عوامل مؤثر و تعیینکنندهای در احتساب فضاهای باز مذهبی مانند حسینیهها به عنوان فضای باز شهری هستند. بهگونهای که مسجد نوگاباد با شش ورودی، دارای بیشترین و حسینیه گودالو (سنگ) با دو ورودی، دارای کمترین آلترناتیو الگوی حرکتی هستند. با شناخت و بهکارگیری هرچه بیشتر اصول طراحی چنین فضاهایی از قبیل مکانیابی، انعطافپذیری در فرم و عملکرد و مفاهیم غنی نمادین، میتوان تداوم بیان کالبدی یک فرهنگ در محیط و هویتبخشی به شهر ایرانی کمک مؤثری نمود.
طراحی شهری
مژگان جعفری؛ بهرام سیاوش پور؛ هادی سلطانی فرد؛ اباصلت عسکری
چکیده
جداییگزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره میاندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد میشود. برای مقابله با جداییگزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این ...
بیشتر
جداییگزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره میاندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد میشود. برای مقابله با جداییگزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این معضل شهری از منظر محیطی، کالبدی و فضایی است. پشتوانه نظری این پژوهش برای بررسی جداییگزینی، استفاده از تئوری نحو فضایی و مطالعه آن از دیدگاه پیکرهبندی فضایی شهر است. این تئوری بر این عقیده استوار است که ساخت فیزیکی شهر و ساخت اجتماعی آن بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر میپذیرند. درهمین راستا محدوده کوی گلستان در شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و هدف از این مطالعه کاهش جداییگزینی اجتماعی با کمک درک ساختار فیزیکی این منطقه و ارائه راهکار برای بهبود آن است. همچنین این بررسی به دنبال درک شدت اثر متغیرهای نحوی بر پارامترهای غیرنحوی است تا از این طریق بتوان به دستهبندی مشخص از عواملی که بیشترین سطح تأثیر بر ساخت فیزیکی را دارا هستند، دست یافت. پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن تلفیقی است و از هر دو روش کمی و کیفی برای پاسخ به سئوالات پژوهش استفاده شده است. روش کیفی به صورت میدانی با تکنیک مشاهده و ابزار چک لیست انجام شد و روش کمی با تحلیل فضایی خطوط محوری در محیط نرمافزار UCL Depthmap صورت گرفت. در این مطالعه متغیرهای نحوی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای غیر نحوی به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرارگرفتند و در نهایت با کمک تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره در نرمافزار SPSS، روابط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نور و روشنایی، دید و منظر، گوشه های قابل دید، چگونگی دسترسی، عناصر دارای ارزش، ورودیها و گشودگیها، کیفیت ابنیه، قدمت بنا با متغیرهای نحوی دارای رابطه معنادار بوده و به ترتیب از بیشترین اولویت برخوردارند. براساس نتایج تحقیق، انتظار میرود با اعمال تغییرات بر روی این متغیرها بتوان به حداکثر تغییرات در ساخت فیزیکی و در نهایت به تغییر در ساخت اجتماعی دست یافت.