بهادر زمانی؛ احسان بابائی سالانقوچ
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از روش نظریه زمینهای در نظامهای علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامهریزی شهری افزایش یافته است. از طرفی، عدم توجه کافی پژوهشگران به مبانی و ملاحظات روششناختی نظریه زمینهای و خوانشهای آن، بعضاً به گونهای از روششناسی با خوانشهای التقاطی منجر شده که گاه فاقد و ناقض ماهیت روش ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفاده از روش نظریه زمینهای در نظامهای علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامهریزی شهری افزایش یافته است. از طرفی، عدم توجه کافی پژوهشگران به مبانی و ملاحظات روششناختی نظریه زمینهای و خوانشهای آن، بعضاً به گونهای از روششناسی با خوانشهای التقاطی منجر شده که گاه فاقد و ناقض ماهیت روش نظریه زمینهای و ملاحظات اولیه خوانش موردنظر از آن بوده است. با وجود این، بررسی و ارزیابی کیفیت اینگونه پژوهشها در نظامهای علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامهریزی شهری کمتر انجام شده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، ارزیابی نظاممندِ مطالعههای انجام شده با استفاده از روش نظریه زمینهای در برنامهریزی و طراحی شهری به منظور شناخت استفاده اصولی از این روش در این عرصه از دانش و ارائه پیشنهاداتی برای کاربردهای آتی میباشد. در این راستا انتخاب پژوهشهای مورد بررسی با جستجوی نظاممند مقالات منتشر شده در پایگاههای معتبر علمی فارسیزبان با استفاده از روش مرور نظاممند انجام شده است. پس از غربالگری مطالعات موجود بر اساس معیارهای مشخص شده، 44 مطالعه منتشر شده تا سال 1399 انتخاب و بر اساس معیارهای ارزیابی روش نظریه زمینهای مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج ارزیابی روششناختی پژوهشهای انجام شده مبتنی بر روش نظریه زمینهای نشان داد با وجود اقبال فزاینده به استفاده از این روش در مطالعات حوزه برنامهریزی و طراحی شهری، بسیاری از این پژوهشها در کاربست کامل و دقیق اصول و مراحل روش نظریه زمینهای و خوانشهای آن ناموفق بودهاند و نتیجه آنها به جای نظریه به عنوان دستاورد مورد انتظار از کاربست این روش به صورت دیاگرام، مدل و چارچوب مفهومی تنزل پیدا کرده است. همچنین نتایج بررسی حاضر نشان داد بهرهگیری صرف برخی پژوهشها از مجموعهای از تکنیکهای روش نظریه زمینهای مانند کدگذاری و یا نگارش یادداشتهای تحلیلی و غفلت از فرایندهای مهمی از قبیل نمونهگیری نظری، مقایسه مستمر و تحلیل عمیق مقولهها موجب شده تا این مطالعهها از عرصه توصیف فراتر نرفته و ضمن اکتفا به ارائه تمها و روایتهای تشریحی، کمتر به تولید نظریه به عنوان هدف روش نظریه زمینهای دست یابند. بر اساس یافتههای این مقاله، ارتقای کیفیت پژوهشهای مبتنی بر روش نظریه زمینهای در حوزه برنامهریزی و طراحی شهری نیازمند شناخت صحیح پژوهشگران از ماهیت، ویژگیها و اصول نظریه زمینهای و آگاهی عمیق از خوانشهای این روش و تفاوتهای آنها به منظور تناسبسنجی و توجیه انتخاب خوانش مناسب بر اساس اهداف و ویژگیهای پژوهش است.
علیرضا خدیوی پناه؛ اسلام کرمی
چکیده
با مطرح شدن مسکن اجتماعی بعنوان یک ضرورت در نظام های برنامه ریزی شهری، مساله پژوهش حاضر کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی و پیش فرض پژوهش نقش حریم در ارتقاء کیفیت سکونت است. هدف پژوهش، دستیابی به ساختاری انسانی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی از طریق ارتقاء کیفیت سکونت است. تبیین مولفه ها و معیارهای کیفیت سکونت و حریم و چکونگی تحقق آن در ...
بیشتر
با مطرح شدن مسکن اجتماعی بعنوان یک ضرورت در نظام های برنامه ریزی شهری، مساله پژوهش حاضر کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی و پیش فرض پژوهش نقش حریم در ارتقاء کیفیت سکونت است. هدف پژوهش، دستیابی به ساختاری انسانی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی از طریق ارتقاء کیفیت سکونت است. تبیین مولفه ها و معیارهای کیفیت سکونت و حریم و چکونگی تحقق آن در نمونه های مورد پژوهش_چهار مجتمع مسکونی در مشهد) سوالات پژوهش است. از طریق نمونه گیری تصادفی در نمونه آماری(345 نفر) و با استفاده از پرسشنامه باز، پژوهش میدانی انجام و با استفاده از نرم افزار تحلیل spss، نتایج مطالعات با استفاده از آزمونهای توصیفی، میانگین، همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر ارایه شده است. یافته ها نشان می دهد، بین دو متغیر حریم و کیفیت سکونت رابطه معنادار و همبستگی برقرار و تنها دو متغیر وضعیت سکونت و جنسیت تاثیر مستقیم و مثبتی بر متغیر کیفیت سکونت دارند. گونه منفرد یا متمرکز مانند مجتمع ونوس، بیشترین میزان کیفیت سکونت و حریم را در حالت کلی و در بین مولفه های کیفیت سکونت(ادراکی-عاطفی، کالبدی-عملکردی، اجتماعی-فعالیتی) و مولفه های حریم(فردی-اجتماعی، اخلاقی-اعتقادی، رفتاری-عملکردی) دارا می باشد. کیفیت سکونت گونه پراکنده(مجتمع فرهنگیان) و سپس گونه محیطی(مجتمع پارس) به ترتیب در شرایط مطلوبند. و در رابطه با متغیر حریم، گونه محیطی(پارس) و سپس گونه پراکنده(فرهنگیان) در شرایط مطلوبند. حریم و کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی رابطه همبستگی و معناداری مثبتی دارند. در نهایت نتایج پژوهش، در سه حوزه طراحی واحدهای سکونتی، واحد همسایگی و مجموعه مسکونی ارایه شده است.
هاجر اسدپور؛ محمود قلعه نویی؛ آرمین بهرامیان
چکیده
کمتوجهی به جنبههای بصری مناظر شهری تاریخی منجر شده تا تصاویری مخدوش و ناخوانا از مناظر در ذهن شهروندان ثبت شود؛ بنابراین به فرآیندی برای مدیریت بصری مطلوب مناظر شهری تاریخی نیاز است تا مراحل آن با در نظر داشتن قابلیتهای مناظر شهری بهطور کامل طی شود. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند مدیریت بصری مناظر شهری تاریخی مبتنی ...
بیشتر
کمتوجهی به جنبههای بصری مناظر شهری تاریخی منجر شده تا تصاویری مخدوش و ناخوانا از مناظر در ذهن شهروندان ثبت شود؛ بنابراین به فرآیندی برای مدیریت بصری مطلوب مناظر شهری تاریخی نیاز است تا مراحل آن با در نظر داشتن قابلیتهای مناظر شهری بهطور کامل طی شود. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند مدیریت بصری مناظر شهری تاریخی مبتنی بر قابلیتهای محیطی در نمونه موردمطالعه انجامشده است. دلیل انتخاب محدوده زندیه شیراز تغییرات این بخش در فرآیندهای توسعه و ساماندهیهای اخیر است. در پاسخ به پرسشهای پژوهش که فرآیند مدیریت بصری چه مراحلی دارد و در چه وضعیتی قرار دارد؟ و میزان قابلیتهای محیطی در محدوده چقدر است؟ پس از مطالعات کتابخانهای و شناسایی قابلیتهای محیط، با استفاده از تکنیک «شبکه تصویری» محدوده موردمطالعه شبکهبندی گردید. در گام بعد در قالب پرسشنامه تصویری از متخصصین خواسته شد تا به هر قابلیت در این محدوده متناسب با تصاویر و شناخت قبلی امتیاز داده شود. علاوه بر این وضعیت مراحل مختلف فرآیند مدیریت بصری در شیراز نیز ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که «چالشهای طراحی و برنامهریزی»، «چالشهای مدیریتی» و «چالشهای مرتبط با شناخت بستر» سه دسته مشکلات وضعیت فعلی بافت تاریخی شهری شیراز هستند. در فرآیند مدیریت بصری، مراحل «تدوین اهداف حفاظت بصری» و «ساماندهی منظر» از کمترین میزان برخوردار است و دارای اولویت برای اقدام است. در انتها فرآیند مدیریت بصری مناظر شهری تاریخی قابل کاربست در بافت تاریخی شیراز تبیین گردید و با تأکید بر مرحله چهارچوبگذاری و قابلیتهای محیطی مشخص شد که پهنه شماره 5 محدوده زندیه (محدوده مجاور مسجد و حمام وکیل) تمامی قابلیتها را در حد مطلوب دارد و پهنه شماره 2 (محدوده دیوانخانه) از سایر بخشها امتیاز کمتری را به خود اختصاص داده که نیازمند رسیدگی بیشتر است.
رضا علیشاهی؛ نجما اسمعیل پور
چکیده
ایران طی دهه گذشته، بهندرت با نگاهی جامع نگریسته شده است؛ لذا، در این پژوهش نحوه ترکیب ابعاد و مؤلفههای بازآفرینی شهری طی دهه 1390 در مقالات نشریات علمیپژوهشی شهرسازی و چگونگی نگرش پژوهشگران به آن بررسیشدهاست. پژوهش، با رویکرد کیفی و به روش استدلال استقرایی در سه فاز انجام شده است. نخست، با استفاده از مطالعه اسنادی، مؤلفهها ...
بیشتر
ایران طی دهه گذشته، بهندرت با نگاهی جامع نگریسته شده است؛ لذا، در این پژوهش نحوه ترکیب ابعاد و مؤلفههای بازآفرینی شهری طی دهه 1390 در مقالات نشریات علمیپژوهشی شهرسازی و چگونگی نگرش پژوهشگران به آن بررسیشدهاست. پژوهش، با رویکرد کیفی و به روش استدلال استقرایی در سه فاز انجام شده است. نخست، با استفاده از مطالعه اسنادی، مؤلفهها و ابعاد بازآفرینی شهری استخراج گردید. سپس به مدد شاخص روایی محتوایی و نظر کارشناسان، ابعاد و مؤلفههای مرتبط ثبت و تأیید شدند. در فاز دوم به کمک انتخاب نظاممند، مقالات مرتبط با بازآفرینی شهری انتخاب و با استفاده از نرمافزار MaxQda2020 و VOSviewer تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. نهایتاً با استفاده از یافتههای پژوهش، مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. بر اساس یافتهها، ابعاد اجتماع، اقتصاد و فرهنگ و مؤلفههای مشارکت اجتماعی، اقتصاد شهر و محله و میراثفرهنگی بیشترین میزان توجه و مشارکت را در ترکیب محتوای ساختار پژوهشها داشته و ابعاد محیطزیست، مدیریت و قانون و مؤلفههای قوانین و مقررات و آلایندههای زیستمحیطی کمترین میزان توجه را داشتهاند. با توجه به نتایج، در دهه گذشته دو رویکرد کاربست اقتصادیِ میراثفرهنگی بهمنظور رونق اقتصادی و با هدف نهایی رونق اجتماعی پهنههای ناکارآمد شهرها و بهرهبردن از بالقوگیهای اجتماعی پهنههای شهری در جهت احیای حیات آنها بیشترین میزان توجه را داشتهاند؛ لذا پیشنهاد میگردد بهمنظور افزایش بهرهوری پژوهشها، رویکردی متعادل با بهرهگیری از هر دو نو نگرش اتخاذ گردد که در این میان توجه به قابلیت رویدادهای شهری بهمثابه مفهومی مرتبط با هر دو جنبه راهگشا است. بعلاوه، انطباق چارچوب سیاستگذاری بازآفرینی شهری در ایران با کلان نظریات وحدتبخش همچون نظریه شهر رویدادمدار، نظریه شهر ایرانیاسلامی و نظریه ایرانشهر میتواند منجر به موفقیت آن ها در چارچوب برنامههای توسعه در ایران گردد.
حسن سجادزاده؛ فاطمه قربانی
چکیده
با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین توسعه های شهری بدون توجه به کیفیت زیست محیطی، شکلگیری جزیره گرمای شهری به یکی از چالشهای جدی عصر حاضر تبدیل شده است. هدف عمده این پژوهش، تحلیل وضعیت پوشش گیاهی و دمای سطح زمین جهت بررسی شکل گیری جزایر حرارتی شهری در شهر کرج است. به این منظور و در راستای آشکارسازی تاثیر فضاهای سبز در محیطهای حرارتی ...
بیشتر
با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین توسعه های شهری بدون توجه به کیفیت زیست محیطی، شکلگیری جزیره گرمای شهری به یکی از چالشهای جدی عصر حاضر تبدیل شده است. هدف عمده این پژوهش، تحلیل وضعیت پوشش گیاهی و دمای سطح زمین جهت بررسی شکل گیری جزایر حرارتی شهری در شهر کرج است. به این منظور و در راستای آشکارسازی تاثیر فضاهای سبز در محیطهای حرارتی شهر کرج، از دادههای سنجش از دور سنجش از دور برای استخراج فضاهای سبز، دمای سطح زمین و پوشش زمین استفاده شده است. دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر MODIS1 محاسبه شد. تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از اطلاعات برداشت شده توسط سنجندههای مربوطه ماهواره لندست2 7 و 8 مربوط به سال های 2001 و 2021 استخراج شد، و بعد از اعمال تصحیحات لازم و بررسی تصاویر، اقدام به شناسایی تغییرات کاربری اراضی و نوع تغییرات آن گردید. نتایج بررسیها نشان داد که اراضی بایر پیرامون شهر به صورت پیوسته دارای بالاترین دما و لکه های گرم هستند و محدودههای دمایی بسیار گرم را تشکیل میدهند. در محدودهی مسکونی شهر نیز، جزایر حرارتی بر بافت فرسوده و محدوده های متراکم منطبق است. همچنین تحلیل و بررسی نقشههای دمای سطح زمین نشاندهندهی افزایش دمای سطح در شهر کرج است. درعین حال، واکاوی نقشهها حکایت از رابطهی قوی بین پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در کلان شهر کرج دارد. نقشههای کاربری اراضی نیز نشان از کاهش مساحت پوششگیاهی و افزایش کاربری انسان ساخت دارد. این موضوع به طور واضح نشان-دهندهی این است که مهم ترین عامل در گسترش جزایر گرمایی و افزایش دما در بازهی زمانی مورد بررسی، کمبود پوششگیاهی بوده است. در نتیجه فضاهای سبز و پوشش گیاهی در شهرها به طور چشم گیری سبب تعدیل جزایر حرارتی شهری هستند. به این صورت که نواحی همچون: اراضی بایر و نواحی دارای پوشش گیاهی کمتر، دارای دمای بیشتری نیز میباشند. بنابراین، گسترش بام سبز و استفاده از پوشش گیاهی سازگار با اقلیم هر منطقه به عنوان راه حلی برای کاهش جزیرة گرمایی پیشنهاد میشود
گلبرگ قائممقامی فراهانی؛ هومن قهرمانی؛ سید حسین بحرینی
چکیده
تاکنون در ایران طرحهای توسعه زیادی با هدف ارتقای کیفیتهای مکانی تهیه شده است اما معمولا ارزیابی کیفیتهای مکانی به صورت کارشناسمحور و از بالا به پایین بوده که منجر به افزایش فاصله انتظارات واقعی کاربران با حرفهمندان تهیهکننده و مجریان طرح شده است که این فاصله به طرق مختلف از جمله مهاجرت ساکنان و به تبع آن اعیانسازی ...
بیشتر
تاکنون در ایران طرحهای توسعه زیادی با هدف ارتقای کیفیتهای مکانی تهیه شده است اما معمولا ارزیابی کیفیتهای مکانی به صورت کارشناسمحور و از بالا به پایین بوده که منجر به افزایش فاصله انتظارات واقعی کاربران با حرفهمندان تهیهکننده و مجریان طرح شده است که این فاصله به طرق مختلف از جمله مهاجرت ساکنان و به تبع آن اعیانسازی بافت، بروز پیدا میکند. محله آبکوه- سعدآباد از محلات کهن مشهد با سابقه 400 ساله است که علیرغم تهیه سه طرح از سال 1385 شمسی تاکنون نتوانسته کیفیتهای مکانی خود را در شهر امروز بازیابد. مطالعه حاضر به ضرورت شناسایی کیفیتهای مکان در بافتهای ناکارآمد شهری و تفاوت الگوهای ارزیابی از بالا به پایین -کارشناس محور- با رویکردهای از پایین به بالا در اینگونه بافت ها پرداخته است. از منظر فرایندی و روششناسی، این پژوهش در راستای بررسی پیشینه نظری کیفیت مکان، از روش تحقیق کتابخانهای و تحلیل محتوای کیفی به کمک نرمافزار 2018MAXQDA بهره گرفته و در مرحله بعد، به عنوان نقطه عطف مطالعه حاضر، به منظور فهم ماهیت کیفیت مکان در محله آبکوه و ارزیابی آن، از روش پدیدارشناسی و از ترکیبی از رویکردهای پدیدارشناسانه اول شخص و اگزیستانسیالیستی استفاده شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کیفیت مکان در بافتهای ناکارآمد شهری در 5 بعد ادراکی- معنایی، کالبدی، اجتماعی- اقتصادی، عملکردی و محیطی قابل بررسی است؛ اما در محله آبکوه مشهد با توجه به شرایط حقوقی متمایز به ویژه در مسئله مالکیت زمین، بعد حقوقی- مدیریتی جز اولین ابعاد اثرگذار بر ارتقای کیفیت مکان قرار میگیرد؛ علاوه بر این اولویت و ترتیب اهمیت ابعاد و مولفههای نظیر هر یک در پدیده آبکوه با مدل عام حاصل از یافتههای نظری متفاوت است. با مقایسه نتایج پدیدارشناسانه تحقیق با آخرین طرح مصوب این محله تحت عنوان طرح «اعتلای کیفیت حیات شهری آبکوه» مشخص شده است طرح تهیه شده برای محله مذکور با رویکرد ارزیابی از بالا به پایین، نتوانسته به کیفیتهای مورد هدف خود دست یابد. با توجه به چالش های متفاوت بافت های ناکارآمد شهری که در هر مورد متاثر و جدایی ناپذیر از بستر موجود است، تنها با اتکا به مطالعه نظری و اولویتهای صاحبان نفوذ نمیتوان به ارتقای کیفیت مکان و مکانسازی دست یافت و استفاده از رویکردهای زمینه محور همچون پدیدارشناسی در ارزیابی کیفیتهای مکان ضروری مینماید.
غلامرضا مرادی
چکیده
بررسی و تحلیل صرفه های ناشی از تجمع فعالیتهای اقتصادی از دیرباز مورد توجه محققان بوده است. بیشتر مطالعات صورت گرفته در این رابطه در حوزه اقتصادی و در سطح کشور و منطقه بوده و کمتر به مقیاس کوچکتر از شهر و به خصوص خیابان ها پرداخته شده است. در این پژوهش به جای اینکه شهر بصورت یک کل واحد در نظر گرفته شود ساختارهای اصلی اقتصادی شهر به تفکیک ...
بیشتر
بررسی و تحلیل صرفه های ناشی از تجمع فعالیتهای اقتصادی از دیرباز مورد توجه محققان بوده است. بیشتر مطالعات صورت گرفته در این رابطه در حوزه اقتصادی و در سطح کشور و منطقه بوده و کمتر به مقیاس کوچکتر از شهر و به خصوص خیابان ها پرداخته شده است. در این پژوهش به جای اینکه شهر بصورت یک کل واحد در نظر گرفته شود ساختارهای اصلی اقتصادی شهر به تفکیک خیابانها مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی ۳۸۰۴ فعالیت یا بنگاه اقتصادی در شهر کازرون با استفاده از شاخص نسبت مکانی، هرفیندال-هریشمن و شانون وضعیت تجمع بنگاه ها و آثار آن از جمله تخصصی شدن و تنوع در سطح خیابان ها مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین ضمن شناسایی و ارائه مکان محور خیابان های تخصصی و متنوع، فعالیت اقتصادی مربوطه نیز ارایه شده است. نتایج نشان دهنده این امر است که فعالیتهای اقتصادی با توجه به نوع خدماتی که ارایه می دهند در کنار فضای مورد نیاز برای فعالیت، اهمیت دسترسی سواره میزان جریان پیاده، نزدیکی به مراکز جمعیتی می توانند در موقعیتهای خاصی از شهر متمرکز یا پخش گردند به طوری که فعالیتهای فنی مثل خدمات وسایل نقلیه (بولوار خرمشهر) و خدمات کشاورزی (خیابان فردوسی) در خیابانهای عریض تر و دور تر از مرکز شهر و فاقد جریان پیاده، مشاورین املاک بیشتر در توسعه های جدید(بولوار پردیس)، مراکز درمانی در مرکز شهر (خیابان سلمان فارسی)، خیابانهای متنوع(خیابان شهدای شمالی و جنوبی، ابوذر، حضرتی و امام خمینی) دارای عرض کمتر نسبت به خیابان های تخصصی و در نزدیکی ناحیه تجاری مرکزی شهر، پیاده روهای شلوغ تر، و تنوعی از فعالیتهای مختلف را در خود جای داده اند .اند.
فرزانه عموزاده؛ سارا سلیمانی
چکیده
مناطق شهری چالشهای زیستمحیطی بزرگی از جمله انتشارات گازهای مضر به جو را به همراه داشته است. این امر با افزایش دما و تراکم شهری به اوج خود رسیده است. یکی از مهمترین آنها جزیره گرمای شهری (UHI) است که در مناطق شهری پرجمعیت بهطور برجستهتر ظاهر میشود. در میان اجزای تشکیلدهنده مورفولوژی شهری، پهنههای آبی مانند رودخانهها و ...
بیشتر
مناطق شهری چالشهای زیستمحیطی بزرگی از جمله انتشارات گازهای مضر به جو را به همراه داشته است. این امر با افزایش دما و تراکم شهری به اوج خود رسیده است. یکی از مهمترین آنها جزیره گرمای شهری (UHI) است که در مناطق شهری پرجمعیت بهطور برجستهتر ظاهر میشود. در میان اجزای تشکیلدهنده مورفولوژی شهری، پهنههای آبی مانند رودخانهها و دریاچهها تأثیر قابلتوجهی بر اثرات خنککننده شهری دارند. به دلیل ویژگیهای خنک کنندگی، پهنههای آب مانند یک فضای باز شهری بیشتر از دیگر عناصر، بر UHI از طریق فرآیندهای تبخیر و انتقال حرارت تأثیر میگذارد. تهران در سالهای اخیر به دلیل افزایش جمعیت با مشکلات گرمایشی شدیدی مواجه بوده است. احداث دریاچه چیتگر در تهران فرصتی قابل توجه برای بررسی اثرات خنک کنندگی آب و بهینه سازی ساختارهای شهری فراهم کرده است. در این تحقیق با نرم افزار ENVI-met4.4.5 بر اساس مطالعات انجام شده، 16 مدل ترکیبی برای مقایسه سناریوهای شهری بر اساس فرم و هندسه شهری تحت عوامل اقلیمی و شاخص آسایش حرارتی PET طراحی شد. از نتایج به دست آمده مشخص شد که با احداث دریاچه چیتگر دمای محیط کاهش و رطوبت افزایش یافته است. شاخص آسایش حرارتی PET نشان داد که پس از احداث دریاچه چیتگر، آسایش حرارتی از شرایط بهتری برخوردار است. نتایج بهدستآمده از سناریوی فرم شهری بهینه نشان داد که هر چه نسبت ارتفاع به عرض درههای شهری بیشتر باشد، شاخص دما و آسایش حرارتی کاهش، اما رطوبت افزایش مییابد. همچنین محل قرارگیری ساختمانها در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کمترین درجه حرارت و آسایش حرارتی PET را دارد اما از رطوبت بیشتری برخوردار است.
لیلا اویسی؛ اکبر پورفرج؛ محمد امیر اویسی
چکیده
ظهور گردشگری دوستدار کودک از مظاهر پاسخ به نیازهای کودکان به فراغت و هماهنگ با تغییرات سبک زندگی بوده است. با توسعة شهر، افزایش جمعیت و تغییرات روزافزون در حوزه فراغت و مصرف، مجتمعهای تجاری تفریحی وارد چرخة گردشگری و فراغت شهروندی شدهاند. طراحی نامناسب و بیتوجهی به نیاز کودکان در این فضاهای شهری سبب بروز خستگی، ناهنجاریهای ...
بیشتر
ظهور گردشگری دوستدار کودک از مظاهر پاسخ به نیازهای کودکان به فراغت و هماهنگ با تغییرات سبک زندگی بوده است. با توسعة شهر، افزایش جمعیت و تغییرات روزافزون در حوزه فراغت و مصرف، مجتمعهای تجاری تفریحی وارد چرخة گردشگری و فراغت شهروندی شدهاند. طراحی نامناسب و بیتوجهی به نیاز کودکان در این فضاهای شهری سبب بروز خستگی، ناهنجاریهای رفتاری در کودکان و خلق تجربهای نامطلوب میشود که میتواند بر تجربة همراهان، سایر بازدیدکنندگان و گردشگران تأثیری منفی بگذارد. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل تحققپذیری مؤلفههای کلیدی توسعه دوستدار کودک در مجتمعهای تجاری تفریحی به عنوان یک بخش و زیرسیستمی از گردشگری بپردازیم. مورد مطالعة ما، مجتمع تجاری، تفریحی و گردشگری خلیج فارس یزد میباشد.
پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته در دوفاز متوالی انجام پذیرفته است. فاز اول پژوهش، کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریهپردازی زمینه بنیان است که برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها، از تکنیک تجزیه و تحلیل تم کلارک و براون(۲۰۱۳) استفاده شده است. دادهها از طریق مصاحبة عمیق و نیمه ساختاریافته از ۳۱ تن از خبرگان حوزه گردشگری کودک، معماری و طراحی فضاهای دوستدار کودک و روانشناسی کودک که به روش هدفمند و به صورت ارجاع زنجیرهای انتخاب شده بودند گردآوری شد. فاز دوم پژوهش کمی است که به جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش تجزیه و تحلیل شکست و اثرات آن استفاده گردیده است. نتایج پژوهش طی فراگرد تحلیل تم که شامل ۵ مرتبه مرور مستمر رفت و برگشتی بین مجموعه دادهها و خلاصههای استخراجی کدگذاری شده بود، منجر به شناسایی ۳۹ مقوله درقالب ۷مقوله اصلی «تسهیلات و امکانات فیزیکی، مدیریت و برنامهریزی، ایمنی و احساس امنیت، نیازهای آموزشی و خودشکوفایی، نیازهای اجتماعی و فرهنگی، نیازهای بصری و ظاهری و تفریحات، سرگرمیها و رویدادهای اجتماعی» گردید.
همانطور که نتایج تکنیک FMEA نشان میدهد، مقوله تدوین آئیننامهای مدون جهت برنامهریزی و مدیریت مکانی در حوزه کودک با ۵۸/۳۷۰ ضریب RPN اولویت ۱، مقولههای توجه به مقیاسهای کودکان در طراحی فضا، طراحی فضای تعاملات کودکانه به جهت ادغام اجتماعی و برانگیختن حس تعلق فضایی در کودک ، ساخت محیطی ایمن از نظر جسمانی، اولویتهای بعدی را دریافت کردند. این مقولهها مربوط به مقولههای اصلی مدیریت و برنامهریزی، نیازهای بصری و ظاهری و امنیت بودند. این مقولهها همگی بر بهبود قابلیتهای مجتمع تجاری- تفریحی اشاره دارند. ازآنجایی که نیازهای کودکان پویایی زیادی از خود نشان نمیدهند لازم است با برنامهریزی و سرمایهگذاری مناسب در بخش خصوصی و دولتی توسعه گردشگری کودک مدنظر قرار گیرد.
علی اکبر شمسی پور (1)؛ زینب کیا؛ قاسم عزیزی
چکیده
فضاهای شهری با ویژگیهای متفاوت از محیطهای طبیعی، نیازمند تجدید نظر در پهنهبندیهای اقلیمی سنتی هستند تا شرایط اقلیمی در برنامهریزیها و مدیریت شهر، قابل استفاده باشد. شهر تهران با ویژگیهای توپوگرافی، ساختمانی، کالبدی، هندسی و الگوی توسعه شهری متفاوت، پاسخهای متفاوتی در برابر شرایط مختلف اقلیمی دارد. واحدهای همگن واکنش ...
بیشتر
فضاهای شهری با ویژگیهای متفاوت از محیطهای طبیعی، نیازمند تجدید نظر در پهنهبندیهای اقلیمی سنتی هستند تا شرایط اقلیمی در برنامهریزیها و مدیریت شهر، قابل استفاده باشد. شهر تهران با ویژگیهای توپوگرافی، ساختمانی، کالبدی، هندسی و الگوی توسعه شهری متفاوت، پاسخهای متفاوتی در برابر شرایط مختلف اقلیمی دارد. واحدهای همگن واکنش به اقلیم (HCR) طبقهبندی اقلیم شهری را بر اساس نقشههای تراکم ساختمانی و ژئومورفولوژی طبیعی زمین انجام میدهد و هدف آن تهیه نقشهای با مجموعهای از مناطق همگن با فضای شهری است و مزیت آن در ارائه دستورالعملهای اقلیمی برای برنامهریزی در طرحهای جامع شهری است. برای انجام مطالعه از لایههای اطلاعات مکانی کاربری/پوشش اراضی، تراکم ساختمانی، فضاهای سبز، شبکه هیدروگرافی، دمای هوا، بارش، تراکم جمعیتی و توپوگرافی شهری در محیط GIS استفاده گردید. با ادغام لایههای اطلاعاتی، نقشه اقلیم شهری تهران در 17 واحد اقلیمی بدست آمد و بهدنبال آن 8 دستورالعمل اقلیمی برای برنامهریزی شهری ارائه شد. ترکیب مورفولوژی زمین، سطوح ارتفاعی، شیب سطحی، بستر رودخانهها با مشخصات فیزیکی و کالبدی شهری مهمترین مشخصه مدل HCR بکار گرفته شده در این پژوهش است. نتایج بدست آمده از ترکیب، استاندارد سازی و وزندهی متغیرهای مذکور گویای این است که نوار شمالی تهران در مجاورت کوهستان با مخروطافکنهها، روددرهها، شیب سطحی تند، پوشش گیاهی غنیتر و رخنمونهای سنگی واحد اقلیمی همگنی را مشخص کرده است. در حالیکه تکهتکه شدن زیستگاهها، بافت ساختمانی فشرده، دشت رسوبی هموار مشخصه اصلی مناطق مرکزی شهر هستند. نوار میانی تهران با توالی تپهها و درهها از پارک جنگلی چیتگر در غرب تا تپههای گیشا، پردیسان، عباسآباد و لویزان واحد اقلیمی همگن میانی را تشکیل داده که به واقع فضاهای تنفسی شهر هستند. گسترش فیزیکی شهر در سمت ارتفاعات و بویژه در مسیر روددرهها اغلب ظرفیت پویایی، تهویه طبیعی و گردش هوا را کاهش داده و از عوامل افزایش بار گرمای محیطی و شکلگیری جزیره گرمای شهری و تشدید آلودگی هوا در مناطق مرکزی شهر هستند.
اسمعیل دلیر
چکیده
اخلاق زیستی می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی جهانی و به عنوان فضای واقعی عدالت و یک فرا روایت جدید عمل نماید این مقاله با هدف شناخت و تعیین ابعاد عدالت اجتماعی و میزان رابطه و اثرگذاری آن بر اخلاق زیستی شهروندان اردبیل تدوین گردید. مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر اساس فرمول کوکران از بین تعداد 529374 نفر از شهروندان ...
بیشتر
اخلاق زیستی می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی جهانی و به عنوان فضای واقعی عدالت و یک فرا روایت جدید عمل نماید این مقاله با هدف شناخت و تعیین ابعاد عدالت اجتماعی و میزان رابطه و اثرگذاری آن بر اخلاق زیستی شهروندان اردبیل تدوین گردید. مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر اساس فرمول کوکران از بین تعداد 529374 نفر از شهروندان اردبیل، تعداد 383 نفر را به عنوان نمونه آماری تعیین و سپس به صورت تصادفی ساده تعداد 40 سوال پژوهشی با طیف لیکرت محقق ساخته برای تعداد 20 گویه در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. جهت انجام کامل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی، مدل وازپس) استفاده شد به طوری که ابتدا دادهها توسط نرم افزار spss نسخه 20 به واسطه تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سپس از طریق مدل وازپس میزان تحقق عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد نتایج نشان داد: طبق تحلیل عاملی انصاف، برابری، نیاز، فردگرایی اقتصادی، به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثرگذاری در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. خروجی مدل وازپس نشان داد که به ترتیب مناطق شهری: یک، دو، پنج، سه، چهار، بیشترین تا کمترین میزان معیارهای عدالت اجتماعی را در خود محقق نمودهاند به طوری که به غیر از منطقه یک که توانسته حدود 50 درصد از مولفههای عدالت اجتماعی را محقق نماید مابقی مناطق شهری پایینتر از حد متوسط عمل نمودهاند به طوری که در منطقه چهار شهری صرفا چیزی حدود 38 درصد از ابعاد عدالت اجتماعی تحقق یافته است.
محمدرضا پورجعفر؛ سید مهدی خاتمی؛ علی سلطانی؛ فاطمه شمس
چکیده
مفهوم محله سنتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش ...
بیشتر
مفهوم محله سنتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش های فراموش شده شهری، بازتعریف محله جایگاه ویژه ای دارد و میتواند بنیادیترین عنصر شهری و حلقه میانجی بین شهر و شهروندان به شمار رود. مطالعه حاضر در پاسخ به چیستی مفهومی و مکانی محله سنتی در ذیل پارادایم تفسیرگرایی و به لحاظ روش تحقیق براساس رویکرد کیفی انجام شده است. از آنجا که هدف درک تحولات مفهومی محله و نیل به نگاهی جامع از لایه های پیدا و پنهان ساحت اجتماعی محله سنتی بود، از مطالعات اسنادی آراء و اندیشههای نظریه پردازان در پایگاه های استنادی معتبر استفاده شد. پس از مرور نظام مند منابع، تحلیل مضمون دادههای مستخرج از منابع داخلی و خارجی انجام و کدگذاری در 6 مرحله و به روش جزء بهکل طراحی گردید و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد که مضامین فراگیر ظرفیت های اجتماعهای محلی با دربرگیرندگی مضامین سازمان دهنده دلبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی و همچنین اجتماع پذیری محله شامل تعهدات اجتماعی و خیر عمومی و توانمندسازی، مضامین اصلی هستی شناسی ساحت اجتماعی محله سنتی را شکل می دهند که با عملیاتی سازی نمودن هریک می توان در احیای محلههای پریشان یا محدوده های فاقد هویت شهری مداخله نمود.
الناز خلیلی؛ سید مسلم سیدالحسینی؛ تکتم حنایی؛ ساناز سعیدی مفرد
چکیده
شتاب مداوم روند شهرنشینی در سراسر جهان منجر به تشدید معضلات زیستمحیطی شده و حفظ عرصههای طبیعی توسط مکانسازی استاندارد و باتوجهبه راهحلهای میتنی بر طبیعت ضمن اینکه نقش مهمی در رفاه کلی جوامع شهری داشته منجر به افزایش مزایای متعددی مانند بهبود کیفیت هوا، کاهش کربن شهری و افزایش تنوع زیستی که از عوامل اصلی کیفیت زیستگاههای ...
بیشتر
شتاب مداوم روند شهرنشینی در سراسر جهان منجر به تشدید معضلات زیستمحیطی شده و حفظ عرصههای طبیعی توسط مکانسازی استاندارد و باتوجهبه راهحلهای میتنی بر طبیعت ضمن اینکه نقش مهمی در رفاه کلی جوامع شهری داشته منجر به افزایش مزایای متعددی مانند بهبود کیفیت هوا، کاهش کربن شهری و افزایش تنوع زیستی که از عوامل اصلی کیفیت زیستگاههای شهری امروزی هستند می گردد.بنابراین این مقاله فراترکیبی از مطالعات جهانی در زمینه مکانسازی با رویکرد بیوفیلیک ارائه میکند و هدف از این تحقیق، تجزیهوتحلیل و ترکیب ادبیات موجود در مکانسازی، بهویژه با تمرکز بر ادغام اصول طراحی بیوفیلیک است.پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، کیفی با یک بررسی سیستماتیک و فراترکیب کیفی با استفاده از یک رویکرد استقرایی، همانطور که توسط ساندلوسکی و بوروسو پیشنهاد شده است، انجام شد. ما یک جستجوی سیستماتیک ادبیات را در دو پایگاهداده سمانتیک اسکولار و وب آف ساینس در سالهای اخیر، با به روز رسانی در سال 2023 انجام شده و نتایج هر مطالعه با استفاده از کدگذاری استقرایی در نرمافزار مکس کیودا مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت .مطالعات صورتگرفته بین بازه زمانی 2017-2023 قرار دارند. بیشترین مطالعات منتخب این پژوهش به سال 2020با 36 درصد تعلق میگیرد . کدهای استقرایی این پژوهش در قالب پنج مقوله ی اصلی زیستمحیطی،اجتماعی،اقتصادی،عملکردی و کالبدی دستهبندی شدند و باتوجهبه میزان شباهت مفاهیم شناسایی شده، در قالب 12 مقوله ی فرعی و باتوجهبه میزان شباهت مقولههای فرعی، آنها به 28 شاخص طبقهبندی شدند.نتیجه مطالعه ما نشان داد که کیفیت مکانسازی بیوفیلیک میتواند با سطوح مختلف ارتباط با طبیعت و درک انسان مرتبط باشد. اگرچه ادبیات، بیوفیلیک و مکانسازی را بهعنوان پدیدههای مستقل گزارش میکنند، اما نتایج ما داستان متفاوتی را بیان میکند و نشان میدهد که آنها در واقع درهمتنیده شدهاند و باکیفیت محیط نیز مرتبط هستند. این مطالعه تلاش کرده است تا تعاملات که بین مردم و محیطهای طبیعی رخ میدهد را روشنتر کند تا بعد از آن در پژوهشهای آتی بتوان از رویکردی جدید با نام مکانسازی بیوفیلیک استفاده کرد.