هاجر اسدپور؛ محمود قلعه نویی؛ آرمین بهرامیان
چکیده
کمتوجهی به جنبههای بصری مناظر شهری تاریخی منجر شده تا تصاویری مخدوش و ناخوانا از مناظر در ذهن شهروندان ثبت شود؛ بنابراین به فرآیندی برای مدیریت بصری مطلوب مناظر شهری تاریخی نیاز است تا مراحل آن با در نظر داشتن قابلیتهای مناظر شهری بهطور کامل طی شود. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند مدیریت بصری مناظر شهری تاریخی مبتنی ...
بیشتر
کمتوجهی به جنبههای بصری مناظر شهری تاریخی منجر شده تا تصاویری مخدوش و ناخوانا از مناظر در ذهن شهروندان ثبت شود؛ بنابراین به فرآیندی برای مدیریت بصری مطلوب مناظر شهری تاریخی نیاز است تا مراحل آن با در نظر داشتن قابلیتهای مناظر شهری بهطور کامل طی شود. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند مدیریت بصری مناظر شهری تاریخی مبتنی بر قابلیتهای محیطی در نمونه موردمطالعه انجامشده است. دلیل انتخاب محدوده زندیه شیراز تغییرات این بخش در فرآیندهای توسعه و ساماندهیهای اخیر است. در پاسخ به پرسشهای پژوهش که فرآیند مدیریت بصری چه مراحلی دارد و در چه وضعیتی قرار دارد؟ و میزان قابلیتهای محیطی در محدوده چقدر است؟ پس از مطالعات کتابخانهای و شناسایی قابلیتهای محیط، با استفاده از تکنیک «شبکه تصویری» محدوده موردمطالعه شبکهبندی گردید. در گام بعد در قالب پرسشنامه تصویری از متخصصین خواسته شد تا به هر قابلیت در این محدوده متناسب با تصاویر و شناخت قبلی امتیاز داده شود. علاوه بر این وضعیت مراحل مختلف فرآیند مدیریت بصری در شیراز نیز ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که «چالشهای طراحی و برنامهریزی»، «چالشهای مدیریتی» و «چالشهای مرتبط با شناخت بستر» سه دسته مشکلات وضعیت فعلی بافت تاریخی شهری شیراز هستند. در فرآیند مدیریت بصری، مراحل «تدوین اهداف حفاظت بصری» و «ساماندهی منظر» از کمترین میزان برخوردار است و دارای اولویت برای اقدام است. در انتها فرآیند مدیریت بصری مناظر شهری تاریخی قابل کاربست در بافت تاریخی شیراز تبیین گردید و با تأکید بر مرحله چهارچوبگذاری و قابلیتهای محیطی مشخص شد که پهنه شماره 5 محدوده زندیه (محدوده مجاور مسجد و حمام وکیل) تمامی قابلیتها را در حد مطلوب دارد و پهنه شماره 2 (محدوده دیوانخانه) از سایر بخشها امتیاز کمتری را به خود اختصاص داده که نیازمند رسیدگی بیشتر است.
غلامرضا مرادی
چکیده
بررسی و تحلیل صرفه های ناشی از تجمع فعالیتهای اقتصادی از دیرباز مورد توجه محققان بوده است. بیشتر مطالعات صورت گرفته در این رابطه در حوزه اقتصادی و در سطح کشور و منطقه بوده و کمتر به مقیاس کوچکتر از شهر و به خصوص خیابان ها پرداخته شده است. در این پژوهش به جای اینکه شهر بصورت یک کل واحد در نظر گرفته شود ساختارهای اصلی اقتصادی شهر به تفکیک ...
بیشتر
بررسی و تحلیل صرفه های ناشی از تجمع فعالیتهای اقتصادی از دیرباز مورد توجه محققان بوده است. بیشتر مطالعات صورت گرفته در این رابطه در حوزه اقتصادی و در سطح کشور و منطقه بوده و کمتر به مقیاس کوچکتر از شهر و به خصوص خیابان ها پرداخته شده است. در این پژوهش به جای اینکه شهر بصورت یک کل واحد در نظر گرفته شود ساختارهای اصلی اقتصادی شهر به تفکیک خیابانها مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی ۳۸۰۴ فعالیت یا بنگاه اقتصادی در شهر کازرون با استفاده از شاخص نسبت مکانی، هرفیندال-هریشمن و شانون وضعیت تجمع بنگاه ها و آثار آن از جمله تخصصی شدن و تنوع در سطح خیابان ها مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین ضمن شناسایی و ارائه مکان محور خیابان های تخصصی و متنوع، فعالیت اقتصادی مربوطه نیز ارایه شده است. نتایج نشان دهنده این امر است که فعالیتهای اقتصادی با توجه به نوع خدماتی که ارایه می دهند در کنار فضای مورد نیاز برای فعالیت، اهمیت دسترسی سواره میزان جریان پیاده، نزدیکی به مراکز جمعیتی می توانند در موقعیتهای خاصی از شهر متمرکز یا پخش گردند به طوری که فعالیتهای فنی مثل خدمات وسایل نقلیه (بولوار خرمشهر) و خدمات کشاورزی (خیابان فردوسی) در خیابانهای عریض تر و دور تر از مرکز شهر و فاقد جریان پیاده، مشاورین املاک بیشتر در توسعه های جدید(بولوار پردیس)، مراکز درمانی در مرکز شهر (خیابان سلمان فارسی)، خیابانهای متنوع(خیابان شهدای شمالی و جنوبی، ابوذر، حضرتی و امام خمینی) دارای عرض کمتر نسبت به خیابان های تخصصی و در نزدیکی ناحیه تجاری مرکزی شهر، پیاده روهای شلوغ تر، و تنوعی از فعالیتهای مختلف را در خود جای داده اند .اند.
لیلا اویسی؛ اکبر پورفرج؛ محمد امیر اویسی
چکیده
ظهور گردشگری دوستدار کودک از مظاهر پاسخ به نیازهای کودکان به فراغت و هماهنگ با تغییرات سبک زندگی بوده است. با توسعة شهر، افزایش جمعیت و تغییرات روزافزون در حوزه فراغت و مصرف، مجتمعهای تجاری تفریحی وارد چرخة گردشگری و فراغت شهروندی شدهاند. طراحی نامناسب و بیتوجهی به نیاز کودکان در این فضاهای شهری سبب بروز خستگی، ناهنجاریهای ...
بیشتر
ظهور گردشگری دوستدار کودک از مظاهر پاسخ به نیازهای کودکان به فراغت و هماهنگ با تغییرات سبک زندگی بوده است. با توسعة شهر، افزایش جمعیت و تغییرات روزافزون در حوزه فراغت و مصرف، مجتمعهای تجاری تفریحی وارد چرخة گردشگری و فراغت شهروندی شدهاند. طراحی نامناسب و بیتوجهی به نیاز کودکان در این فضاهای شهری سبب بروز خستگی، ناهنجاریهای رفتاری در کودکان و خلق تجربهای نامطلوب میشود که میتواند بر تجربة همراهان، سایر بازدیدکنندگان و گردشگران تأثیری منفی بگذارد. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل تحققپذیری مؤلفههای کلیدی توسعه دوستدار کودک در مجتمعهای تجاری تفریحی به عنوان یک بخش و زیرسیستمی از گردشگری بپردازیم. مورد مطالعة ما، مجتمع تجاری، تفریحی و گردشگری خلیج فارس یزد میباشد.
پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته در دوفاز متوالی انجام پذیرفته است. فاز اول پژوهش، کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریهپردازی زمینه بنیان است که برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها، از تکنیک تجزیه و تحلیل تم کلارک و براون(۲۰۱۳) استفاده شده است. دادهها از طریق مصاحبة عمیق و نیمه ساختاریافته از ۳۱ تن از خبرگان حوزه گردشگری کودک، معماری و طراحی فضاهای دوستدار کودک و روانشناسی کودک که به روش هدفمند و به صورت ارجاع زنجیرهای انتخاب شده بودند گردآوری شد. فاز دوم پژوهش کمی است که به جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش تجزیه و تحلیل شکست و اثرات آن استفاده گردیده است. نتایج پژوهش طی فراگرد تحلیل تم که شامل ۵ مرتبه مرور مستمر رفت و برگشتی بین مجموعه دادهها و خلاصههای استخراجی کدگذاری شده بود، منجر به شناسایی ۳۹ مقوله درقالب ۷مقوله اصلی «تسهیلات و امکانات فیزیکی، مدیریت و برنامهریزی، ایمنی و احساس امنیت، نیازهای آموزشی و خودشکوفایی، نیازهای اجتماعی و فرهنگی، نیازهای بصری و ظاهری و تفریحات، سرگرمیها و رویدادهای اجتماعی» گردید.
همانطور که نتایج تکنیک FMEA نشان میدهد، مقوله تدوین آئیننامهای مدون جهت برنامهریزی و مدیریت مکانی در حوزه کودک با ۵۸/۳۷۰ ضریب RPN اولویت ۱، مقولههای توجه به مقیاسهای کودکان در طراحی فضا، طراحی فضای تعاملات کودکانه به جهت ادغام اجتماعی و برانگیختن حس تعلق فضایی در کودک ، ساخت محیطی ایمن از نظر جسمانی، اولویتهای بعدی را دریافت کردند. این مقولهها مربوط به مقولههای اصلی مدیریت و برنامهریزی، نیازهای بصری و ظاهری و امنیت بودند. این مقولهها همگی بر بهبود قابلیتهای مجتمع تجاری- تفریحی اشاره دارند. ازآنجایی که نیازهای کودکان پویایی زیادی از خود نشان نمیدهند لازم است با برنامهریزی و سرمایهگذاری مناسب در بخش خصوصی و دولتی توسعه گردشگری کودک مدنظر قرار گیرد.
علی اکبر شمسی پور (1)؛ زینب کیا؛ قاسم عزیزی
چکیده
فضاهای شهری با ویژگیهای متفاوت از محیطهای طبیعی، نیازمند تجدید نظر در پهنهبندیهای اقلیمی سنتی هستند تا شرایط اقلیمی در برنامهریزیها و مدیریت شهر، قابل استفاده باشد. شهر تهران با ویژگیهای توپوگرافی، ساختمانی، کالبدی، هندسی و الگوی توسعه شهری متفاوت، پاسخهای متفاوتی در برابر شرایط مختلف اقلیمی دارد. واحدهای همگن واکنش ...
بیشتر
فضاهای شهری با ویژگیهای متفاوت از محیطهای طبیعی، نیازمند تجدید نظر در پهنهبندیهای اقلیمی سنتی هستند تا شرایط اقلیمی در برنامهریزیها و مدیریت شهر، قابل استفاده باشد. شهر تهران با ویژگیهای توپوگرافی، ساختمانی، کالبدی، هندسی و الگوی توسعه شهری متفاوت، پاسخهای متفاوتی در برابر شرایط مختلف اقلیمی دارد. واحدهای همگن واکنش به اقلیم (HCR) طبقهبندی اقلیم شهری را بر اساس نقشههای تراکم ساختمانی و ژئومورفولوژی طبیعی زمین انجام میدهد و هدف آن تهیه نقشهای با مجموعهای از مناطق همگن با فضای شهری است و مزیت آن در ارائه دستورالعملهای اقلیمی برای برنامهریزی در طرحهای جامع شهری است. برای انجام مطالعه از لایههای اطلاعات مکانی کاربری/پوشش اراضی، تراکم ساختمانی، فضاهای سبز، شبکه هیدروگرافی، دمای هوا، بارش، تراکم جمعیتی و توپوگرافی شهری در محیط GIS استفاده گردید. با ادغام لایههای اطلاعاتی، نقشه اقلیم شهری تهران در 17 واحد اقلیمی بدست آمد و بهدنبال آن 8 دستورالعمل اقلیمی برای برنامهریزی شهری ارائه شد. ترکیب مورفولوژی زمین، سطوح ارتفاعی، شیب سطحی، بستر رودخانهها با مشخصات فیزیکی و کالبدی شهری مهمترین مشخصه مدل HCR بکار گرفته شده در این پژوهش است. نتایج بدست آمده از ترکیب، استاندارد سازی و وزندهی متغیرهای مذکور گویای این است که نوار شمالی تهران در مجاورت کوهستان با مخروطافکنهها، روددرهها، شیب سطحی تند، پوشش گیاهی غنیتر و رخنمونهای سنگی واحد اقلیمی همگنی را مشخص کرده است. در حالیکه تکهتکه شدن زیستگاهها، بافت ساختمانی فشرده، دشت رسوبی هموار مشخصه اصلی مناطق مرکزی شهر هستند. نوار میانی تهران با توالی تپهها و درهها از پارک جنگلی چیتگر در غرب تا تپههای گیشا، پردیسان، عباسآباد و لویزان واحد اقلیمی همگن میانی را تشکیل داده که به واقع فضاهای تنفسی شهر هستند. گسترش فیزیکی شهر در سمت ارتفاعات و بویژه در مسیر روددرهها اغلب ظرفیت پویایی، تهویه طبیعی و گردش هوا را کاهش داده و از عوامل افزایش بار گرمای محیطی و شکلگیری جزیره گرمای شهری و تشدید آلودگی هوا در مناطق مرکزی شهر هستند.
اسمعیل دلیر
چکیده
اخلاق زیستی می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی جهانی و به عنوان فضای واقعی عدالت و یک فرا روایت جدید عمل نماید این مقاله با هدف شناخت و تعیین ابعاد عدالت اجتماعی و میزان رابطه و اثرگذاری آن بر اخلاق زیستی شهروندان اردبیل تدوین گردید. مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر اساس فرمول کوکران از بین تعداد 529374 نفر از شهروندان ...
بیشتر
اخلاق زیستی می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی جهانی و به عنوان فضای واقعی عدالت و یک فرا روایت جدید عمل نماید این مقاله با هدف شناخت و تعیین ابعاد عدالت اجتماعی و میزان رابطه و اثرگذاری آن بر اخلاق زیستی شهروندان اردبیل تدوین گردید. مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر اساس فرمول کوکران از بین تعداد 529374 نفر از شهروندان اردبیل، تعداد 383 نفر را به عنوان نمونه آماری تعیین و سپس به صورت تصادفی ساده تعداد 40 سوال پژوهشی با طیف لیکرت محقق ساخته برای تعداد 20 گویه در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. جهت انجام کامل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی، مدل وازپس) استفاده شد به طوری که ابتدا دادهها توسط نرم افزار spss نسخه 20 به واسطه تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سپس از طریق مدل وازپس میزان تحقق عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد نتایج نشان داد: طبق تحلیل عاملی انصاف، برابری، نیاز، فردگرایی اقتصادی، به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثرگذاری در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. خروجی مدل وازپس نشان داد که به ترتیب مناطق شهری: یک، دو، پنج، سه، چهار، بیشترین تا کمترین میزان معیارهای عدالت اجتماعی را در خود محقق نمودهاند به طوری که به غیر از منطقه یک که توانسته حدود 50 درصد از مولفههای عدالت اجتماعی را محقق نماید مابقی مناطق شهری پایینتر از حد متوسط عمل نمودهاند به طوری که در منطقه چهار شهری صرفا چیزی حدود 38 درصد از ابعاد عدالت اجتماعی تحقق یافته است.
فاطمه شمس؛ محمدرضا پورجعفر؛ سید مهدی خاتمی؛ علی سلطانی
چکیده
مفهوم محله سنتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش ...
بیشتر
مفهوم محله سنتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش های فراموش شده شهری، بازتعریف محله جایگاه ویژه ای دارد و میتواند بنیادیترین عنصر شهری و حلقه میانجی بین شهر و شهروندان به شمار رود. مطالعه حاضر در پاسخ به چیستی مفهومی و مکانی محله سنتی در ذیل پارادایم تفسیرگرایی و به لحاظ روش تحقیق براساس رویکرد کیفی انجام شده است. از آنجا که هدف درک تحولات مفهومی محله و نیل به نگاهی جامع از لایه های پیدا و پنهان ساحت اجتماعی محله سنتی بود، از مطالعات اسنادی آراء و اندیشههای نظریه پردازان در پایگاه های استنادی معتبر استفاده شد. پس از مرور نظام مند منابع، تحلیل مضمون دادههای مستخرج از منابع داخلی و خارجی انجام و کدگذاری در 6 مرحله و به روش جزء بهکل طراحی گردید و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد که مضامین فراگیر ظرفیت های اجتماعهای محلی با دربرگیرندگی مضامین سازمان دهنده دلبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی و همچنین اجتماع پذیری محله شامل تعهدات اجتماعی و خیر عمومی و توانمندسازی، مضامین اصلی هستی شناسی ساحت اجتماعی محله سنتی را شکل می دهند که با عملیاتی سازی نمودن هریک می توان در احیای محلههای پریشان یا محدوده های فاقد هویت شهری مداخله نمود.
الناز خلیلی؛ سید مسلم سیدالحسینی؛ تکتم حنایی؛ ساناز سعیدی مفرد
چکیده
شتاب مداوم روند شهرنشینی در سراسر جهان منجر به تشدید معضلات زیستمحیطی شده و حفظ عرصههای طبیعی توسط مکانسازی استاندارد و باتوجهبه راهحلهای میتنی بر طبیعت ضمن اینکه نقش مهمی در رفاه کلی جوامع شهری داشته منجر به افزایش مزایای متعددی مانند بهبود کیفیت هوا، کاهش کربن شهری و افزایش تنوع زیستی که از عوامل اصلی کیفیت زیستگاههای ...
بیشتر
شتاب مداوم روند شهرنشینی در سراسر جهان منجر به تشدید معضلات زیستمحیطی شده و حفظ عرصههای طبیعی توسط مکانسازی استاندارد و باتوجهبه راهحلهای میتنی بر طبیعت ضمن اینکه نقش مهمی در رفاه کلی جوامع شهری داشته منجر به افزایش مزایای متعددی مانند بهبود کیفیت هوا، کاهش کربن شهری و افزایش تنوع زیستی که از عوامل اصلی کیفیت زیستگاههای شهری امروزی هستند می گردد.بنابراین این مقاله فراترکیبی از مطالعات جهانی در زمینه مکانسازی با رویکرد بیوفیلیک ارائه میکند و هدف از این تحقیق، تجزیهوتحلیل و ترکیب ادبیات موجود در مکانسازی، بهویژه با تمرکز بر ادغام اصول طراحی بیوفیلیک است.پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، کیفی با یک بررسی سیستماتیک و فراترکیب کیفی با استفاده از یک رویکرد استقرایی، همانطور که توسط ساندلوسکی و بوروسو پیشنهاد شده است، انجام شد. ما یک جستجوی سیستماتیک ادبیات را در دو پایگاهداده سمانتیک اسکولار و وب آف ساینس در سالهای اخیر، با به روز رسانی در سال 2023 انجام شده و نتایج هر مطالعه با استفاده از کدگذاری استقرایی در نرمافزار مکس کیودا مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت .مطالعات صورتگرفته بین بازه زمانی 2017-2023 قرار دارند. بیشترین مطالعات منتخب این پژوهش به سال 2020با 36 درصد تعلق میگیرد . کدهای استقرایی این پژوهش در قالب پنج مقوله ی اصلی زیستمحیطی،اجتماعی،اقتصادی،عملکردی و کالبدی دستهبندی شدند و باتوجهبه میزان شباهت مفاهیم شناسایی شده، در قالب 12 مقوله ی فرعی و باتوجهبه میزان شباهت مقولههای فرعی، آنها به 28 شاخص طبقهبندی شدند.نتیجه مطالعه ما نشان داد که کیفیت مکانسازی بیوفیلیک میتواند با سطوح مختلف ارتباط با طبیعت و درک انسان مرتبط باشد. اگرچه ادبیات، بیوفیلیک و مکانسازی را بهعنوان پدیدههای مستقل گزارش میکنند، اما نتایج ما داستان متفاوتی را بیان میکند و نشان میدهد که آنها در واقع درهمتنیده شدهاند و باکیفیت محیط نیز مرتبط هستند. این مطالعه تلاش کرده است تا تعاملات که بین مردم و محیطهای طبیعی رخ میدهد را روشنتر کند تا بعد از آن در پژوهشهای آتی بتوان از رویکردی جدید با نام مکانسازی بیوفیلیک استفاده کرد.
کیمیا حق نگهدار؛ مهسا شعله؛ سهند لطفی؛ علیرضا صادقی
چکیده
با افزایش نرخ شهرنشینی و پیدایش پیامدهای زیستمحیطی، ضمن افزایش تقاضای انرژی جهت تعدیل شرایط حرارتی، اهمیت پیامدهای خرداقلیمی توسعه شهری نزد طراحان و برنامهریزان شهری دوچندان شد. طراحی بهینه هندسه شهری میتواند درجهت تعدیل شرایط خرداقلیمی و ارتقا کیفیت فضاهای شهری مفید واقع گردد. هندسه شهری همساز با اقلیم بافت تاریخی شهر شیراز ...
بیشتر
با افزایش نرخ شهرنشینی و پیدایش پیامدهای زیستمحیطی، ضمن افزایش تقاضای انرژی جهت تعدیل شرایط حرارتی، اهمیت پیامدهای خرداقلیمی توسعه شهری نزد طراحان و برنامهریزان شهری دوچندان شد. طراحی بهینه هندسه شهری میتواند درجهت تعدیل شرایط خرداقلیمی و ارتقا کیفیت فضاهای شهری مفید واقع گردد. هندسه شهری همساز با اقلیم بافت تاریخی شهر شیراز گواهی است بر این مدعا که با بکارگیری سیاستهای طراحانه توانسته بود شرایط آسایش حرارتی مناسبی را در فضاهای شهری بوجود آورد. با توجه به اینکه این ساختار ارزشمند تاریخی همچون سایر بافتهای پویای شهری در معرض تحول و دگرگونی قرار دارد؛ پژوهش حاضر بر آن است تا به مقایسه تطبیقی عملکرد هندسه شهری تاریخی محدوده مطالعاتی و بررسی پیامدهای خرداقلیمی منتج از تغییرات هندسه شهری صورت گرفته در آن بپردازد. در این راستا، با روشی توصیفی-تحلیلی با بهرهمندی از مطالعه و تحلیل اسناد، تصاویر و نقشههای تاریخی و پیمایش میدانی، هندسه شهری تاریخی و معاصر محدوده مطالعاتی در محیط نرمافزار ENVI-met شبیهسازی شد و شرایط خرداقلیمی و سطح آسایش حرارتی منتج از دو گونه بافت شهری مورد ارزیابی تطبیقی قرار گرفته است. اعتبارسنجی دادههای حاصل از این شبیهسازی با برداشت میدانی شاخص خرداقلیمی دما در تاریخ 10تیرماه و محاسبه ضریب همبستگی دادههای اندازهگیری و شبیه سازی شده به اثبات رسید. نتایج حاصل پژوهش حاضر نشان داده است با تغییرات کالبدی صورت گرفته شاخصهای هندسه شهری مطالعاتی نسبت H/W و شاخص دید به آسمان به طور میانگین به ترتیب 58.41درصد کاهش و 42.71درصد افزایش یافتهاند. در نتیجه این تغییرات، دمای هوا در محدوده به طور میانگین 0.3درجه سلسیوس افزایش یافته است. همچنین دمای تابشی افزایش چشمگیری داشته و با کاهش سطوح تحت پوشش سایه همراه بوده است. در ادامه به سبب تخریب موانع کالبدی هدایتکننده جریان هوا، سرعت باد افزایش یافته و سطح رطوبت را به حداقل رسانده است. برآیند تغییرات یادشده کاهش سطح آسایش حرارتی را در محدوده مطالعاتی به دنبال داشته است. بدین ترتیب، ضروری مینماید ضمن جلوگیری از تغییرات گستردهتر این بافت ارزشمند، از الگوهای هندسه شهری تاریخی جهت بهبود شرایط خرداقلیمی فضاهای شهری و توسعه همساز با اقلیم کلان شهر شیراز بهره گرفته شود.
سید مجتبی حسینی؛ محممود رضایی؛ علیرضا بندر آباد
چکیده
آرمانشهر ایرانی–اسلامی اصفهان واجد مراکز تاریخی نمادینی است که مبتنی بر جهان بینی های "نقلی-عرفانی"،"عقلی-فلسفی" و"علمی" شکل گرفته اند. میدان کهنه، بازار و نقش جهان در ترکیبی پیوسته، وابسته و همبسته با هم این مجموعه مرکزی را شکل داده اند. وجهی که جامعه پذیری جمعیت و حضور پذیری حکومت، اصناف، امت و مذهب را در مکانی همچون ...
بیشتر
آرمانشهر ایرانی–اسلامی اصفهان واجد مراکز تاریخی نمادینی است که مبتنی بر جهان بینی های "نقلی-عرفانی"،"عقلی-فلسفی" و"علمی" شکل گرفته اند. میدان کهنه، بازار و نقش جهان در ترکیبی پیوسته، وابسته و همبسته با هم این مجموعه مرکزی را شکل داده اند. وجهی که جامعه پذیری جمعیت و حضور پذیری حکومت، اصناف، امت و مذهب را در مکانی همچون مرکز فراهم ساخته و به یگانگی می کشاند. پرسش اینجاست که نظام معنایی عمیق این مجموعه مرکزی با کدام مولفه ها برای انسان ها -با هر نگرش و جایگاه وجودی- ادراک پذیر و قابل دریافت می شود؟ هدف، فرارفتن از ادراک حسی و دسته بندی دریافت معنایی از مراکز نمادین تاریخی بر پایه فهم مشترک افراد است. بازخلق چنین فضاهایی بدون حصول مولفه های ادراک معنایی و معنوی ممکن نیست. روش پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیک است که از رویکردهای تاریخی–تفسیری و راهبرد مورد پژوهی عمیق درونی بهره می برد. کشف جوهر مشترک تجربه زیسته افراد از طریق طبقه بندی و تحلیل اطلاعات بر پایه مرور سیستماتیک متون و مشاهدات میدانی استوار بوده است. بر پایه نتایج حاصل از پژوهش، مجموعه مرکز نمادین تاریخی شهر اصفهان بر پایه زبانی با منش کالبدی–فضایی، از مبدا میدان کهنه شروع شده، مسیر بازار را می پیماید و به مقصد نقش جهان می رسد. در این گذر و گذار از مبدا به مقصد، دریافت معانی با ارجاع به مولفه های"پایداری فرازمینه ای"،"رویداد فراعملکردی-اجتماعی"،"موضع فراریخت شناسی"،"سیماشناسی فرادیداری" و"گونه شناسی فرافضایی" بیشتر قابل ادراک می شود. فرایند بازخلق مراکز نمادین کهن ایرانی در کشاکش این مولفه های ادراک معنایی بیشتر رخ میدهد اگر تجربه زیسته "تهی از هر" بتواند از موقعیت پیرامونی آگاهی به مرکز سیر کند. این وضعیت با عاملیت یافتن بیشتر وجوه نمادین (به نسبت شمایلی) مکان همچنین کنش شدنی (به نسبت بودنی) ناظر در فضا افزایش مییابد."زبانِ فرامکانی" با شدت یافتن"عاملیتِ فراشمایلی" و "کنشِ شدنی" می تواند زمینه ساز مرکزی شدن تجربه زیسته "تهی از هر" در نتیجه افزایش ادراک معنایی در میدانی فراشمایلی شده که زمینهساز یگانگی بیشتر کنشگران گوناگون دولت-ملت است.
علیرضا دویران
چکیده
کنش مبتنی بر تعامل و تفاهم چندجانبه، الگویی است ریشه در نظریه کنشی یورگن هابرماس که اصول آن در مشارکت، مباحثه و تفاهم، تمرکز و انحصار خارج از قدرت تبیین میشود. مدیریت شهری نوین با این رویکرد توانسته است توسعه شهری را با نگاه جمعی و کارشناسی کثرتگرا به پایداری سوق دهد. این پژوهش باهدف تبیین رویکرد کنش ارتباطی هابرماس در مدیریت میانی ...
بیشتر
کنش مبتنی بر تعامل و تفاهم چندجانبه، الگویی است ریشه در نظریه کنشی یورگن هابرماس که اصول آن در مشارکت، مباحثه و تفاهم، تمرکز و انحصار خارج از قدرت تبیین میشود. مدیریت شهری نوین با این رویکرد توانسته است توسعه شهری را با نگاه جمعی و کارشناسی کثرتگرا به پایداری سوق دهد. این پژوهش باهدف تبیین رویکرد کنش ارتباطی هابرماس در مدیریت میانی در پیشبرد پروژههای توسعه شهری انجامگرفته است. روش تحقیق از نوع کیفی مبتنی بر رویکرد دادهبنیاد است که به شیوه پدیدارشناسی (تفسیری استقرایی) شکل یافته است. واحد جغرافیایی و جامعه موردمطالعه، شهر زنجان و مدیریتهای اثرگذار بر توسعه شهری میباشند. گردآوری دادهها حاصل مصاحبههای نیمهساختارمند و مشاهدههای موردی است که در آن مدیران میانی سازمانهای با اثرگذاری بیشتر در مدیریت شهری با حجم نمونهای بالغ بر 45 نفر بودهاند. تحلیل داده بر اساس مدل دادهبنیاد در فرایند کدگذاری باز انجام و با کدگذاری محوری و انتخابی مفاهیم و مقولههای کلیدی استخراج گردید. تبیین تفسیری مقولهها و مفاهیم مستخرج در مدل پارادایمی مبتنی بر شرایط علّی، زمینهای، میانجی، راهبردی انجامگرفته و شرایط پیامدی تبیین گردید. نتایج نشان میدهد مقولههای قدرت، ترس، مقاومت، اجبار، فردگرایی و انحصارگرایی، اطاعت و دستورپذیری، وابستگی و منافع سازمانی بهعنوان عوامل غیر کنشی و تعامل، پذیرش و مقبولیت، نقدپذیری، تفاهم، مشارکت نهادی و ارتباط دادهای بهعنوان عوامل کنشی فعال شناخته میشوند. پیامدیهای حاصل از شرایط علّی، زمینهای میانجی و راهبردی نشان میدهد یکجانبهنگری، فردگرایی، تفکر سیاسی و جناحی، تغییرات مداوم، رویههای اداری، کاهش سرمایه اجتماعی ناشی از انحصارطلبی، ناتوانی مدیریت شهری در پیشبرد کیفی و به هنگام پروژههای شهری و نارضایتی شهروندان پیامد مانع برای ایجاد کنش ارتباطی است. شرایط پیامدی تقویت حس تعلق، کنش مفاهمهای، همیاری و همکاری نهادی، تخصص مبتنی بر مشورت، کثرتگرایی و همافزایی نهادی را مؤثرترین شرایط پیامدی در پیشبرد کیفی مدیریت پروژههای شهری تبیین کرده است.
علی مهدی
چکیده
اهمیت موضوع سلامت شهری باعث شده که امروزه مفهوم قلب شهری در بیش از 40 کشور دنیا با محوریت موضوع رفع نابرابریهای محیطی بدل شود. از همینرو، برای بسیاری از دولتها، آگااهی بخشی روزافزون در مورد تاثیرات محیطی بر سلامت انسان، به یکی از وظائف اصلی دولتها در ارتباط با شهروندان و تببین رویکردهای جدید در مطالعات و برنامهریزی شهری گردیده ...
بیشتر
اهمیت موضوع سلامت شهری باعث شده که امروزه مفهوم قلب شهری در بیش از 40 کشور دنیا با محوریت موضوع رفع نابرابریهای محیطی بدل شود. از همینرو، برای بسیاری از دولتها، آگااهی بخشی روزافزون در مورد تاثیرات محیطی بر سلامت انسان، به یکی از وظائف اصلی دولتها در ارتباط با شهروندان و تببین رویکردهای جدید در مطالعات و برنامهریزی شهری گردیده است. این مطالعه مبتنی بر اهمیت موضوع برنامهریزی و کیفیت محیطی و سلامت شهری، به بررسی این مهم در شهر قم پرداخته است. پژوهش حاضر که از نوع مطالعات کتابخانهای و میدانی است با روش توصیفی- تحلیل و پیمایشی و با بهرهگیری از پویش محیطی گسترده توسط تیم اجرایی(عکسبرداری، فیش برداری، مصاحبه و تهیه گزارشهای غیررسمی با شهروندان هر منطقه، مشاهدات میدانی و توزیع پرسشنامه)، به مرحله انجام رسیده و نتایج آن که با استفاده از نرمافراهایSpss16، ArcGIS تجزیه و تحلیل شده نشان میدهد که تحت تأثیر مسائل، مشکلات، کمبودها و ضعف شناخت و برنامهریزیهای مورد نیاز در حوزه ارتقاء و بهبود شاخصهای کیفیت محیطی، کالبدی و بصری حال حاضر شهر قم، ابعاد مختلف سلامت شهری(سلامت اجتماعی، روانی و جسمانی)، شهروندان قم در درجات مختلف تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی را دریافت مینمایند که در این میان، بُعد روانی شهروندان شهر قم در اولویت بررسی و برنامهریزی برای آینده بایستی قرار گیرد . مقایسه میانگین زیرشاخصهای سلامت شهری(روانی، جسمانی، اجتماعی) نشان میدهد که بالاترین میانگین (2.57) متعلق به زیرشاخص سلامت اجتماعی و پایینترین میانگین (2.30) متعلق به زیرشاخص سلامت روانی است. در کل با توجه به میانگین-های بدست آمده هیچ کدام از ابعاد سلامت در شهر قم وضعیت مناسبی ندارند زیرا میانگین تمام زیرشاخصها بسیار کمتر از حد متوسط(3) میباشد.
افشار کبیری؛ جواد جهانگیرزاده
چکیده
رشد فزایندهی جمعیت شهری در کشور در چند دههی گذشته، کمبود مسکن را به مسئله اصلی جامعه شهری بدل کرده است. طرح مسکن مهر به عنوان یک سیاستگذاری اجتماعی در حوزه مسکن با هدف تأمین مسکن ارزان قیمت برای اقشار کم درآمد جامعه و کنترل قیمت مسکن در دهه گذشته اجرا شد. شکل گیری شهرجدید گلمان با اجرای طرح مسکن مهر نه تنها دارای جنبههای مثبت غیرقابل ...
بیشتر
رشد فزایندهی جمعیت شهری در کشور در چند دههی گذشته، کمبود مسکن را به مسئله اصلی جامعه شهری بدل کرده است. طرح مسکن مهر به عنوان یک سیاستگذاری اجتماعی در حوزه مسکن با هدف تأمین مسکن ارزان قیمت برای اقشار کم درآمد جامعه و کنترل قیمت مسکن در دهه گذشته اجرا شد. شکل گیری شهرجدید گلمان با اجرای طرح مسکن مهر نه تنها دارای جنبههای مثبت غیرقابل انکاری است و قشری از جامعه را صاحب مسکن نمود که با معادلات اقتصادی روز به هیچ وجه امکان صاحب مسکن شدن نبوده است، اما غفلت از ابعاد اجتماعی و فرهنگی این طرح علیرغم صرف هزینههای هنگفت به لحاظ اقتصادی و مالی، نتیجه آن شکلگیری مجتمعهای مسکونی همگون به لحاظ کالبدی- فیزیکی ولی ناهمگون به لحاظ فرهنگی و ناپایدار از نظر اجتماعی است. این پژوهش با هدف تحلیل کیفی پایداری اجتماعی در مساکن مهر شهر جدید گلمان ارومیه براساس استراتژی استفهامی – تحلیلی طراحی شده است. روش انجام تحقیق باتوجه به ماهیت آن روش کیفی از نوع مردم نگاری است، ابزار و تکنیک گردآوری اطلاعات مصاحبه و مشاهدات مستقیم پژوهشگر بوده است. جامعه آماری پژوهش ساکنین مساکن مهر شهر جدید گلمان بوده که باتوجه به ماهیت پژوهش، 22نفر به شیوه نمونه گیری نظری براساس معیار اشباع نظری تعیین گردید. بعد از تحلیل محتوای مصاحبه، مفاهیم و مقولات با ارجاع به دیدگاه امیک پاسخگویان و برداشت اتیک مبتنی بر مشاهدات و دانش تئوریک محقق، مستندسازی و تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از وضعیت ناپایداری اجتماعی در ابعاد ضعف هویت محلهای، ضعف سرمایه اجتماعی، تمرکز فقر، احساس طرد و نابرابری اجتماعی، خلا هنجاری و ضعف فرهنگ آپارتمان نشینی، جدایی گزینی فضایی، عدم تجانس فرهنگی و احساس نارضایتی از کیفیت زندگی علیرغم صاحب مسکن شدن در بین پاسخگویان میباشد که بیتوجهی به چنین وضعیتی این شهر را به گتوی فقرا و حاشیه نشینی مدرن تبدیل خواهد کرد.